eitaa logo
از بهشتی برای امروز
916 دنبال‌کننده
113 عکس
60 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا تقليد مي كنيم؟ ، يعني رأي و فتواي مجتهد و عمل به آن. مي دانيم كه اصولا طرفدار و است و با تسليم بي‌دليل در برابر نظر اين و آن، روية نياكان، سنتهاي عرفي، قدرتها و متنفذان جامعه به شدت مبارزه مي كند. ريشة اين مخالفت دو چيز است: اول اين كه از كجا معلوم كه اين آرا و سنتها حقيقت داشته باشد و نوعي و نباشد . دوم اين كه ممكن است اين آرا و دستورها از روي و براي حفظ يا طبقاتي صادر شده باشد. بنابراين پذيرفتن آن، تن دادن به و است و اسلام هم با خرافه‌پرستي و با بردگي و تن به ظلم دادن مخالف است. در برابر، هر جا پذيرش و قبول نظر ديگري تصويب شده، بايد صاحب آن نظر داراي دو شرط اساسي باشد: 1- و آگاهي كافي در زمينة دست يافتن به آن رأي و نظر 2- و صداقت و دوري از هوسهاي شخصي زيرا اطمينان حاصل شود به اين كه اين رأي بر محور و است، نه براساس و سودجويي يا و خلاف‌گويي. اگر اين دو شرط حاصل شود، پيروي از نظر ديگري امري است، چون كسي كه خود صاحب‌نظر نيست ناگزير بايد در يك حادثه راه را بشناسد تا بر طبق آن عمل كند و استفاده از نظر ، چارة منحصر به فرد اوست. و دیگران؛ شناخت اسلام (چ دوم: 1390)، صص 420-421 https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
در نظام اسلامی باید پشت سر یک یک مقامات مسئول بتوانی بخوانی! بزرگترین خسارت وارد بر جامعه اسلامی ... عدالت و امامتِ داغون شده! ... امامت در تحقق بخشیدن به قسط و در توانا کردن ناس و مردم بر اقامه قسط نقش بنیادی دارد. نظام قسط اسلامی نظام امامت عدل است. اما عادل، خوب! فقط ؟ شخص امام در رأس است در نوک قله امامت است. امامت بر حسب احکام و تعایم ما، تعالیمی که ما در اسلام عدلیه داریم، در اسلام عدل داریم منحصر در شخص امام نیست. او در رأس است. او جلوه تمام‌عیار است. اما پس از شخص امام هم مطلب همینطور است. در تمام مراحل رهبری و امامت و زعامت در احکام فقهی ما، یک شرط به عنوان ذکر می‌شود: . نه‌تنها باید عادل باشد که امام جماعت هم باید عادل باشد. از جماعت بگیرید تا امام امت، همه جا شرط عدالت است. که تحمل کرده برمی‌گردد به . ... شاید اگر از شما بپرسند آقا کی‌ها باید عادل باشند؟ می‌گویید خوب، امام معصوم .... ... ... اگر خیلی آن گوشه‌های حافظه و ذهنتان را بکاوند و بکاوید می‌گویید بله خوب، هم باید عادل باشد. دیگر چه؟ نه جانم! این و است، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، باید عادل باشد، درجه دار، سرگروهبان، گروهبان و استوار و اینها باید عادل باشند، افسران هرچه می‌آید بالاتر ، عدالت هم باید مهمتر و قاطعتر و جدی‌تر و درجه‌اش عالی‌تر باشد و و اداره و و معاونش و و و و همه اینها باید عادل باشند. چه جور عدالتی؟ یعنی آدم‌های درستی باشند؟ ای آقا! چه می‌گویی انقدر سخت می گیری؟ ما پشت سرش که نمی‌خواهیم نماز بخوانیم، یک آدم باشد کارها را راه بیندازد. درست هم باشد. بس است دیگر. نیست اینجور آدم. این تعلیم مذهب من و تو نیست. باید بتوانی پشت سرش نماز بخوانی، پشت سر همه شان یکی یکی شان. چه کنم دیگر؟ ما حد اعلای عدالت را بردیم برای امام جماعت ، خوب کاری هم کردیم ... حالا که قرار است سمبل شرط عدالت را شما مردم در امام جماعت بدانید، بهترین تعبیر این است که بگویم در . این است مسئله عدالت دلیلش هم واضح است و روشن ... شما راحت می‌توانید بفهمید که در یک جامعه‌ای که قرار است مردم را به سوی عدل جامع ببریم آنهایی که می برند جامعه را ، کی ها می برند جامعه را؟ آنها که جامعه را می گردانند اداره می کنند ... باید جامعه را برمحور عدل بگردانند. آدمی که خودش عادل نباشد، چقدر توانایی دارد جامعه را بر محور عدل بگرداند؟ می‌توانید بفرمایید؟ چقدر میشود از او انتظار داشت؟ چقدر می شود به او اعتقاد و اطمینان داشت که این جامع را بر محور عدل خواهد گرداند؟ ... منبع: ، گفتارها 2 (1390)، صص13-16 و @shahiddoctorbeheshti
چرا تقليد مي كنيم؟ ، يعني رأي و فتواي مجتهد و عمل به آن. مي دانيم كه اصولا طرفدار و است و با تسليم بي‌دليل در برابر نظر اين و آن، روية نياكان، سنتهاي عرفي، قدرتها و متنفذان جامعه به شدت مبارزه مي كند. ريشة اين مخالفت دو چيز است: اول اين كه از كجا معلوم كه اين آرا و سنتها حقيقت داشته باشد و نوعي و نباشد . دوم اين كه ممكن است اين آرا و دستورها از روي و براي حفظ يا طبقاتي صادر شده باشد. بنابراين پذيرفتن آن، تن دادن به و است و اسلام هم با خرافه‌پرستي و با بردگي و تن به ظلم دادن مخالف است. در برابر، هر جا پذيرش و قبول نظر ديگري تصويب شده، بايد صاحب آن نظر داراي دو شرط اساسي باشد: 1- و آگاهي كافي در زمينة دست يافتن به آن رأي و نظر 2- و صداقت و دوري از هوسهاي شخصي زيرا اطمينان حاصل شود به اين كه اين رأي بر محور و است، نه براساس و سودجويي يا و خلاف‌گويي. اگر اين دو شرط حاصل شود، پيروي از نظر ديگري امري است، چون كسي كه خود صاحب‌نظر نيست ناگزير بايد در يك حادثه راه را بشناسد تا بر طبق آن عمل كند و استفاده از نظر ، چارة منحصر به فرد اوست. و دیگران؛ شناخت اسلام (چ دوم: 1390)، صص 420-421 @shahiddoctorbeheshti