eitaa logo
عاشقان فاطمی💕")
187 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
135 فایل
به نام خدای خدایا به نام عاشقان خدایی 🙃❤ 🍃💕 سلام سلام 🤚💛 ب کانال 🍃پُشتِ 'خاکریزه "های عِشق "🌱"🙃❤خوش آمدید امیدوارم از کانالمون لذت ببرید ورود برادران پیگرد الهی دارد😇 کپی:آزاد صلواتی بر محمد آل محمد لف ندید💫🙈🙊
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا ‌ما‌که‌حسین‌گونھ‌زندگےنڪردیم‌ تا‌حسین‌گونه‌بھ‌شهادت‌برسیم پس‌خدایا‌ما‌را‌حُرگونھ‌بپذیر..! ‎‌‌‎
‹🧡🍁› ‌ و‌قلبک‌فی‌قلبی‌یـاشهید... ♥️ قشنگه‌نه؟ قلب‌یه‌شهید‌تـوقلبت‌باشه... باهاش‌رفیق‌شی اونقـدررفیق و‌اونقـدرشبیه:)🙃 ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
🌼 . بعضےاز روزهاےجمعہ . تلفن‌همراهش‌خاموش‌بود!📱 . وقتےدلیلش‌رو‌مےپرسیدم‌🤔 . مےگفت:🗣 . ارتباطم‌رو‌با‌دنیاڪمتر‌مےڪنم🙃 . تا‌امروز‌ڪہ‌متعلق‌بہ‌امام‌زمانم(عج)هست، . بیش‌تر‌با‌امام‌زمان‌باشم😍 . بیش‌تر‌بہ‌یاد‌امام‌زمان‌باشم . امروزم‌اختصاص‌داره‌بہ‌آقا!🙂
‹💛✨› عزیزی‌میگفت: هروقت‌احساس‌ڪردید از دور‌شدید و‌دلتون‌واسه‌آقا‌تنگ‌نیست این‌دعای‌ڪوچیك‌رو‌بخونید به‌خصو‌ص‌توی‌قنوت‌هاتون.. "لَیِّن‌قَلبی‌لِوَلِیِّ‌اَمرِك" یعنے : خدا‌جون‌دلمو‌‌واسه‌امامم‌نرم‌ڪن❤️
شهدا میخواستن‌ومیشد ما میخوایم‌ونمیشه... چیکارکردیم‌بادلامون؟...💔:)
چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن ،😢 داد میزد : آهـــای .. سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسڪ ،😷 ڪلاه ، ڪمربند ، جانماز ، سایه بون ، ڪفن ، باند زخم ، تور ماهی گیریم ... هــمـــــــه رو بردن!😂 شادی روحشون🍃 ڪه دار و ندارشون همون یڪ چفیه بود صلوات 📿
من : شُهداشرمنده‌ایم . . !😔 شُهدا : مسخره ڪردن هم حدۍ داره ، چند سالھ کھ شرمنده‌ای!؟😐💔 - رفقاشرمنده‌‌زیادِها،رهروباشیم🖐🏿'!
تقلـب‌فقط‌یڪ‌جـاجایزه! اون‌هـم‌سر‌امتحـاناٺ‌خُـدا بایـد‌سرتو‌بگیـرۍ‌بـالا، از‌روۍِ‌برگہ‌شهدا‌ تـقلب‌ڪنـے،،،🙃♥️
~🕊 پلاک رو پاره ڪرد انداخت توے رود.. گفتم: _چیڪار ڪردی؟! جنازت گم میشه! گفت: یه لحظه تصور ڪردم مراسم تشییع جنازم چقدر با شڪوه میشه!! از اخلاص دور شدم... حالا میخوام مطمئن شم هیچ وقت پیدا نمی‌شم...
~🕊 🙃🍃 ⚘عروسی‌مون توی تالاری بیرون از شهر بود. علیرضا به اقوامش سپرد که وقتی دنبال ماشین عروس اومدین، فقط بیرون شهر بوق بزنید و نمیخواهم صدای بوق ماشین، مردم رو اذیت کند. شاید یکی به سختی بچه‌اش رو خوابونده باشه یا اینکه آدمِ سالخورده یا بیماری تو خونه‌ای باشه. ⚘خونه‌ی خودمون مجتمع آپارتمانی سپاه بود. علیرضا گفت بریم منزل پدرم و همونجا مهمون‌ها رو ببینیم. چون نمیخواهم کسی تا مجتمع دنبالمون‌ بیاد. آخه سَروصدای مهمون‌ها همسایه‌ها رو بیدار میکنه! بعد از اینکه با مهمونا خداحافظی کردیم، فقط دوتا از خواهرام همراه‌مون آمدند؛ خیلی بی‌سروصدا وارد منزل شدند و چندتا عکس گرفتند و رفتند. ⚘از اون شبی که زندگی مشترک ما در اون ساختمان شروع شد، خیلی حواسمون جمع بود که صدای تلویزیون زیاد نباشه! توی راه‌پله‌ها به آرومی قدم برداریم و ...! به این شکل علیرضا سعی می‌کرد که حق‌ّالنّاسی بر گردنش نماند. ✍🏻به روایت همسر
🗣 پسرایی‌که‌ناموس‌مردم‌ومثل‌ناموس‌خودتون میدونیدوچشمتونو‌رونامحرم‌بستین‌وتواین دوره‌زمونه،پاک‌موندین‌وکلی‌هم‌تهمت‌امل‌ بودن‌وریض‌بودن‌روشنیدین‌واقعادمتون‌ حیدری...🖐🏽
『🔗👌』 مفت‌نمۍارزھ‌اگہ‌توی‌مجازے، لبخند‌روی‌لباتہ‌ وواسہ‌مامانٺ‌اخم‌میڪنۍ... منتظرامام‌زماݩ"؏ـج"همچین‌ڪسۍ نیستآ! ڪسےڪہ‌ادعای‌شهادت‌میڪنۍ ومیگےشهادت‌آرزومہ، این‌ࢪسمش‌نیست🖐🏻