با اراده هر کاری را شروع کنید. وگرنه همان اول کار کم میآورید...☺️
قسمت ۲ : نصفه کاره !👀
( این مطالب از سایت نوجوان برداشته شده و سایت نوجوان برای رهبری است )
#نوجوان
#طنز
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
براے شهید شدن
گاهے یڪ خلوٺ سحر هم ڪافیسٺ
دل ڪہ شهید شود
در نهایٺ انسان شهید مےشود🤎✨'
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_شانزدهم / صفحه ۲۳
- بابا! راضیه داره گریه میکنه، گناه داره. بذارین بره کانون.
پدر سرش را سمت پنجره سالن برگرداند.
- بابا خب هوا داره تاریک میشه و تنهایی خطرناکه بره.
آقای باصری، حرف پدر را شنید و نگاهی به در اتاق انداخت.
- من راضیه رو میرسونم. قبلاً هم به مامان علی گفتم که راضیه هرجا
خواست بره من در خدمتم. خودم هم میرم و از مراسم استفاده میکنم.
پدر تشکری گفت و با سر اشاره کرد که به راضیه خبر بدهم. با خوشحالی به اتاق رفتم و کنارش ایستادم. پاشو که بابایی اجازه داد.
سرش را بالا آورد. لبخندی زد و از خوشحالی، سریع بلند شد. در لباس پوشیدن کمکش دادم مانتو و مقنعه قهوه ای رنگش را پوشید و چادر به سر، آماده رفتن شد.
نمیدانم چرا حس میکردم قدش خیلی بلندتر از قبل شده است!
کنار در خروجی سالن ایستاد. مادر پرتغالی به دستش داد.
- هر موقع دهنت خشک شد، بخورش.
اضطرابی به جانم افتاده بود که درکش نمیکردم. مادر با نگاه، راضیه را هضم میکرد. انگار نمیتوانست ازش دل بکند. دل من هم کمی از آن نداشت و مدام زیر و رو می شد. راضیه که پا از خانه بیرون گذاشت و در را بست خودم را به آغوش مادر انداختم.
- چیه؟! خب تو هم آماده شوبرو.
- مامان برای رفتن، گریه نمیکنم. راضیه که رفت خیلی دلشوره گرفتم.
همش حس میکنم میخواد یه اتفاقی بیفته.
و حالا که چند ساعت از رفتن راضیه میگذرد، دلیل دلواپسی ام را فهمیدم چه اتفاقی افتاده است.
اما هنوز نمیدانم چه اتفاقی افتاده است. کاش بیخیال گریه اش شده بودم.
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_هفدهم / صفحه ۲۴
کاش مثل بچگی که سرِ سفره جمع کردن با هم دعوا میکردیم، دعوایش کرده بودم و نگذاشته بودم به حسینیه برود.
در ماشین، یک لحضه حس کردم چیزی به بازویم خورد. سرم را به سمت علی برگرداندم. با دست اشاره به جلو کرد. عمه لاله از صندلی جلو سرش را برگردانده و به صورتم زل زده بود. آقای مرادی هم از آینه هرازگاهی به عقب نگاهی میکرد. عمه نم چشمانش را با گوشه روسری پاک کرد.
- کی زنگ زد خونه تون و خبر داد؟
شانه هایم را بالا انداختم.
- نمی دونم. یه آقایی بود.
نگاهش را به جلو برد. مدام دستانش را به هم می مالید و اشک های بی امانش را رها میکرد.
- دلشوره مامانت الکی .نبود امروز اومد خونمون و میگفت خیلی دلم شور میزنه و دست و دلم به کار نمیره.
ناگهان صدای بوق ممتد بلند شد. ماشین توی ترافیک، محاصره شده بود. آقای مرادی هم به بوق فشاری داد. علی، صندلی جلو را محکم گرفته بود و انگار تمام بدنش میلرزید.
هرچه ماشین جلوتر میرفت، ترافیک سنگین تر و حرکت ماشین ها دقیقه ای میشد. از آن بدتر هجوم صدای آزارنده آمبولانسها بود که مدام ناآرامی مان ا شدت میداد. عدهای در پیاده رو به سمت بیمارستان نمازی میدویدند. بیقرار و دستپاچه، جمعیت پریشان را نگاه کردم که آقای مرادی کم کم فرمان را به کنار خیابان کج، و ماشین را متوقف کرد.
- با على زود پیاده شین این ماشینا دیگه حرکت بکن نیستن.
سریع پا از ماشین بیرون گذاشتیم و شروع به دویدن کردیم. چادرم را کمی بالا گرفتم تا مزاحم حرکت تند پاهایم نشود. با این پاها، چقدر با راضیه و پدر....
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
Dua-Al-Ahd.mp3
8.25M
📌دعای عهد!
🗓روزشمارچله:روز ۷
به نیابت از شهید مهدی زینالدین ؛
ظهور و خشنودی و سلامتی حضرت حجت《عج》🤍"
💖اللهم عجل لولیک الفرج💖
#امام_زمان
#ظهور
#یا_صاحب_الزمان
التـماس دعـــاے فــــرج!🪴🌸
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
Dua-Al-Ahd (1).mp3
8.25M
📌دعای عهد!
🗓روزشمارچله:روز ۸
به نیابت از شهید محمد هادی ذوالفقاری ؛
ظهور و خشنودی و سلامتی حضرت حجت<عج>🤍"
🔸خسران واقعی اینه که تو زنده باشی، امامت هم زنده باشه؛ اما هیچ ارتباطی بین شما وجود نداشته باشه❗️.
التـماس دعـــاے فــــرج!🪴🌸
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
❤️🌺
✍توجّه امام مهدی(علیه السلام)
به شیعیان خویش
«. . . . إِنَّا غَیرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکمْ وَ لاَ
نَاسِینَ لِذِکرِکمْ وَ لَوْ لاَ ذَلِک لَنَزَلَ بِکمُ
اَللَّأْوَاءُ وَ اِصْطَلَمَکمُ اَلْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اَللَّهَ
جَلَّ جَلاَلُهُ »
ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم.
و یاد شما را از خاطر نبرده ایم،
که اگر جز
این بود گرفتاری ها به شما روی می آورد.
و دشمنان، شما را ریشه کن می کردند.
از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید.
📚الاحتجاج:ج ۲ /ص۴۹۵
#حدیث_روز
#امام_زمان
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
•
.
فراغتۍ و ڪتابۍ و گوشهـۍ چمنۍ ..
من این مقام بھ دنیا و آخرت ندهم🌸˘˘!
.
- حافظ
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz