eitaa logo
مؤسسه شهید عباس دانشگر
3.3هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
554 فایل
﷽ " کانال رسمی شهید مدافع حرم عباس دانشگر " با عنوان ✅ مؤسسه شهید دانشگر . ولادت : ۱۳۷۲/۲/۱۸ سمنان شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ . خادم الشهدا: @faridpour 👤این کانال زیر نظر خانواده و اقوام شهید اداره می شود. 🌷زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 📚پویش 📚 تهیه و توزیع ۱۷۰ بسته نوشت افزار به همت قرارگاه جهادی شهید عباس دانشگر و خیرین گرامی در سطح استان خراسان جنوبی 🗓️ مهرماه ۱۴۰۴ 📌قرارگاه جهادی دانشجویی شهید عباس دانشگر 📌کانون شهید دانشگر خراسان جنوبی(قائنات) @gharargah_jahadi_kh ⚜️ 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹⚜️ ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ جدید KHAMENEI.IR | حضرت عبدالعظیم؛ الگوی دانش، معنویت و جهاد ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در مورد زندگی حضرت عبدالعظیم حسنی، دانش، معنویت و جهاد را سه شاخص عمده ذکر میکنند. 🔹بخش فقه و معارف رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز تولد حضرت عبدالعظیم، بیانات رهبر انقلاب درباره ایشان را، در این نماهنگ منتشر کرده است. 💻 Farsi.Khamenei.ir @abdulazim_ir ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖼 ؛  🔸که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها... ▫️ولادت حضرت ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
مؤسسه شهید عباس دانشگر
✅ مجموعه جدید خاطرات و محبت‌های شهید عباس دانشگر ۱۵۵ 💠 آقای سلیمی از استان مرکزی: ✍ آفتاب کم‌رنگ
✅ مجموعه جدید خاطرات و محبت‌های شهید عباس دانشگر ۱۵۶ 💠 ادامه خاطره آقای سلیمی از استان مرکزی: ... ✍ وقتی دیدم زندانی، با آن جرم‌های سنگین، فرار کرد، دنیا روی سرم خراب شد. زندانی، خلاف‌کار تند و تیزی بود، جرم کمی نداشت، آدم‌ربایی، حمل مواد مخدر، درگیری و زخمی‌کردن مأمور. از حلقه دستبند لغزید. مثل تیر از کمان، پیچید تو کوچه. چیزی که خیلی به من فشار آورد این بود که یک زندانی دستش به دستم دستبند بود و نمی‌توانستم دنبال زندانی بدوم. کلید دستبند دست افسر بود. فلز سرد و سنگین دستبند، روی مچم مثل قفلِ سرنوشت نشسته بود، بی‌رحم و بی‌اعتنا به تلاش‌های من. هر چه کردم، قفل بی‌جان حتی به لرزش نیفتاد. افسرها و آن سرباز که دویدند دنبالش، صدای کفششان روی آسفالت خیابان بلند شد، و من ایستاده، اسیر دستبند، بدجوری گرفتار شده بودم. در همان لحظه، همه مجازات‌ها در ذهنم صف بستند: اضافه‌خدمت، احضاریه، برگه‌ی قاضی، سوءسابقه، حبس... خلاصه، دردسر بزرگی پیش رو بود…، کمترین جرمی که داشت این بود که محکوم می‌شدم به اهمال کردی تو بردن زندانی و سنگینی این فکرها که در شهر غریب گیر افتاده‌ام. نفس در سینه‌ام مانده بود، انگار گرمای ظهر راهش را بسته باشد. اونجا یک‌لحظه از زمین انقطاع پیدا کردم و به‌یک‌باره، تنها چیزی که فکرش به ذهنم آمد، نام عباس آقا بود، شهید عباس دانشگر، شنیده بودم واسطه‌گری‌اش محضر اهل‌بیت علیهم‌السلام زود جواب می ده. در دلِ من، وسط فریادها و نفس‌نفس‌های افسرها، سکوتی بلند شد؛ گفتم: عباس آقا، من تازه دوماهه خدمت می‌کنم. نگذار گیر کنم اینجا... «حرف می‌زدم بی‌صدا، فقط برای دل او، و بی‌خبر از این‌که این نجوا شاید از زمین به آسمان می‌رود.» دقایق، مثل سرب سنگین، از سرم گذشتند. بعد صدایی، صدای برگشتن قدم‌ها و دیدم افسرها با همان زندانی پیش‌رو برگشتند! از تعجب زبانم بند آمد. صورتش سرخ و نفسش بریده، مثل کسی که ناگهان دیوار نامرئی جلوش سبز شده باشد. یکی از افسرها گفت: «داشت می‌دوید، یک‌لحظه موند. نتونست بدوه، نفسش گرفت. همان جا ایستاد.» سرم پایین افتاد، اما دلم بالا رفت، بالا، تا جایی که برادر شهیدم عباس بود. همان جا فهمیدم که این توقف، کارِ آدم‌ها نبود؛ کارِ عنایتی بود که دیده نمی‌شود، اما تأثیرش روشن‌تر از آفتاب ظهر است. برگشتیم زندان. برخلاف روال آنچه که شنیده بودم، نه رئیس زندان چیزی گفت، نه حفاظت، نه فرماندهی. فقط یک فرم اتفاقات پر کردم؛ همین و این یعنی، حتی مسیر کاغذ و رویه اداری هم بسته شده بود؛ بسته به دستِ کسی که اهل زمین نبود. دوباره کنج دیوار بلند زندان نشستم، جایی که نور زرد غروب آرام می‌خزد. بغض گلویم را گرفته بود، اما این بار نه از ترس؛ از شکر. شاید برای بعضی‌ها باورش دشوار باشد، اما من با چشم دل دیدم؛ محبت شهید عباس دانشگر رفیق شهیدم را که واسطه عنایت اهل‌بیت علیهم‌السلام شد و در یک‌لحظه، مسیر سرنوشت را برگرداند. 📗 نویسنده: مصطفی مطهری‌نژاد ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ @shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
19.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎧 میشه چند دقیقه به این صوت گوش بدید؟ 💠 مرکز دانش آموزی آفرینش های هنری و رسانه ای نجوا 🗓️ ۳۱ شهریور تا ۶ مهرماه ۱۴۰۴ 🏢 مصلی بزرگ امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) سمنان ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯