پس از عملیات بیت المقدس که او به تهران بازگشته بود در جلسهای که دوستان در منزل آقای «حسن نوربخش» دور هم جمع شده بودند #آقامهدی هم حضور داشت. معمولا در این جلسات، حاضرین به ذکر اخبار و تحلیل رویدادهای روز میپرداختند. در آن ایام ارتش اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده بود و بسمت بیروت در حال پیشروی بود. از آقا مهدی که معمولا در جلسات همیشه ساکت و آرام بود و کمتر حرف میزد و بیشتر میشنید خواسته شد تا ایشان وضعیت جبههها را بیان کند. او در این هنگام جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) را بیان کرد که 🌸«راه قدس از کربلا میگذرد»🌸 آنگاه وظایف و رسالتی را که در قبال لبنان و فلسطین بر دوش داریم و شیوه صحیح و مؤثر دفاع از آنان را بیان کرد. آقای محمدرضا آیتاللهی میگوید در این هنگام از زنده یاد مهندس زین العابدین عطایی که در جلسه حضور داشت و مبهوت به گوشهای خیره شده بود پرسیدم به چه فکر میکنی؟ پاسخ داد در وسط صحبتهای #آقامهدی احساس کردم که #خودامام است که دارد سخن میگوید. (منبع: مهدی باکری در اندیشه و عمل، حسین علایی، چاپ اول، ص ۴۷ - ۴۶)
.
#شهیدمهدیباکری #جاویدالاثر #فرماندهمخلص
@shahidbakeri31
#شهدا_و_بیت_المال (خدایا کمک کن به مقام راضیه ومرضیه شهدا برسیم)
.
.
#ارزش_بیتالمال:
صحبت دربارهی بیتالمال پیش آمد، #آقامهدی گفت: «ببینید، من نگرشم نسبت به #بیتالمال اینه که برای #یه_سوزن_ته_گرد، به اندازهی #یه_تانک ارزش قائلم. یه سوزن ته گرد هم بیتالماله، یه تانک هم بیتالماله.» آنقدر راجعبه بیتالمال حساس بود که یک سوزن ته گرد را که ارزش مادیاش تقریباً صفر بود، مانند یک تانک که آن زمان 400 _ 500 میلیون تومان ارزش داشت، میدانست. یک بار یکی از رانندهها که #ماشینکهنه و کار کردهای زیر پایش بود، از کوره در رفته بود و نسبت به این ماشینهایی که به سپاه میدادند، اعتراض میکرد، حتی کمی هم ناسزا گفت. میگفت: «شما ماشینهای سالم و تر و تمیز رو میدین به کسای دیگه و ما باید با این ابوقراضهها سر کنیم.» #آقامهدی، وقتی حرفهای او را شنید، حسابی ناراحت شد و توی جمع شروع کرد با آن راننده صحبت کردن و گفت: «میدونی چیه؟ بدبختی ما از همینجاست که شروع میشه. تا دیروز میزدیم توی سر طاغوتیها و اسرافکارها و زیادهخواهها و کسایی که دنبال پول و مادیاتن که چرا مثل ما نمیشین، حالا توی سر خودمون میزنیم که چرا مثل اونا نمیشیم. تا دیروز میگفتیم که همه حفظ بیتالمال و قناعت و پاکیزگی و ایثار رو سرمشق خودشون قرار بدن، اما حالا توی سر خودمون میزنیم و میگیم که چرا ما نباید از ماشینهای مدل بالا استفاده کنیم، یا چرا از بیتالمال استفاده کافی رو نبریم.» در آخر هم گفت: «برادر جان، این ره که تو میروی به ترکستان است. باید با همین ماشین سر کنی و ماشین دیگهای هم نداریم.» آن راننده وقتی حرفهای آقا مهدی را شنید، سرش را پایین انداخت و رفت پی کارش.
#راوی: قهرمان زارع
..... #شهیدمهدیباکری #بیتالمال #شهادت
@shahidbakeri31
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 وقتی نیروهای #تخریب دیر می رسند !!
🎤 روایت شهادت یاران #آقامهدی
🌷شهید #علی_تجلایی❣️
🌷 شهید #اصغر_قصاب_عبداللهی 💓
🌿 فرمانده گردان امام حسین(ع) - لشکر عاشورا
📢 #صوت_شنیده_نشده | ارتباط بیسیم #شهید_باکری با اصغر قصاب
#عملیات_بدر
زمستان 1363
@shahidbakeri31
وصف حال #آقامهدیباکری بعد از #شهادت #آقاحمیدباکری (زحمت درست کردن این تصاویر با خادم الشهدای #صفحه_خط_شهیدان بوده اجرشون باشهیدان باکری🌷
#گزیده خلاصه شده از کتاب #خداحافظ_سردار
.
. #بخاطر روابط نزدیکی که بچههای اطلاعات با فرمانده لشکر داشتیم بعد از شهادت #حمید در عملیات خیبر تصمیم گرفتیم در حضور #آقامهدی از بکار بردن اسم حمید خودداری کنیم.
و برای صدا کردن دوستانی که اسمشان حمید است از #برادر و #اخوی و..استفاده کنیم...
آن روز یکی از تیم های واحد برای ماموریتی حساس جلو رفته بود و هنوز برنگشته بود.#حمیدقلعهای و حمیداللهیاری هم جز این تیم بود
هروقت تیم های شناسایی دیرمیکردجلوترازهمه آقامهدی میرفت پدبالای سنگر میایستاد و منتظر میشد
ازدورکه نگاه میکردی لبهایش تکان میخوردونزدیک میشدی میتوانستی ذکری زیرلبش را بشنوی:لاحولولاقوةالابالله
آفتاب در دور دست #هور در حال غروب بود که بلم های گمشده از دور پیدا شدند من به محض دیدن آنها از شادی فریاد زدم حمید..حمید..و بطرفشان دویدم..
هنوز حال و هوای استقبال بچه ها فروکش نکرده بود متوجه آقامهدی شدم
بدور دست جزیره مجنون که جنازه حمید جامانده بود خیره بود
توجه همه به #آقامهدی بود بعضیا به عصبانیت به من نگاه میکردند... دوباره #یادحمید در ذهنش جان گرفته بود.نگاه منتظری که به فراسوی افق خیره مانده بود #جنازه برادر به خاک افتاده بودوبرادری که میتوانست دستوربدهد تاجنازه بعقب منتقل کنند تنها گفته بود: #اول جنازه بچه هابعدحمید
این من بودم که عهددسته جمعی راشکسته وموجب ملال خاطرآقامهدی شده بودم.تصمیم گرفتم پیش آقامهدی بروم و معذرت خواهی کنم:
اقامهدی میدانید،یعنی ما عشق شمارابه حمیدآقا میدانیم.ماراضی نمیشدیم.که شماناراحت بشید.
#تبسم لطیفی چهره اش را روشن کرد .دست بر شانه من نهاد و گفت:
#الله_بندسی!مدتی است متوجه شده ام که شما رعایت حال مرا میکنید.ولی شماها برای من مانند #حمید هستید و بوی او را میدهید.
ادامه سخنان آقامهدی : « #حمید سربازی بیش ،برای #اسلام و #امام نبود. دعا کنید همه ما پیرو راهی باشیم که #حمید بخاطر آن و حفظ ارزشهای آن، شهید شده است»
#شادی روحشان صلوات🌹
#آقامهدی
#آقاحمید
#باکری
#جاویدالاثر
#ایرهروانکویشهادتسفربخیر ♡التماس دعا سرداران بی نشان♡
@shahidbakeri31
حضور #آقامهدی باکری چندماه قبل از شهادتشان در مزار شهدای خوی .
@shahidbakeri31
درس هاي « #عملي » از #فرماندهاي خالص و فروتن؛ #شهید_جاویدالاثرآقامهدیباکری
_
#نکاتزیباییاز #آقامهدی هست حتما بخونید😊
پاي سخن همراهان سردار سپاه اسلام شهيد مهدي باكري:
____
او #كارهاي_سختتر را بيشتر دوست مي داشت
مهرماه سال 1352 اولين ملاقات من با #آقامهدي در ساختمان شماره 7 دانشكده فني تبريز رخ داد . جواني آرام و با چهره اي دوست داشتني كه در عمق نگاهش يك غم كهنه نهفته بود. راز و رمز اين غم و #چهرهآرام دنياي عجيبي است كه تاكنون هيچكس در ترسيم واقعي آن موفق نبوده است همچنين به خاطر عظمت مهدي و بزرگي همراه با #اخلاص او ساواك نيز هرگز به درون پرغوغاي او دست نيافت و نااميد از ظاهر خاموش او به حيله هاي ديگر دست زد. « او بنده اي از بندگان خدا بود كه #صبر #اخلاص #صداقت در عمل سلامت در نفس شجاعت و فداكاري تواضع و فروتني بي ادعايي و كم حرفي و پركاري و سختكوشي را در حد كمالش در وجودش پر كرده بود. » هرچه به روزهاي پيروزي انقلاب نزديك مي شديم فعاليت آقا مهدي رنگ معنوي تري به خود مي گرفت . با اينكه آقا مهدي مسلح بود اما هرگز بدون اجازه امام يا نمايندگان امام اعتقاد به استفاده از آن را نداشت در دوران دانشجويي (بين سالهاي 52 تا 56 ) #آقامهدي معتقد بود كه #دل_كندن_از_مال_مقدمه_ايست #براي_دست_شستن_از_جان ; دقت در عبادت و انس با قرآن و آشنايي با مباني بعنوان يك موتور محرك و چراغي راهنما براي او يك امر جدي بود. در تقسيم كار آنچه را ارزش مي شمرد اين بود كه كارهاي پائين تر و سخت تر را بيشتر بعهده بگيرد و اين را يك مسابقه براي #شكست_نفس_خود و فرار از تنبلي تلقي مي كرد.
#راوی: آقای صمدقدرتی
@shahidbakeri31
#پیام_آقامهدیباکری در عملیات بدر در جواب کسانی که به ایشان می گویند برگرد!؟؟ چی هست؟؟؟؟
در عملیات بدر حجم آتش و فشار دشمن خیلی زیاد شده بود. از قرارگاه به آقا مهدی باکری پیام میدهند که برگرد.
#آخرین مکالمه شهید مهدی باکری با شهید حاج احمد کاظمی به این شرح است: «در عملیات بدر آقا مهدی باکری در محاصره دشمن گیر افتاد. حجم آتش و فشار دشمن خیلی زیاد شده بود. از قرارگاه به آقا مهدی پیام میدهند که برگرد.
#آقامهدی جواب میدهد: آنهایی که با من کار دارند #خودشان_بیایند_اینجا که ببینند چه #غوغایی است! من اینجا میخواهم با بسیجیانم محشور باشم. احمد کاظمی میآید پشت بیسیم. احمد دوست صمیمی آقا مهدی بود. احمد دوباره اصرار میکند که برگرد. آقا مهدی پاسخ میدهد که احمد، بهخدا اگر امروز اینجا نیایی، خیلی دیر میشود! احمد، بیا ببین اینجا چه آتیشبازی قشنگی شده!😔
____________
#تصویرفرمانده مهدی باکری وفرمانده احمدکاظمی سال ۱۳۶۳ _عملیات بدر_ چندساعت قبل از #شهادت_آقامهدی (حاج احمدبعداز۲۱ سال فراق سال ۸۴ درشهرودیارآقامهدی (ارومیه) به رفیقش پیوست.و از بغض ۲۱ساله ازاون پیام آقامهدی آسمانی شد😔
#شادی_روحشون_صلوات
@shahidbakeri31
بیست وپنج ساله بود که شد #شهردار_ارومیه، مردم ارومیه هنوز هم #دوران_شهرداری مهدی باکری را بهترین دوران میدانند #حتی_یک_قطعه_زمین ، به اندازهی #قبر هم ، به نام خود نزد!! نه برای خود و نه برای برادرانش....
.
.
#پوستر | شهری از اخلاص
#سالگردشهادت فرمانده شجاع دفاعمقدس، #شهردار_مخلص_و_خدوم(ارومیه) "سردار شهید مهدی باکری"
25 اسفندماه، #روز_شهردار بر بهترین شهردارکشورم #شهیدآقامهدیمبارکباد
_______⚘⚘⚘__________ 🔴از_شهداء_بیاموزیم
#سردار_رشید_اسلام
شهید_والامقام
#مهدی_باکری اوایل انقلاب بود #مهدی_باکری #شهردار_ارومیه بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به #رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، #آقامهدی است. او از دوستان شهید باکری بود.
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما #شهرداری اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید.
زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش #مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش.
#اشک تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، #شهردار_ارومیه است...
____⚘⚘⚘________
#آقای_شهردار❤ روزت مبارک #فروتن #خاکی #سادگیت آرزویم هست...
۲۵اسفند #روزشهادت_شهیدباکری بعنوان #روزشهردارثبت شد
@shahidbakeri31
گاهی میپرسیدند آیا شوهرت در خانه #حرف هم میزند؟
#آقامهدی علیرغم اینکه خیلی در ظاهر فردی آرام، سر به زیر و محجوب و کمحرف بود اما در خانه فردی خندهرو، شوخطبع و خوشبرخورد بود. گاهی از من میپرسیدند آیا شوهرت در خانه حرف هم میزند، اصلاً صدایش را شنیدهای؟ اما خبر نداشتند که در خانه شیطنتهایش منحصر به فرد است. او فردی پرکار و پرتلاش و با پشتکار فوقالعاده، برنامهریز منظم و بسیار از نفس و رفتار و کردارش مراقبت میکرد. در واقع #خودساخته بود. با خواهرش قرار گذاشتیم کتابها #شهید_مطهری را با هم بخوانیم و با هم مباحثه کنیم. قرار بود این کار را برای #خودسازی و ارتقای فکری خودمان انجام دهیم...
#شهید_جاویدالاثر_آقامهدی_باکری #مرد_بیادعا #سردار_عاشورایی_که_عاشورایی_عمل_کرد #عاشقانههایشهدا(شهدا انسان خشک وبی روح نبودند اونا هم زندگی عاشقانه وپرشوری داشتند)
#خودسازی(پیام شهید)
@shahidbakeri31
#آقامهدیباکری: چه زیبا گفتند: خدايا! تو قبولم كن...دوست دارم وقتي شهيد مي شوم، #جسدمپيدانشودتايكوجبازخاكايندنيارا
#اِشغال_نكنم. خدايا! مرا پا كيزه بپذير...
💚🍃💚🍃
💚🍃💚🍃
#اللهاللهالحمدالله!
همانطور که داشت تیراندازی میکرد؛ یک گلوله به سرش خورد! بدجوری زخمی شد . بچه ها کشاندندش توی قایق تا برش گردانند عقب. قایق که از ساحل جدا شد بچه ها خیالشان راحت شد که مهدی را فرستاده اند؛ دیدند که آقامهدی دستش را بالا گرفته ودارد زیر لب چیزی می گوید: یکی از بچه ها که زنده ماند گفت چیزی شبیه این میگفت: #اللهاللهالحمدالله
💚🍃💚🍃 💚🍃💚🍃
هنوز زیاد دور نشده بود که یک موشک صاف خورد وسط قایق ومنفجر شد.اثری هم از #آقامهدی پیدا نشد #رفت_توی_دریاها ... #زمین_را_اِشغال_نکرد....
🌿🌷🌿🌷
#شهید_جاویدالاثر_آقامهدی_باکری
🌿🌷🌿🌷
@shahidbakeri31
#آقامهدی در حال #قرائت_قرآن
💠💠🍃🍃💠💠
#شهدا . . .
مثل آیههای قرآن مقدسند؛
تقدس آیههای قرآن به ایناست
که حکایت از حق دارند و شهدا نیز ...
#کلام_شهید_آوینی
#شهید_آقامهدی_باکری
💠💠🍃🍃💠💠
چه خوش است
صوتِ قرآن
ز تو دلربا شنیدن ؛
به رُخت نظاره كردن
سخن خدا شنیدن ...
ﺍﻟﻠّﻬُﻢَّ ﻧَﻮِّﺭ ﻗُﻠُﻮﺑَﻨﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
خدایا قلب هایمان را
با قرآن نورانی ڪن ...
#انس_با_قرآن
قرآن دل را مانند آب
زلال و صاف میکند ...
إقرا ... بخوان
#رمضان_المبارڪ
#ماه_بهار_قرآن
#شهید_مهدی_باکری #آقامهدی #شهداوقرآن
@shahidbakeri31
مجموعه بیانات #شهیدسرافرازآقامهدیباکری قبل از #عملیات_بدر
تا موقعی كه دستور حمله داده نشده كسی تیراندازی نكند. حتی اگر مجروح شد #سكوت را رعایت كند، دندانها را به هم بفشارد و فریاد نكند. با هر رگبار #سبحانالله بگویید. در عملیات خسته نشوید. بعد از هر درگیری و عملیات، #شهدا و #مجروحین را تخلیه كرده و با سازماندهی مجدد كار را ادامه دهید...
#شهید_مهدی_باکری #آقامهدی #عملیات_بدر
#ادامهدارد.... #صلوات
@shahidbakeri31