°•°❀°•°
همسرشهید:
هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی
آقـــا شـــروع می کـــرد به خـونـــدن،🎙 تا
اسم امام حسیـــن می اومد حاجی رو می
دیـــدی کــه اشکـش جـــاری شـــده. حـــال
عجیبـــی می شد با روضـــه امام حسیـــن
عليه السلام.انگـــار توی عالـم دیگه
ای سیـر می کرد. یه بـــار وســـط روضـــه،
مصطـــفی رفتـــه بـــود بشیـــنه رو پـــاش؛
متوجـــه بچـــه نشـــده بود، انـــگار ندیـــده
بودش. گریه کنـــون اومد پیش من.
گفت: «بابا منــو دوســـت نداره. هر چی
گفتم جوابم رو نداد.»روضـــه که تمــوم
شد،گفتم:«حاجی، مصطفی این طوری
می گـه.» با تعـــجب گفـــت:« خــدا
شاهده نهمن کسیرو دیدم نه صدایی
شنیدم.» از بس محو روضه بود...
#شهیدعبدالمهدیمغفوری💕
.#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi