eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
25.8هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نمےدانم اینجا چہ اتفاقے افتادہ... میدان بودہ؟ یا نبرد تن با تانڪ؟ نمےدانم..همینقدر مےدانم ڪہ اگر یڪ نفرشان روز بپرسد خون من چہ شد؟؟ چہ دارم جز شرمندگے😔 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹🌹🌹🌹👇👇 🔻تُهمت🔻 ✍ قرآن کریم می‌فرماید یکی از نام‌های «یوم الحساب» است: ↫ یعنی روزی كه خداوند به حسابِ اعمالِ بندگان رسیدگی میکند.✔ ☝️ بعد هم می‌فرماید، روز از همه اعمالِ ریز و درشتی که تو دنیا انجام دادید، سوال میشه: لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. (نحل/۹۳) 👈 قطعاً شما درباره كارهائی كه انجام میدادید، مورد سئوال واقع می‌شوید. 📣📣 حالا نکته مهم اینجاست:👇 ☝️ روز از همه اعمال سوال میشه، ولی قرآن بعضی از اعمال رو به طورِ خاص اسم میاره، و تاکید میکنه که روز از اینها سوال میشه. یعنی اینها خیلی مهمه.✅️ یکی از اون مواردِ خیلی مهم ، یا همون است:😨👇 تَاللهِ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ. (نحل/۵۶) 👈 سوگند به خدا، قطعاً درباره افترا‌هایی که در دنیا می‌زدید، سئوال خواهد شد. كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ👈 یعنی افتراهایی که می‌زدید. 🗣 حواسمون باشه ⛔️ تهمتهایی که زدیم... ⛔️ آبروهایی که از مردم بردیم.... ⛔️ دروغهایی که گفتیم... ⛔️ غیبتهایی که کردیم... ☝️ دونه دونه‌اش رو باید جواب پس بدیم. ❌ یکی از مسائلِ عمده‌ای که عالمِ برزخ و قیامتِ ما رو تاریک و ظلمانی میکنه🕳، پشت سرِ مردم حرف زدن👥، و است.😱😰😨 ✅ و برعکس، یکی ازچیزهایی که عالمِ برزخ و قیامتِ ما رو روشن و نورانی میکنه💡، از کار مردم است.😇😊☺️ ❌ اگر حرفی که پشت سر مردم میزنیم، راست باشه👈 میشه ❌ امّا اگر حرفی که پشت سر مردم میزنیم، دروغ باشه👈 میشه بنابراین: ⛔️ بدتر از ⛔️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیستم 💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را می‌شنیدم و تلاش می‌کردم از ز
✍️ 💠 در را که پشت سرش بست صدای مغرب بلند شد و شاید برای همین انقدر سریع رفت تا افطار در خانه نباشد. دیگر شیره توتی هم در خانه نبود، امشب فقط چند تکه نان بود و عباس رفت تا سهم ما بیشتر شود. 💠 رفت اما خیالش راحت بود که یوسف از گرسنگی دست و پا نمی‌زند زیرا با اشک زمین به فریادمان رسیده بود. چند روز پیش بازوی همت جوانان شهر به کار افتاد و با حفر چاه به رسیدند. هر چند آب چاه، تلخ و شور بود اما از طعم تلف شدن شیرین‌تر بود که حداقل یوسف کمتر ضجه می‌زد و عباس با لبِ تَر به معرکه برمی‌گشت. 💠 سر سفره افطار حواسم بود زخم گوشه پیشانی‌ام را با موهایم بپوشانم تا کسی نبیند اما زخم دلم قابل پوشاندن نبود و می‌ترسیدم اشک از چشمانم چکه کند که به آشپزخانه رفتم. پس از یک روز روزه‌داری تنها چند لقمه نان خورده بودم و حالا دلم نه از گرسنگی که از برای حیدر ضعف می‌رفت. 💠 خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا کام دلم را از کلام شیرینش تَر کنم که با شنیدن صدایش تماس گرفتم، اما باز هم موبایلش خاموش بود. گوشی در دستم ماند و وقتی کنارم نبود باید با عکسش درددل می‌کردم که قطرات اشکم روی صفحه گوشی و تصویر صورت ماهش می‌چکید. 💠 چند روز از شروع می‌گذشت و در گیر و دار جنگ فرصت هم‌صحبتی‌مان کاملاً از دست رفته بود. عباس دلداری‌ام می‌داد در شرایط عملیات نمی‌تواند موبایلش را شارژ کند و من دیگر طاقت این تنهایی طولانی را نداشتم. 💠 همانطورکه پشتم به کابینت بود، لیز خوردم و کف آشپزخانه روی زمین نشستم که صدای زنگ گوشی بلند شد. حتی اینکه حیدر پشت خط باشد، دلم را می‌لرزاند. شماره ناآشنا بود و دلم خیالبافی کرد حیدر با خط دیگری تماس گرفته که مشتاقانه جواب دادم :«بله؟» اما نه تنها آنچه دلم می‌خواست نشد که دلم از جا کنده شد :«پسرعموت اینجاس، می‌خوای باهاش حرف بزنی؟» 💠 صدایی غریبه که نیشخندش از پشت تلفن هم پیدا بود و خبر داشت من از حیدر بی‌خبرم! انگار صدایم هم از در انتهای گلویم پنهان شده بود که نتوانستم حرفی بزنم و او در همین فرصت، کار دلم را ساخت :«البته فکر نکنم بتونه حرف بزنه، بذار ببینم!» لحظه‌ای سکوت، صدای ضربه‌ای و ناله‌ای که از درد فریاد کشید. 💠 ناله حیدر قلبم را از هم پاره کرد و او فهمید چه بلایی سرم آورده که با تازیانه به جان دلم افتاد :«شنیدی؟ در همین حد می‌تونه حرف بزنه! قسم خورده بودم سرش رو برات میارم، اما حالا خودت انتخاب کن چی دوست داری برات بیارم!» احساس نمی‌کردم، یقین داشتم قلبم آتش گرفته و به‌جای نفس، خاکستر از گلویم بالا می‌آمد که به حالت خفگی افتادم. 💠 ناله حیدر همچنان شنیده می‌شد، عزیز دلم درد می‌کشید و کاری از دستم برنمی‌آمد که با هر نفس جانم به گلو می‌رسید و زبان عدنان مثل مار نیشم می‌زد :«پس چرا حرف نمی‌زنی؟ نترس! من فقط می‌خوام بابت اون روز تو باغ با این تسویه حساب کنم، ذره ذره زجرش میدم تا بمیره!» از جان به لب رسیده من چیزی نمانده بود جز هجوم نفس‌های بریده‌ای که در گوشی می‌پیچید و عدنان می‌شنید که مستانه خندید و اضطرارم را به تمسخر گرفت :«از اینکه دارم هردوتون رو زجر میدم لذت می‌برم!» 💠 و با تهدیدی وحشیانه به دلم تیر خلاص زد :«این کافر منه و خونش حلال! می‌خوام زجرکشش کنم!» ارتباط را قطع کرد، اما ناله حیدر همچنان در گوشم بود. جانی که به گلویم رسیده بود، برنمی‌گشت و نفسی که در سینه مانده بود، بالا نمی‌آمد. 💠 دستم را به لبه کابینت گرفتم تا بتوانم بلند شوم و دیگر توانی به تنم نبود که قامتم از زانو شکست و با صورت به زمین خوردم. پیشانی‌ام دوباره سر باز کرد و جریان گرم را روی صورتم حس کردم. از تصور زجرکُش شدن حیدر در دریای درد دست و پا می‌زدم و دلم می‌خواست من جای او بدهم. 💠 همه به آشپزخانه ریخته و خیال می‌کردند سرم اینجا شکسته و نمی‌دانستند دلم در هم شکسته و این خون، خونابه است که از جراحت جانم جاری شده است. عصر، حیدر با من بود که این زخم حریفم نشد و حالا شاهد زجرکشیدن عشقم بودم که همین پیشانی شکسته جانم شده بود. 💠 ضعف روزه‌داری، حجم خونی که از دست می‌دادم و عدنان کارم را طوری ساخت که راهی درمانگاه شدم، اما درمانگاه دیگر برای مجروحین شهر هم جا نداشت. گوشه حیاط درمانگاه سر زانو نشسته بودم، عمو و زن‌عمو هر سمتی می‌رفتند تا برای خونریزی زخم پیشانی‌ام مرهمی پیدا کنند و من می‌دیدم درمانگاه شده است... ✍️نویسنده: 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌏 در این تلاوت خیلی متبحرانه و عجیب! احوالات روز رو به تصویر میکشد و ذهن و روح مخاطب رو درگیر میکند حتی اگر معنیش رو هم ندونی! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤عظمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) در 💚‌روایت‌هستش‌که‌، در‌روز‌قیامت..🙂 🔺استاد آقا‌ی عــالی: 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
آیه الکرسی.mp3
459.1K
♦️اگه میخوای ثواب یک کار خوب تا قیامت برات نوشته بشه... از شنیدن این صوت یک دقیقه ای غفلت نکن... 🎙حجت‌الاسلام استاد عالی حفظه‌الله 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
📁 تشکیل پرونده ابتدای ورود به قبر!! 🍂 پس از دفن مرده، اولین فرشته‌ای که در قبر بر او وارد می‌شود «مَلَک رومان» است. 🍁 کار این ملک، و جمع بندی اعمال فرد و تشکیل پرونده‌ای برای اوست که نامه عمل او به حساب می‌آید. 🍃 این نامه که جنس و کیفیت آن برای ما ناشناخته است تا با او خواهد بود. در قیامت هم همین نامه را می‌گشایند و او بر اساس همین پرونده است. منبع: ویکی شیعه 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشه ای از خداوند در تکان دادن زمین...✅ امان از روز که کوهها خرد می شوند و دریاها آتش می گیرند... انتشارپست‌ثواب‌جاریه درپی دارد 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید تو چه اتفاق هایی نازل میشه.😱😱😱 باید خودمونو آماده کنیم. مشاهده انتشارپست‌ثواب‌جاریه درپی دارد 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔴 وحشتناک‌ترین جاها برای انسان در کل زندگی‌اش سه جاست...! ؛؛؛ 🍃امام رضا علیه‌السلام: وحشتناک ترین جاها برای انسان سه جاست: 1⃣ موقعی که از مادر می‌شود و چشم به دنیا باز می‌کند.✨ 2⃣ موقعی که انسان و برزخ و اهل برزخ را مشاهده می‌کند.🍁 3⃣ وقتی که به پا می‌شود و برای حساب از قبرها بر می‌خیزد و مقرراتی را می‌بیند که در دنیا ندیده بود.💥 📙الخصال، ج۱، ص۱۰۷ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi