مؤسسه شهید عباس دانشگر
. 📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_شصتُ_هشت به مدرسهاش که رسیدیم، فاطمه پای ر
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_شصتُ_نه
✉✍
عمو میگوید حالا که فاطمه، موقع رفتنت نیست، برایش چیزی بنویس. چه پیشنهاد دلکشی! قلمم را برمیدارم که برای محبوبم نامهای بنویسم. نامه جان دارد. نامه با همه پیامها فرق دارد. دستها، سطرهای نامه را روی کاغذ حک میکنند و حرفها را ماندگار. نامه، چیزی بیش از صفر و یک است؛ بسیار بیشتر. میخواهم وقتی من نیستم آن را بخواند و دلش آرام بگیرد. نامه را روی میز فاطمه جا میگذارم...
«فاطمهجان! عزیزم، دوستت دارم. دعا میکنم امتحاناتت را به خوبی پشت سر بگذاری و حالت هرروز از دیروز بهتر باشد. من هم به یادت خواهم بود. امیدوارم تو هم مرا یاد کنی. امیدوارم فاصله جسمهایمان، قلبهایمان را به هم نزدیکتر سازد تا بتوانیم ظرفیت عاشق شدن را پیدا کنیم. شنیدی میگویند زنده بودن فاصله گهواره تا گور است و زندگی کردن فاصله زمین تا آسمان؟ امیدوارم هرروز آسمانیتر شوی... تو هم برایم دعا کن. خداوند قلبهایمان را به رنگ خود درآورد و پاکمان کند... خ د د»
📝
«خ د د» اسمِ رمزِ «خیلی دوستت دارم» است؛ فاطمه میشناسدش... در این 63 روز که از نامزدیمان میگذرد، این اسم رمز را برایش زیاد نوشتهام!...
۶۹
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
#نامه_شهید
📔#راستی_دردهایم_کو
🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─
💠 @shahiddaneshgar