eitaa logo
از بهشتی برای امروز
904 دنبال‌کننده
112 عکس
58 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
برخورد آرمان خواهانه با واقعیتها در دیدار با 10 اردیبهشت 1359 سخنرانی در مسجد ابوالفضل چند روز قبل، آمده بود. خوب بفرمائيد: تا كِى مى‌خواهيد اين را نگه داريد؟ گفتم: تكليف اينها را روشن كرديم، چند بار مى‌پرسيد؟ گفتيم تعيين تكليف اينها با نمايندگان و مردم در شوراست. از اين بهتر هم مى‌شود؟ چرا؟ مگر اينجا به اينها بد مى‌گذرد؟ شما كه جوان ما را در زندان‌هاى آمريكای متمدنتان كشتيد. اينها كه اينجا در زندگى مى‌كنند، ديگر چه مرگتان است؟ گفتم كه در اين مدت سعى مى شد كه با اينها رفتارى متناسب با داشته باشند. اما اين هم واقعا مصيبتى است كه بهترين بچه هاى اين امت، پنج شش ماه ناچار شدند كه نگهبان چهل پنجاه تا آمريكايى باشند. اين هم براى خودش يك مصيبتى است ... حالا به هر حال و امريكا و سبب شد كه بپاخاسته برافروخته ما بروند سفارت را بگيرند. را در آنجا بگيرند، تازه بيافريند. اما به قيمت اينكه ماه‌ها گرفتار نگهدارى اين شدند. بى‌خود نق مى‌زنند كه چرا روز آمريكا را براى ما نمى‌آوريد. سفير انگليس گفت ولى و نمى‌توانند تا دو ماه ديگر صبر كنند، ولى ملت ما گفتند ما تصميم خودمان را مى‌گيريم آنها هم تصميم خودشان را مى‌گيرند. گفت: خيلى با مسائل سياسى برخورد مى كنيد. گفتم: همينطور است، ما قرار است با مسائل، برخورد كنيم. ما انقلاب آرمانهاست؛ نه انقلاب تسليم به واقعيتها. ما انقلاب كرديم كه واقعيتها را عوض كنيم؛ نه اينكه واقعيتها را هرچه هست بپذيريم. صحبت از تشديد كرد. گفتم: ما از همان اول قرارمان بر اين بود كه انقلاب پيش برود ولو همان خودمان را كه در همين مملكت به دست مى‌آيد بخوريم. خدا هم در اين دو ساله بركت داده است. مژده باد بر شما! تا الان محصول گندم ايران نسبت به سال گذشته بسيار عالى است [تكبير حضار] انشاءالله به سيلوها و نانوايى‌ها برود و همه مردم ايران نوش جان كنند و [تكبير حضار] در آخر اوقاتش تلخ شد و گفت كه آمريكا خواهد كرد. همين كار را كه كرد، و اين ديگر اتمام حجت شان به وسيله سفير انگليس، چون سفير ندارند ، انجام گرفته بود. گفت: دخالت نظامى خواهد كرد. گفتم: ما از خيلى وقت پيش براى دخالت نظامى آماده ايم؛ خلاف انتظار ما نيست، ولى هر كه به داخل مرزهاى ايران بيايد در جمعيت مردم يك جا بيشتر برايش در ايران نيست آن هم گور و زير خاك است. [تكبير حضار] البته حالا معلوم شد خدا يك جاى ديگر برايشان پيشبينى كرده بود و آن زغال سوخته شدن. گفت: اين ممكن است به يك تبديل شود. گفتم: در اين حالت هم جنگ يك ملت فداكارِ با ايمان كه با كمترين سلاح حاضر است با دشمن مجهز به آخرين سلاح بجنگد، خواهد بود. نخواستم به او بگويم مگر آمريكا تجربه را زود فراموش كرد؟ ايران، اگر است برتر از ويتنام است. [تكبير حضار] منبع: ولایت رهبری روحانیت؛ 1390؛ صص353-355 http://ble.im/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
با ؛ انقلاب آرمانها دیدار با چند روز قبل، آمده بود. خوب بفرمائيد: تا كِى مى‌خواهيد اين را نگه داريد؟ گفتم: تكليف اينها را روشن كرديم، چند بار مى‌پرسيد؟ گفتيم تعيين تكليف اينها با نمايندگان و مردم در شوراست. از اين بهتر هم مى‌شود؟ چرا؟ مگر اينجا به اينها بد مى‌گذرد؟ شما كه جوان ما را در زندان‌هاى آمريكای متمدنتان كشتيد. اينها كه اينجا در زندگى مى‌كنند، ديگر چه مرگتان است؟ گفتم كه در اين مدت سعى مى شد كه با اينها رفتارى متناسب با داشته باشند. اما اين هم واقعا مصيبتى است كه بهترين بچه هاى اين امت، پنج شش ماه ناچار شدند كه نگهبان چهل پنجاه تا آمريكايى باشند. اين هم براى خودش يك مصيبتى است ... حالا به هر حال شاه و امريكا و جنايت امريكا سبب شد كه بپاخاسته برافروخته ما بروند سفارت را بگيرند. را در آنجا بگيرند، تازه بيافريند. اما به قيمت اينكه ماهها گرفتار نگهدارى اين شدند. بى‌خود نق مى‌زنند كه چرا روزنامه‌هاى روز آمريكا را براى ما نمى‌آوريد. سفير انگليس گفت ولى كارتر و نمى‌توانند تا دو ماه ديگر صبر كنند، ولى ملت ما گفتند ما تصميم خودمان را مى‌گيريم آنها هم تصميم خودشان را مى‌گيرند. گفت: خيلى با مسائل سياسى برخورد مى كنيد. گفتم: همينطور است، ما قرار است با مسائل، برخورد كنيم. ما انقلاب آرمانهاست؛ نه انقلاب تسليم به واقعيتها. ما انقلاب كرديم كه واقعيتها را عوض كنيم؛ نه اينكه واقعيتها را هرچه هست بپذيريم. صحبت از تشديد كرد. گفتم: ما از همان اول قرارمان بر اين بود كه انقلاب پيش برود ولو همان خودمان را كه در همين مملكت به دست مى‌آيد بخوريم. خدا هم در اين دو ساله بركت داده است. مژده باد بر شما! تا الان محصول گندم ايران نسبت به سال گذشته بسيار عالى است [تكبير حضار] انشاءالله به سيلوها و نانوايى‌ها برود و همه مردم ايران نوش جان كنند و [تكبير حضار] در آخر اوقاتش تلخ شد و گفت كه آمريكا خواهد كرد. همين كار را كه كرد، و اين ديگر اتمام حجت شان به وسيله سفير انگليس، چون سفير ندارند ، انجام گرفته بود. گفت: دخالت نظامى خواهد كرد. گفتم: ما از خيلى وقت پيش براى دخالت نظامى آماده ايم؛ خلاف انتظار ما نيست، ولى هر كه به داخل مرزهاى ايران بيايد در جمعيت مردم يك جا بيشتر برايش در ايران نيست آن هم گور و زير خاك است. [تكبير حضار] البته حالا معلوم شد خدا يك جاى ديگر برايشان پيشبينى كرده بود و آن زغال سوخته شدن. گفت: اين ممكن است به يك تبديل شود. گفتم: در اين حالت هم جنگ يك ملت فداكارِ با ايمان كه با كمترين سلاح حاضر است با دشمن مجهز به آخرين سلاح بجنگد، خواهد بود. نخواستم به او بگويم مگر آمريكا تجربه را زود فراموش كرد؟ ايران، اگر است برتر از ويتنام است. [تكبير حضار] منبع: ولایت رهبری روحانیت؛ 1390؛ صص353-355 (10 اردیبهشت 1359 سخنرانی در مسجد ابوالفضل) @Shahiddoctorbeheshti
تغییر روش مبارزه بعد از شهادت مسلم @Shahiddoctorbeheshti علیه السلام طبق نوشته از مکه حرکت کرد و در راه عده‌ی زیادی به پیوستند. ایشان آمد تا نزدیک خاک عراق. آنجا به حضرت خبر رسید که وضع نه آن است که مسلم برای شما نوشته بود. الان وضع دگرگون شده. مسلم کشته شده، هانی کشته شده، عبدالله بن یقطر که نامه حضرت را برای مسلم و مردم کوفه می‌برد کشته شد، اما با این اخبار وحشتناک متوقف نشد، فقط و روش عوض شد، چون وضع عوض شده بود. حضرت دستور داد مردمی که همراه او بودند همه جمع شوند، بعد به میان آنها آمد و نوشته‌ای را برای آنها خواند و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود باخبر باشید اخبار وحشتناکی از کوفه می‌رسد، مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر را کشته‌اند. مردم به ما کرده‌اند. من باید به این راه بروم تا کشته شوم، هر کس از شما تا این ساعت به امید مال و ثروت و به امید مقام و منصب با من آمده راهش را بگیرد و برود. بیشترِ کسانی که در میان راه به این کاروان ملحق شده بودند، رفتند. حسین بن علی ماند و آن عده از خُدامی که از مدینه با حضرت بیرون آمده بودند و چند نفر از یاران وسط راه. چون صحنه‌ی مبارزه عوض شد دیگر نباید افراد و در اردوی حسینی باقی بماند. چون روش مبارزه عوض شد باید مردان ، مردان باصفا که از چاه طبیعت به درآمده‌اند، پیرامون او بمانند: پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده باید مردمی پاک و منزه و توانا و نیرومند در این راه بیایند که به هدف مبارزه‌ی کربلا داشته و آماده‌ی و جانبازی باشند. منبع: ؛ (1391) صص19-20 @Shahiddoctorbeheshti
حماسه در 13 ؛ انقلاب آرمانها دیدار با چند روز قبل، آمده بود. خوب بفرمائيد: تا كِى مى‌خواهيد اين را نگه داريد؟ گفتم: تكليف اينها را روشن كرديم، چند بار مى‌پرسيد؟ گفتيم تعيين تكليف اينها با نمايندگان و مردم در شوراست. از اين بهتر هم مى‌شود؟ چرا؟ مگر اينجا به اينها بد مى‌گذرد؟ شما كه جوان ما را در زندان‌هاى آمريكای متمدنتان كشتيد. اينها كه اينجا در زندگى مى‌كنند، ديگر چه مرگتان است؟ گفتم كه در اين مدت سعى مى شد كه با اينها رفتارى متناسب با داشته باشند. اما اين هم واقعا مصيبتى است كه بهترين بچه هاى اين امت، پنج شش ماه ناچار شدند كه نگهبان چهل پنجاه تا آمريكايى باشند. اين هم براى خودش يك مصيبتى است ... حالا به هر حال شاه و امريكا و جنايت امريكا سبب شد كه بپاخاسته برافروخته ما بروند سفارت را بگيرند. را در آنجا بگيرند، تازه بيافريند. اما به قيمت اينكه ماه‌ها گرفتار نگهدارى اين شدند. بى‌خود نق مى‌زنند كه چرا روزنامه‌هاى روز آمريكا را براى ما نمى‌آوريد. سفير انگليس گفت ولى كارتر و نمى‌توانند تا دو ماه ديگر صبر كنند، ولى ملت ما گفتند ما تصميم خودمان را مى‌گيريم آنها هم تصميم خودشان را مى‌گيرند. گفت: خيلى با مسائل سياسى برخورد مى كنيد. گفتم: همينطور است، ما قرار است با مسائل، برخورد كنيم. ما انقلاب آرمانهاست؛ نه انقلاب تسليم به واقعيتها. ما انقلاب كرديم كه واقعيتها را عوض كنيم؛ نه اينكه واقعيتها را هرچه هست بپذيريم. صحبت از تشديد كرد. گفتم: ما از همان اول قرارمان بر اين بود كه انقلاب پيش برود ولو همان خودمان را كه در همين مملكت به دست مى‌آيد بخوريم. خدا هم در اين دو ساله بركت داده است. مژده باد بر شما! تا الان محصول گندم ايران نسبت به سال گذشته بسيار عالى است [تكبير حضار] انشاءالله به سيلوها و نانوايى‌ها برود و همه مردم ايران نوش جان كنند و [تكبير حضار] در آخر اوقاتش تلخ شد و گفت كه آمريكا خواهد كرد. همين كار را كه كرد، و اين ديگر اتمام حجت شان به وسيله سفير انگليس، چون سفير ندارند ، انجام گرفته بود. گفت: دخالت نظامى خواهد كرد. گفتم: ما از خيلى وقت پيش براى دخالت نظامى آماده ايم؛ خلاف انتظار ما نيست، ولى هر كه به داخل مرزهاى ايران بيايد در جمعيت مردم يك جا بيشتر برايش در ايران نيست آن هم گور و زير خاك است. [تكبير حضار] البته حالا معلوم شد خدا يك جاى ديگر برايشان پيشبينى كرده بود و آن زغال سوخته شدن. گفت: اين ممكن است به يك تبديل شود. گفتم: در اين حالت هم جنگ يك ملت فداكارِ با ايمان كه با كمترين سلاح حاضر است با دشمن مجهز به آخرين سلاح بجنگد، خواهد بود. نخواستم به او بگويم مگر آمريكا تجربه را زود فراموش كرد؟ ايران، اگر است برتر از ويتنام است. [تكبير حضار] منبع: ولایت رهبری روحانیت؛ 1390؛ صص353-355 (10 اردیبهشت 1359 سخنرانی در مسجد ابوالفضل) @shahiddotorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
تغییر روش مبارزه بعد از شهادت مسلم @Shahiddoctorbeheshti علیه السلام طبق نوشته از مکه حرکت کرد و در راه عده‌ی زیادی به پیوستند. ایشان آمد تا نزدیک خاک عراق. آنجا به حضرت خبر رسید که وضع نه آن است که مسلم برای شما نوشته بود. الان وضع دگرگون شده. مسلم کشته شده، هانی کشته شده، عبدالله بن یقطر که نامه حضرت را برای مسلم و مردم کوفه می‌برد کشته شد، اما با این اخبار وحشتناک متوقف نشد، فقط و روش عوض شد، چون وضع عوض شده بود. حضرت دستور داد مردمی که همراه او بودند همه جمع شوند، بعد به میان آنها آمد و نوشته‌ای را برای آنها خواند و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود باخبر باشید اخبار وحشتناکی از کوفه می‌رسد، مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر را کشته‌اند. مردم به ما کرده‌اند. من باید به این راه بروم تا کشته شوم، هر کس از شما تا این ساعت به امید مال و ثروت و به امید مقام و منصب با من آمده راهش را بگیرد و برود. بیشترِ کسانی که در میان راه به این کاروان ملحق شده بودند، رفتند. حسین بن علی ماند و آن عده از خُدامی که از مدینه با حضرت بیرون آمده بودند و چند نفر از یاران وسط راه. چون صحنه‌ی مبارزه عوض شد دیگر نباید افراد و در اردوی حسینی باقی بماند. چون روش مبارزه عوض شد باید مردان ، مردان باصفا که از چاه طبیعت به درآمده‌اند، پیرامون او بمانند: پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده باید مردمی پاک و منزه و توانا و نیرومند در این راه بیایند که به هدف مبارزه‌ی کربلا داشته و آماده‌ی و جانبازی باشند. منبع: ؛ (1391) صص19-20 @Shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
تغییر روش مبارزه بعد از شهادت مسلم @Shahiddoctorbeheshti علیه السلام طبق نوشته از مکه حرکت کرد و در راه عده‌ی زیادی به پیوستند. ایشان آمد تا نزدیک خاک عراق. آنجا به حضرت خبر رسید که وضع نه آن است که مسلم برای شما نوشته بود. الان وضع دگرگون شده. مسلم کشته شده، هانی کشته شده، عبدالله بن یقطر که نامه حضرت را برای مسلم و مردم کوفه می‌برد کشته شد، اما با این اخبار وحشتناک متوقف نشد، فقط و روش عوض شد، چون وضع عوض شده بود. حضرت دستور داد مردمی که همراه او بودند همه جمع شوند، بعد به میان آنها آمد و نوشته‌ای را برای آنها خواند و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود باخبر باشید اخبار وحشتناکی از کوفه می‌رسد، مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر را کشته‌اند. مردم به ما کرده‌اند. من باید به این راه بروم تا کشته شوم، هر کس از شما تا این ساعت به امید مال و ثروت و به امید مقام و منصب با من آمده راهش را بگیرد و برود. بیشترِ کسانی که در میان راه به این کاروان ملحق شده بودند، رفتند. حسین بن علی ماند و آن عده از خُدامی که از مدینه با حضرت بیرون آمده بودند و چند نفر از یاران وسط راه. چون صحنه‌ی مبارزه عوض شد دیگر نباید افراد و در اردوی حسینی باقی بماند. چون روش مبارزه عوض شد باید مردان ، مردان باصفا که از چاه طبیعت به درآمده‌اند، پیرامون او بمانند: پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده باید مردمی پاک و منزه و توانا و نیرومند در این راه بیایند که به هدف مبارزه‌ی کربلا داشته و آماده‌ی و جانبازی باشند. منبع: ؛ (1391) صص19-20 @Shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
حماسه در 13 ؛ انقلاب آرمانها دیدار با چند روز قبل، آمده بود. خوب بفرمائيد: تا كِى مى‌خواهيد اين را نگه داريد؟ گفتم: تكليف اينها را روشن كرديم، چند بار مى‌پرسيد؟ گفتيم تعيين تكليف اينها با نمايندگان و مردم در شوراست. از اين بهتر هم مى‌شود؟ چرا؟ مگر اينجا به اينها بد مى‌گذرد؟ شما كه جوان ما را در زندان‌هاى آمريكای متمدنتان كشتيد. اينها كه اينجا در زندگى مى‌كنند، ديگر چه مرگتان است؟ گفتم كه در اين مدت سعى مى شد كه با اينها رفتارى متناسب با داشته باشند. اما اين هم واقعا مصيبتى است كه بهترين بچه هاى اين امت، پنج شش ماه ناچار شدند كه نگهبان چهل پنجاه تا آمريكايى باشند. اين هم براى خودش يك مصيبتى است ... حالا به هر حال شاه و امريكا و جنايت امريكا سبب شد كه بپاخاسته برافروخته ما بروند سفارت را بگيرند. را در آنجا بگيرند، تازه بيافريند. اما به قيمت اينكه ماه‌ها گرفتار نگهدارى اين شدند. بى‌خود نق مى‌زنند كه چرا روزنامه‌هاى روز آمريكا را براى ما نمى‌آوريد. سفير انگليس گفت ولى كارتر و نمى‌توانند تا دو ماه ديگر صبر كنند، ولى ملت ما گفتند ما تصميم خودمان را مى‌گيريم آنها هم تصميم خودشان را مى‌گيرند. گفت: خيلى با مسائل سياسى برخورد مى كنيد. گفتم: همينطور است، ما قرار است با مسائل، برخورد كنيم. ما انقلاب آرمانهاست؛ نه انقلاب تسليم به واقعيتها. ما انقلاب كرديم كه واقعيتها را عوض كنيم؛ نه اينكه واقعيتها را هرچه هست بپذيريم. صحبت از تشديد كرد. گفتم: ما از همان اول قرارمان بر اين بود كه انقلاب پيش برود ولو همان خودمان را كه در همين مملكت به دست مى‌آيد بخوريم. خدا هم در اين دو ساله بركت داده است. مژده باد بر شما! تا الان محصول گندم ايران نسبت به سال گذشته بسيار عالى است [تكبير حضار] انشاءالله به سيلوها و نانوايى‌ها برود و همه مردم ايران نوش جان كنند و [تكبير حضار] در آخر اوقاتش تلخ شد و گفت كه آمريكا خواهد كرد. همين كار را كه كرد، و اين ديگر اتمام حجت شان به وسيله سفير انگليس، چون سفير ندارند ، انجام گرفته بود. گفت: دخالت نظامى خواهد كرد. گفتم: ما از خيلى وقت پيش براى دخالت نظامى آماده ايم؛ خلاف انتظار ما نيست، ولى هر كه به داخل مرزهاى ايران بيايد در جمعيت مردم يك جا بيشتر برايش در ايران نيست آن هم گور و زير خاك است. [تكبير حضار] البته حالا معلوم شد خدا يك جاى ديگر برايشان پيشبينى كرده بود و آن زغال سوخته شدن. گفت: اين ممكن است به يك تبديل شود. گفتم: در اين حالت هم جنگ يك ملت فداكارِ با ايمان كه با كمترين سلاح حاضر است با دشمن مجهز به آخرين سلاح بجنگد، خواهد بود. نخواستم به او بگويم مگر آمريكا تجربه را زود فراموش كرد؟ ايران، اگر است برتر از ويتنام است. [تكبير حضار] منبع: ولایت رهبری روحانیت؛ 1390؛ صص353-355 (10 اردیبهشت 1359 سخنرانی در مسجد ابوالفضل) @shahiddotorbeheshti
تغییر روش مبارزه بعد از شهادت مسلم @Shahiddoctorbeheshti علیه السلام طبق نوشته از مکه حرکت کرد و در راه عده‌ی زیادی به پیوستند. ایشان آمد تا نزدیک خاک عراق. آنجا به حضرت خبر رسید که وضع نه آن است که مسلم برای شما نوشته بود. الان وضع دگرگون شده. مسلم کشته شده، هانی کشته شده، عبدالله بن یقطر که نامه حضرت را برای مسلم و مردم کوفه می‌برد کشته شد، اما با این اخبار وحشتناک متوقف نشد، فقط و روش عوض شد، چون وضع عوض شده بود. حضرت دستور داد مردمی که همراه او بودند همه جمع شوند، بعد به میان آنها آمد و نوشته‌ای را برای آنها خواند و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود باخبر باشید اخبار وحشتناکی از کوفه می‌رسد، مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر را کشته‌اند. مردم به ما کرده‌اند. من باید به این راه بروم تا کشته شوم، هر کس از شما تا این ساعت به امید مال و ثروت و به امید مقام و منصب با من آمده راهش را بگیرد و برود. بیشترِ کسانی که در میان راه به این کاروان ملحق شده بودند، رفتند. حسین بن علی ماند و آن عده از خُدامی که از مدینه با حضرت بیرون آمده بودند و چند نفر از یاران وسط راه. چون صحنه‌ی مبارزه عوض شد دیگر نباید افراد و در اردوی حسینی باقی بماند. چون روش مبارزه عوض شد باید مردان ، مردان باصفا که از چاه طبیعت به درآمده‌اند، پیرامون او بمانند: پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده باید مردمی پاک و منزه و توانا و نیرومند در این راه بیایند که به هدف مبارزه‌ی کربلا داشته و آماده‌ی و جانبازی باشند. منبع: ؛ (1391) صص19-20 @Shahiddoctorbeheshti
تغییر روش مبارزه بعد از شهادت مسلم @Shahiddoctorbeheshti علیه السلام طبق نوشته از مکه حرکت کرد و در راه عده‌ی زیادی به پیوستند. ایشان آمد تا نزدیک خاک عراق. آنجا به حضرت خبر رسید که وضع نه آن است که مسلم برای شما نوشته بود. الان وضع دگرگون شده. مسلم کشته شده، هانی کشته شده، عبدالله بن یقطر که نامه حضرت را برای مسلم و مردم کوفه می‌برد کشته شد، اما با این اخبار وحشتناک متوقف نشد، فقط و روش عوض شد، چون وضع عوض شده بود. حضرت دستور داد مردمی که همراه او بودند همه جمع شوند، بعد به میان آنها آمد و نوشته‌ای را برای آنها خواند و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود باخبر باشید اخبار وحشتناکی از کوفه می‌رسد، مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر را کشته‌اند. مردم به ما کرده‌اند. من باید به این راه بروم تا کشته شوم، هر کس از شما تا این ساعت به امید مال و ثروت و به امید مقام و منصب با من آمده راهش را بگیرد و برود. بیشترِ کسانی که در میان راه به این کاروان ملحق شده بودند، رفتند. حسین بن علی ماند و آن عده از خُدامی که از مدینه با حضرت بیرون آمده بودند و چند نفر از یاران وسط راه. چون صحنه‌ی مبارزه عوض شد دیگر نباید افراد و در اردوی حسینی باقی بماند. چون روش مبارزه عوض شد باید مردان ، مردان باصفا که از چاه طبیعت به درآمده‌اند، پیرامون او بمانند: پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده باید مردمی پاک و منزه و توانا و نیرومند در این راه بیایند که به هدف مبارزه‌ی کربلا داشته و آماده‌ی و جانبازی باشند. منبع: ؛ (1391) صص19-20 @Shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
تغییر روش مبارزه بعد از شهادت مسلم @Shahiddoctorbeheshti علیه السلام طبق نوشته از مکه حرکت کرد و در راه عده‌ی زیادی به پیوستند. ایشان آمد تا نزدیک خاک عراق. آنجا به حضرت خبر رسید که وضع نه آن است که مسلم برای شما نوشته بود. الان وضع دگرگون شده. مسلم کشته شده، هانی کشته شده، عبدالله بن یقطر که نامه حضرت را برای مسلم و مردم کوفه می‌برد کشته شد، اما با این اخبار وحشتناک متوقف نشد، فقط و روش عوض شد، چون وضع عوض شده بود. حضرت دستور داد مردمی که همراه او بودند همه جمع شوند، بعد به میان آنها آمد و نوشته‌ای را برای آنها خواند و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود باخبر باشید اخبار وحشتناکی از کوفه می‌رسد، مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر را کشته‌اند. مردم به ما کرده‌اند. من باید به این راه بروم تا کشته شوم، هر کس از شما تا این ساعت به امید مال و ثروت و به امید مقام و منصب با من آمده راهش را بگیرد و برود. بیشترِ کسانی که در میان راه به این کاروان ملحق شده بودند، رفتند. حسین بن علی ماند و آن عده از خُدامی که از مدینه با حضرت بیرون آمده بودند و چند نفر از یاران وسط راه. چون صحنه‌ی مبارزه عوض شد دیگر نباید افراد و در اردوی حسینی باقی بماند. چون روش مبارزه عوض شد باید مردان ، مردان باصفا که از چاه طبیعت به درآمده‌اند، پیرامون او بمانند: پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده باید مردمی پاک و منزه و توانا و نیرومند در این راه بیایند که به هدف مبارزه‌ی کربلا داشته و آماده‌ی و جانبازی باشند. منبع: ؛ (1391) صص19-20 @Shahiddoctorbeheshti