#خاطره
.
#فرمانده_شجاع:
.
.
توي قرارگاه تاکتيکي بوديم. دو نفر اسير عراقي آوردند.تا آقا مهدي ديدشان...گفت: به خدا اون يکي تيربارچي شونه. اولين کسي بود که آتيش رو شروع کرد.» عراقيه هم #آقا_مهدي را شناخت. گفت « اين #اولين نفرتون بود که اومد جلو...
...
#فرمانده_بیادعا #الله_بندهسی #خاکی #آقای_مهندس #آقای_شهردار #شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
@shahidbakeri31
#مثل_شهدا_باشیم... #مثل_شهدا_عمل_کنیم... #بیتالمال🚫
.
.
#آقای_شهردار
.
.
از #شهرداي يک بنز داده بودند بهش.... سوارش نمي شد. فقط يک بار داد ازش استفاده کردند؛ داد به #پرورشگاه... #عروسي يکي از دخترا بود. گفت : ماشينو گل بزنين واسه ي عروس....
.
.
#شهید_مهدی_باکری #آقای_شهردار #شهردار_شهر_عشق
#بیتالمال #شهدا #شهادتاتفاقینیست #باکری #آقامهدیچنینبود؟!آیا ماهم عمل میکنیم؟؟؟!!!
@shahidbakeri31
بیست وپنج ساله بود که شد #شهردار_ارومیه، مردم ارومیه هنوز هم #دوران_شهرداری مهدی باکری را بهترین دوران میدانند #حتی_یک_قطعه_زمین ، به اندازهی #قبر هم ، به نام خود نزد!! نه برای خود و نه برای برادرانش....
.
.
#پوستر | شهری از اخلاص
#سالگردشهادت فرمانده شجاع دفاعمقدس، #شهردار_مخلص_و_خدوم(ارومیه) "سردار شهید مهدی باکری"
25 اسفندماه، #روز_شهردار بر بهترین شهردارکشورم #شهیدآقامهدیمبارکباد
_______⚘⚘⚘__________ 🔴از_شهداء_بیاموزیم
#سردار_رشید_اسلام
شهید_والامقام
#مهدی_باکری اوایل انقلاب بود #مهدی_باکری #شهردار_ارومیه بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به #رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، #آقامهدی است. او از دوستان شهید باکری بود.
آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما #شهرداری اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید.
زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش #مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش.
#اشک تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، #شهردار_ارومیه است...
____⚘⚘⚘________
#آقای_شهردار❤ روزت مبارک #فروتن #خاکی #سادگیت آرزویم هست...
۲۵اسفند #روزشهادت_شهیدباکری بعنوان #روزشهردارثبت شد
@shahidbakeri31
369.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مصاحبه_با_شهید_آقامهدی_باکری
پیرامون آزادسازی ارتفاعات کانی مانگا( مصاحبه مهرماه سال ۶۲ بعداز عملیات والفجر ۴ )
.
.
کانی مانگا نام منطقه ای واقع در کردستان ایران است
#شهید_جاویدالاثرآقامهدی_باکری #مرد_بیادعا #مخلص #آقای_شهردار #مهندس
@shahidbakeri31
#مهربانی_یک_کودک_که_بعدا_شد: یک فرمانده جاویدالاثر
روزی از مدرسه به خانه میآید، در حالی که گونهها و دستهای سرخ و کبودش، حکایت از عمق سرمایی میکند که در جانش رسوخ کرده است. پدرش همان شب تصمیم میگیرد که پالتویی برایش تهیه کند. دو روز بعد با پالتویی نو و زیبا به مدرسه میرود. غروب که از مدرسه برمیگردد با شدت ناراحتی، پالتو را به گوشه اتاق میافکند. همه اعضای خانواده با حالت متعجب به او مینگرند، و مهدی در حالی که اشک از دیدگانش جاری است، میگوید: “چگونه راضی میشوید من پالتو بپوشم در حالیکه دوست بغلدستی من در کنارم از سرما بلرزد...
تا اینکه پدرآقامهدی یک کاپشن هم برای دوستش خرید و برای اینکه دوستش ناراحت نشه سر صف مدرسه هردو کاپشن به آقامهدی ودوستش هدیه دادند...
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکری
#الله_بنده_سی
#جاویدالاثر
#آقای_شهردار
#مهندس
@shahidbakeri31
#مهندس
هیچ کس تو جبهه نمی دانست #مهندس است. شهیدصیادشیرازی فرمانده ارتش می گفت: من تا سالها نمی دانستم این جوان متواضع و فروتن ؛ اما زیرک وفعال؛ مهندس است.واو رافقط به عنوان یک بسیجی ساده می شناختم. او بجز بسیجی هایش در دل ارتشی ها هم نفوذ کرده بود.موقع ادغام نیروهای س پ ا ه و ارتش برای شرکت در بعضی عملیات ها، برادران ارتشی برای بودن در کنار او باهم رقابت می کردند😊
#شهیدباکری
#شهید_مهدی_باکری #فرماندهیدرجنگماامامتبود #فرقهستبینبرووبیا
#آقای_شهردار #مهندس #الله_بنده_سی #عملیات_بدر
@shahidbakeri31
#من و #تو و #آن_بسیجی_یكی_هستیم؛ اسم و رسم برای راحتی كار است!!
روایتی خواندنی از سردار شهید مهدی باكری فرمانده لشكر 31 عاشورا بر گرفته از كتاب«پا به پای شهدا : شناسایی شب اول خیلی سخت بود. دوربین دید در شب، یكی داشتیم كه نوبتی از آن استفاده می كردیم. عراقی ها هم راه به راه سنگر كمین زده بودند. درگیر شدیم و دو نفر هم اسیر شدند. سختی های كار را برایش گفتم. گفت: حالا كه اینطور است من هم می آیم.
گفتم: #فرمانده_لشكر_كه_نباید_بیاید_جلو! وظیفه ماست كه برویم. گفت: حرفش را هم نزن. داخل این جنگ اگر هم میبینی اسم و رسم برای ما درست كرده اند، فقط برای راحتی كار است وگرنه من و تو و آن بسیجی یكی هستیم!!
آمدنش خطرناك بود، ولی آمد. آن شب شناسایی مان موفق بود.
#شهید_باکری
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_بسیجی
#مهدی_عادی_نبود
#الله_بنده_سی
#آقای_شهردار
#خدایا_مرا_پاکیزه_بپذیر
@shahidbakeri31