eitaa logo
شهید اسماعیل دقایقی
1.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
41 فایل
رهــــــــــبر انقلاب: «گاهي اوقات مشكلات فرهنگي موجب شده كه من شب خوابم نبرده، به‌خاطر مسائل فرهنگي؛ يعني اهمّيت مسائل فرهنگي اينجور است.» ارتباط باخاکریز👇 ارسال محتوا، پیشنهاد وانتقاد @khakreezfarhangi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰 امام علی (علیه السلام) وقتی بنده می‌گوید: إِیَّاکَ نَعْبُدُ خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: «بنده‌ام راست می‌گوید، فقط مرا می‌پرستد، شاهد باشید به خاطر این عبادتش، به او ثوابی خواهم داد که هرکس در این عبادت با او مخالف بوده به او غبطه بخورد». و وقتی بگوید: «وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» خداوند عزّوجلّ می‌فرماید: «بنده‌ام از من کمک می‌خواهد و به من پناهنده شده است، شاهد باشید که او را بر کارش کمک خواهم کرد و در سختی‌ها به فریادش خواهم رسید و در روز سختی، دستش را خواهم گرفت».  📒 الوسایل، ج۴، ص۲۲۸/ @mahfeletabeen @shahiddaghayeghi
✨﷽✨ ابراهیم هادی محور همه فعالیت هایش «نماز» بود. در سخت‌ترین شرایط ، نمازش را اوّل وقت می خواند ، بیشتر هم به «جماعت » و در «مسجد ». دیگران را هم به نماز دعوت می کرد. یکبار باهم مسجد موسی ابن جعفر رفتیم. نگاه کردم به نماز خواندن ابراهیم، در نماز چشمهایش را می بست! بعد از نماز گفتم: چرا چشمت رو تو نماز می بندی. مکروهه. گفت: اگر توی نماز با بستن چشم، توجهت به خدا بیشتر باشد اشکالی ندارد. بعدها همین مطلب را در رساله احکام خواندم. منبع📚: برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم2 [توجه: این حکم را از مرجع تقلید خود دنبال کنید بعضی از مراجع نظر متفاوتی دارند ] @mahfeletabeen @shahiddaghayeghi
💠 نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! ♨️بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو! 🏣رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. 🕌بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه این ها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. 🌷ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدارا شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد... 🌟از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. ✍️راوی: عباس هادی منبع: «سلام بر ابراهیم» زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی @mahfeletabeen @shahiddaghayeghi