#خاطــره🎞
رفیق شهید :
عاشق خونواده بود
عاشق زندگی بود...
بابک عاشق دورهمی بود...
خیلی چیزام داشت،خیلی چیزا که جوونای امروزی،همسنوسالای ما دوست دارند داشته باشن..
#ولیفراریبودازگنــاه !
گفتش که اسمم دراومده دارم میرم سوریه...
یه روزی به من گفت که مسیرمو پیداکردم .
گفت که : #فکرکنمنوبتمنه ..
#شهیدبابڪنورے•♥️•
#خاطــره
دوست شهید نوری:
یک روز قبل از سالگرد شهادت بابک بود.
هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتونستم خودم را به مراسم برسانم.
از این که کارهام پیچیده شده بود خیلی ناراحت بودم.
به خودم میگفتم شاید بابک دوست ندارد به مهمونیش برسم.
شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم:
خیلی بی معرفتی ، دلت نمیخواهد من بیام؟باشه ماهم خدایی داریم ولی بابک خیلی دوستت دارم هرچند ازت دلخورم.
توی همین فکر ها بودم که خوابم برد.
خواب بابک را دیدم:
بهت زده شده بودم زبانم بند امده بود.
بابک خونه ی ما بود.
میخندید میگفت: چرا ناراحتی؟!
گفتم:بابک همه فکر میکنن تو مردی.
گفت: نترس، اسیر شده بودم ازاد شدم.
با هیجان بغلش کرده بودم به خانوادم میگفتم: ببینید بابک نمرده.اسیر بوده.
بابک گفت: فردا بیا مهمونیم.
گفتم : چه مهمونی؟!
گفت: جشن سالگرد ازادیم.
گفتم : یعنی چی؟
گفت:جشن ازادیم از اسارت این دنیا.
بغضم گرفت شروع به گریه کردم.از شدت اشک صورتم خیس شده بود از خواب بیدار شدم.
با چشمام پر از اشک نماز صبح خوندم.
برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطوری رسیدم به سالگرد بابک.
گفتم بابک خیلی مردی.
𝙹𝚘𝚒𝚗🦋💙↯
『@shahidbabaknoory』
"🥺🕯"
برادرشهید:
دروغیکہتوذهنمبشینہوناراحتمکنہ
ازبابابڪیادمنیست...
بابڪهمشدرتلاشبوددورههایمختلفی
روبگذرونہتارزومہخوبیدرکاراش
داشتہباشہ.
برایهرروزشیکروزقبلسعیمیکرد
برنامہداشتہباشہ.
یہاخلاقیکہداشتازهیچکسهیچ
انتظارینداشت...
سعیمیکردکارخودشروخودش
انجامبدهاعتقادداشتچونانتظارندارم
ازدستکسیهمناراحتنمیشم...🌻:)
#خاطره❤️
⋆C᭄@shahidbabaknoory
دوست شهید:
"دوست شهید به یکی دیگر از خاطرات خود با بابک رابه روز کشیش دردرمانگاه جمعیت هلال احمر اشاره کرد...
که آنروز شیفت نبود و افزود:در آنروز من به جشنی دعوت شده بودم که می بایست حتما می رفتم بنابراین با چند نفر از دوستان تماس گرفتم📞
که بتوانم روزم را با کسی تغییر بدهم ولی متاسفانه کسی قبول نمی کرد☹️
که در نهایت با بابک تماس تصویری گرفتم وبابک قبول کرد که جای من شیفت بماند و من در جوابش به صورت شوخی گفتم :که داداش حتما در شادی هایت جبران میکنم که بابک لبخندی زد و گفت:
”من خودم کلاس اصلی هستم نیازی به جبران نیست“🥰
•°
🧡¦⇢#خاطره
دوستشهیدنوری:
تویدورههایبسیجکهبرایماگذاشتهبودنباهم بودیموکلاسهایطولانیداشتحدودششتا
هشتساعتتئوریوچندساعتعملی⏱
یبارکههواخیلیگرمبودگفتنتایماستراحته
واعلامکردن:اقایونهندوانهگرفتیم🍉
بیاییدببریدپخشکنید😋
بابکویکیازدوستانرفتنآوردنوگذاشتنوسط
بابکبابغلدستیشگرمصحبتشد🌱
ماهرکدومبرایخودمونبرداشتیمومشغول
خوردنشدیم😁
دیدمبابکنمیخورهگفتم:
توچرابرنمیداری⁉️
گفت:مگهنبایدپیشدستیوچنگالبیاد؟!🍽
گفتم:نهبابافضافضایخودمونیهبادستبزنبالا
خندیدوشروعکردبهخوردن😂
واقعااونروزهابهترینروزهایعمرمبود....❤️🩹
#خاطره
#داداش_بابکم
کلاس های بسیج با هم بودیم...
و طولانی بود کلاس ها،
یه روز بحث تحلیل و تفسیر طول کشید،
خوردیم به اذان مغرب.
گفتن پنج دقیقه صبر کنید کلاس تمومشه،
ما هم قبول کردیم...
بعد از دو دقیقه صدای اذان بلند شد،
و استاد مشغول صحبت بود...
که یک دفعه بابک باصدای بلند گفت:
آقای فلانۍ ، دارن اذان میگن...
بذارید برای بعد نماز!🤲
همه برگشتیم یه نگاش کردیم و یه نگاه به استاد،🙄
بعدش بابک گفت:
خب چیه اذانه نمیاید!
باشه خودم میرم...😊
بلند شد خیلی راحت و شیک درو باز کرد رفت برای وضو،
استادم بندهخدا دید اینجوریه گفت باشه بریم نماز بخونیم.🤍🧎♂
#خاطره
#داداش_بابکم
#خاطــره
دوست شهید نوری:
یک روز قبل از سالگرد شهادت بابک بود.
هرطور برنامه ریزی میکردم نمیتونستم خودم را به مراسم برسانم.
از این که کارهام پیچیده شده بود خیلی ناراحت بودم.
به خودم میگفتم شاید بابک دوست ندارد به مهمونیش برسم.
شب موقع خواب دوباره یادم افتاد و گفتم:
خیلی بی معرفتی ، دلت نمیخواهد من بیام؟باشه ماهم خدایی داریم ولی بابک خیلی دوستت دارم هرچند ازت دلخورم.
توی همین فکر ها بودم که خوابم برد.
خواب بابک را دیدم:
بهت زده شده بودم زبانم بند امده بود.
بابک خونه ی ما بود.
میخندید میگفت: چرا ناراحتی؟!
گفتم:بابک همه فکر میکنن تو مردی.
گفت: نترس، اسیر شده بودم ازاد شدم.
با هیجان بغلش کرده بودم به خانوادم میگفتم: ببینید بابک نمرده.اسیر بوده.
بابک گفت: فردا بیا مهمونیم.
گفتم : چه مهمونی؟!
گفت: جشن سالگرد ازادیم.
گفتم : یعنی چی؟
گفت:جشن ازادیم از اسارت این دنیا.
بغضم گرفت شروع به گریه کردم.از شدت اشک صورتم خیس شده بود از خواب بیدار شدم.
با چشمام پر از اشک نماز صبح خوندم.
برخلاف انتظار تمام مشکلات حل شد ونفهمیدم چطوری رسیدم به سالگرد بابک.
گفتم بابک خیلی مردی.
#یڪ_مࢪٺبہ_صلواٺ_ھـدیه_بہ_شھـدا
#خاطࢪه
#داداش_بابڪ
#شهیدانھ
#کانال_شہید_بابڪ_نوࢪی
شہید بابڪ نوࢪۍ
🍃@shahidbabaknoory🍃
5.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شَھادَٺ هنࢪ مࢪدان خداست⋆
#یڪ_مࢪٺبہ_صلواٺ_ھـدیه_بہ_شھـدا
#ادیت_شہدایۍ
#کپی_با_قرائت_زیارت_عاشورا
#داداش_بابڪ
#شهیدانھ
#خاطــره
#کانال_شہید_بابڪ_نوࢪی
#دوستی_با_شهدا_دو_طرفه_است
شَھیـدبـٰابڪنـوࢪۍ⋆
🍃@shahidbabaknoory🍃
معمولا در دورهمی های کهمینشستیم ، در مـورد حجـــاب و دخـتـرای ایــن دوره و زمونه صحبت می کردیم
گاهی بابک می گفت:
❪ خود دخـتر خانم ها کـه خواهـرای ما
باشند ، خودشون باید هوای خودشونو
داشــته باشــند و باعــث نـشـن دیــگران
بهشون تعرض کنند... ❫🌱
#خاطره
#یک_صلواٺ_ھـدیه_بہ_تمام_شھـدا
#کانال_شهید_بابڪ_نوࢪے
شܣید بابڪ نوࢪۍ⋆
🍃@shahidbabaknoory🍃
#خاطره
حضرت آقا عبای نماز شب خود را دادند تا حاج قاسم را با آن دفن کنند.آقا با این عبا ۱۴سال نماز شب خواندهاند.
این دومین عبای نماز شب آقاست که شهیدی با آن دفن میشود؛ اولین عبا به شهید حاج احمد کاظمی تقدیم شده بود.
#کانال_شہید_بابڪ_نوࢪی
شَھیـد بـٰابڪ نـوࢪۍ ִֶָ
🍃@shahidbabaknoory🍃
شهید مهدی کشمیری🌻✨
یکی از دندان هایش نسبت به بقیه دندان هایش بلندتر بود...به برادرش مهدی گفت : این دندان اذیتم میکند مهدی به او گفت برو لب حوض و بعد هم با نوک اره شروع به کوتاه کردن دندان برادرش کرد!سالها از شهادت مهدی میگذرد،اما هنوز رد اره روی دندان برادرش هست؛[خاطره برادر شهید مهدی کشمیری]خاطره طنز شهدایی🙃
#خاطره
#شهیدانھ
کانال شہید بابڪ نوࢪ؎♡•°
🍃@shahidbabaknoory🍃
دختری میگفت من همکلاسی بابک بودم و خیلی تو نخش بودیم هممون،اما انقد باوقار بودکه همه دخترا میگفتند این نوری انقد سر و سنگینه حتما خودش دوس دختر داره و خیلی عاشقشه...!
بعد من گفتم میرم ازش میپرسم تا تکلیفمون روشن بشه...
رفتم رو دررو پرسیدم گفتم:
بابک نوری شمایی دیگه؟!
بابک گفت:بفرمایید
گفتم:چرا انقد خودتو میگیری؟
چرا محل نمیدی به دخترا؟
بابک یه نگاه پر از تعجب و شرمگین بهم کرد و سریع رفت و اونجا نموند.
بعدها که شهید شد همون دخترا و من فهمیدیم بابک عاشق کی بوده
که به دخترا و من محل نمیداد...
عاشق بود!خیلی هم عاشق بود...
عاشق حضرت زینب و شهادت...!
#خاطره
#کپی_با_قرائت_زیارت_عاشورا
کانال شهید بابڪ نوࢪۍ𑁍
🍃@shahidbabaknoory🍃