#عاشقانه_های_شهدا...❤️
#همسرشهیدابوالفضل_راه_چمنی
ابوالفضل حتی از ۵ دقیقه فراغت هم استفاده و قرآن حفظ و یا قرائت میکرد. او مرا هم تشویق کرد و باعث شد که در کلاسهای حفظ قرآن شرکت کنم.در جلسه خواستگاری هم به من گفت که قصد دارد مدافع حرم شود. من گفتم که حتما تو را همراهی خواهم کرد. بار هفتم که میرفت گفت بعد از برگشتن یکبار دیگر هم خواهم رفت. اما بعد از بازگشت گویا یک گرهای در رفتنش برای هشتمین بار پیش آمده بود.
بهمن ۹۴ بود که با هم مشهد رفتیم، قبل از عزیمت، به من گفت به مشهد میرویم تا اجازه سفر به سوریه را امام رضا (ع) صادر کند. به همین دلیل من هم خیلی دعا کردم و در نهایت شب بازگشت از مشهد، با او تماس گرفتند و خبر دادند که رفتنش قطعی شده است.
یکبار به او گفتم دلم برایت تنگ شده است، او در جواب گفت: "در هر قدمی که من اینجا برمیدارم تو هم شریک هستی". دوست نداشت که بعد از شهادتش گریه کنم، یکبار که گریه میکردم گفت گریههایت را به امامحسین (ع) وصل کن تا ثواب آن بیشتر شود.
.
🌷شهیدچی
جایی برای رفاقت با بهترین ها،
با ما همراه شوید👇
ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب