eitaa logo
مؤسسه شهید عباس دانشگر
3.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
548 فایل
﷽ " کانال رسمی شهید مدافع حرم عباس دانشگر " با عنوان ✅ مؤسسه شهید دانشگر . ولادت : ۱۳۷۲/۲/۱۸ سمنان شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ . خادم الشهدا: @faridpour 👤این کانال زیر نظر خانواده و اقوام شهید اداره می شود. 🌷زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| | | | 🏷غزه تنها نیست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷🇵🇸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚫️@shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گلزار شهدای کرمان
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ مگر می‌شود یک نفر بخواهد با امام زمان همراه و همدل باشد واللهم عجل لولیک الفرج بگوید ولی نسبت به ظلم به انسان‌ها سکوت کند؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷🇵🇸🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚫️@shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥الله اکبر از این قیام وخروش!!! 🔺این حماسه را تا آخر ببینید و منتشر کنید! ☝️طوفان کفن پوشان مردم عراق در حمایت از مردم مظلوم ! ✅ به عظمت این حضور دقت کنید بنظرتون کسی هم تو خونه مونده؟! ✍حالا ما باید توی ایران دوره بیفتم برای اینکه به بعضیها تازه اثبات کنیم رژیم غاصب و ظالم هست!!! آنقدرجمعیت زیادهست دوربین های تصویربرداری نتوانستند از تمامی این جمعیت کفن پوش آماده باش تصویرثبت کنند. 🎞 🌷🇵🇸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌⚫️@shahiddaneshgar
مؤسسه شهید عباس دانشگر
۸۸ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران   👤سیدامی
۸۹ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍   2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران   👤آقای یداللهی، استان خوزستان زمستان سال ۱۳۹۵ بود که چند روزی مهمان یادمان شهدای والفجر ۸ منطقۀ اروند بودم. یکی از جوانان بسیج استان سمنان که او هم آنجا مهمان بود، با اینکه اسمم را می‌‌دانست، به‌جای اسم واقعی‌ام عباس صدایم می‌کرد. گاهی چند باری پشت‌سرهم می‌گفت: «عباس، عباس...» بعد از چند بار شنیدن اسم عباس، اطرافم را نگاه می‌کردم و تازه متوجه می‌شدم که منظورش با من است و دارد من را صدا می‌زند. چند باری بهش یادآوری کردم که اسم من عباس نیست، اما می‌گفت که من دوست دارم که تو را عباس خطاب کنم. ازش پرسیدم: «چرا؟» در جوابم گفت: «تو یه جورهایی شبیه عباس دانشگر هستی و من رو به یاد اون می‌‌ندازی. به‌خاطر همین، تا زمانی که با هم اینجا هستیم، تو رو عباس صدا می‌کنم.» اولش فکر کردم که عباس یکی از دوستان صمیمی اوست و چون دلش برای دوستش تنگ شده، دیگران را عباس می‌بیند؛ اما بعداً عکس تازه‌دامادی را نشانم داد و گفت: «ایشون شهید عباس دانشگره. شهید مدافع حرم.» به عکس نگاه کردم. جز چند شباهت کوچک، شباهت چندانی با او نداشتم. دیگر چیزی نگفتم. چند روزی اسمم عباس شد. آن روز حجب‌وحیای چهرۀ صاحب عکس توی ذهنم حک شد و خجالت کشیدم که چرا من را با ایشان مقایسه می‌کند... 📗 ╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا