به شوخی به یکی از دوستانم گفتم:
من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام !
گفت: بدون غذا ؟!
همین سخن را به دوست دیگرم گفتم ،
گفت: بدون نماز ؟!
و این گونه خدای هر کس را شناختم .
📝 مصطفی چمران
#شهیدانه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
『شهیده راضیه کشاورز🌷』
حسینیه سید الشهدا (علیه السلام) شیراز محل تجمع جوانان مذهبی شده بود . درمراسم هفتگی هزاران جوان گرد هم جمع می شدند و از چشمه ی زلال معارف اهل بیت (علیهم السلام ) سیراب می شدند .
روز به روز برجوانان جمعیت افزوده می شد . دشمنان حتی نتوانستند رشد روز افزون جوانان ما را تحمل کنند .گروه تروریستی تندر عوامل فریب خورده خود را راهی شیراز کردند .
در یکی از روزهای بهار در سال 1387با یک انفجار تروریستی ده ها نفر از جوانان مومن شیرازی به خاک وخون کشیده شدند .
یکی از مصدومان این حادثه راضیه کشاورز بود .او به بیمارستان منتقل شد چندین روز در بیمارستان بستری بود.دوستانش مرتب به او سر می زدند پزشکان همه تلاش خود را کردند اما وضعیت او روز به روز بدتر می شد .
وقتی به ملاقات او رفتیم دستش را به سختی بالا می آورد .خیلی درد می کشید اما تحمل می کرد .
با مادرش صحبت کردیم تا برای ما از فرزند جوانش بگوید .او هم شروع به صحبت کرد :« خیلی خیلی درسش خوب بود . می گفت می خواهم با درس خواندنم به انقلاب خدمت کنم .با درس خواندنم شکر گذار زحمات والدینم باشم باتمام وجود درس می خواند ، همیشه می گفت :« امام زمان یار بی سواد نمی خواهد »
وقتی می خواست انتخاب رشته کند همه نمراتش بیست شده بود به غیر از یکی از درسهایش که 19بود و به خاطر آن خیلی ناراحت بود .خیلی از شب ها تا دیر وقت بیدار می ماند ودرس می خواند و علاقه ی زیادی به درس زیست شناسی داشت .همیشه می گفت :« مامان وقتی زیست درس می دهد ، به بزرگی خدا پی می برم و می فهمم خدا چقدر بزرگ و مهربان است .»
هرروز که زیست شناسی داشت ، وقتی به خانه بر می گشت مثل اینکه ازیک زیارت برگشته است ، خیلی حال معنوی خوبی داشت ، می نشست و تمام درس را برایم توضیح می داد. در آن شبی هم که آن انفجار رخ داد کتاب زیست همراهش بود .
در تربیت او نور قرآن اثر داشت . راضیه بدون اینکه کلاس قرآنی رفته باشد از صورت قرآن خوبی برخوردار بود ، بسیار خوب قرائت می کرد .روز به روز همراه قرآن بزرگ شد .
مشغول حفظ قرآن بود .چند روز قبل از حادثه از آموزش و پرورش زنگ زدند وگفتند برای مسابقات کشوری انتخاب شده است .
در مجالس اهل بیت (علیهم السلام ) شرکت می کرد .هرروز زیارت عاشورا ،دعای امین الله ودعای عهد را می خواند.سخنرانی ها راخوب گوش می داد وبه آن ها عمل می کرد
چهارم ابتدایی که بود رفتیم مشهد .در بازار دست من را می کشید و می گفت:«مامان ، مامان! پس کی برای من چادر می خری؟!» .
پنجم دبستان بود .یک بار از مدرسه برگشت خوشحالی در چهره اش موج می زد گفت :« مامان امروز چهله دعای عهدم تمام شد ، امروز از یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه ) شدم .»
راضیه اهل کار فرهنگی بود وبا رفتارش به همه درس می داد.سخنرانی های حاج آقا انجوی نژاد را از نوار خانه می گرفت و بین بچه های مدرسه پخش می کرد و برای آن ها صحبت می کرد.
پدرش از رزمنده های جبهه بود .همیشه از او درباره ی دوستان شهیدش می پرسید .به شهید برونسی خیلی علاقه داشت ، این شهید بزرگوار رادر زندگی الگوی خودش قرار داده بود . اما حالا خودش برای دیگران الگو شده.
او عاشق واقعی حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.به نیت مادر سادات هجده روز در بیمارستان ماند.
آن هم باسینه ای خرد شده ! چادر خاکی و پهلوی شکسته و….
شهادت واقعا برازنده اش بود…🥀
راضیه در سن 13سالگی به آقا مون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)اینگونه نامه نوشت:
نشانی گیرنده :کوچه انتظار ، پلاک یا مهدی (عج)؟! نمی دانم کجایی یا مهدی شایددردلم باشی یا من از تو دورم .
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام من به یوسف گمگشته حضرت زهرا(سلام الله علیها) و گل خوشبوی گلستان انتظار
ای دریای بیکران ،آفتاب روشنی بخش زندگی من ، که از تلالوچشمانت همانند خورشید صبحدم از پنچره های دلم عبور می کند و دل تاریک وسیاه من را نورانی می کند .تو کلید در تنهایی من ! من تورا محتاجم بیا .بیا ای انتظار شب های بی پایان ،بیا ای الهه نازمن، که من از نبودن تو هیچ و پوچم .بیا ومن را صداکن ، دستهایم را بگیر وبلند کن مرا . مرا با خودت به دشت پرگل اقاقی ها ببر.بیا وقدم های مبارکت را روی چشمان بگذار .صدایم کن و زمزمه های دل نواز صدایت را در گوش هایم گذرا کن .من فدای صدایت باشم چشمان انتظار کشیده من هرجمعه به یادت اشک می ریزد و پاهایم سست می شود تا به مهدیه ی نزدیک خانه مان روم و اشک هایم هر جمعه صفحات دعای ندبه را خیس می کند . من آن ها را جلوی پنجره اتاقم می گذارم تا بخار شود وبه دیدار خدارود به امید روزی که شمشیرم با شما بالا رود و بر سر دشمنانتان فرود آید .
یا مهدی(عج) ادرکنی عجل علی ظهورک دوستدار عاشقانه ی شما راضیه…🌸
📚برگرفته شده ازکتاب مهر مادر
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی💫
#شهیده_راضیه_کشاورز
#شهیدانه
@shahidehRaziehkeshavarz✨
3.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امروز سالگرد شهادت دانشمند برجستهای است که حاج قاسم عزیز به او میگوید:«مثل من زیاده اگر شهید بشم جایگزین میشه، اما شما جایگزین نداری!»
کسی به دلایل امنیتی حتی یک روز هم از ایران خارج نشد و از مرز عراق، امام حسین (ع) رو زیارت میکرد.
#شهیدانه
#شهید_فخری_زاده
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
🔸 روایت زندگی و خاطرات شهیده راضیه کشاورز🥀
🖇یکدفعه در خود فرو رفت انگار میخواست حرفی را به زبان بیاورد.
نگاه مختصری به من کرد و گفت: «مامان، من یه آرزویی دارم... دعا میکنین برآورده بشه؟»
التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. خندان پرسیدم: «دختر من چه آرزویی داره؟»
از پنجرۀ آشپزخانه، بیرون را نگاه کرد. «مامان، دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجرهش رو به کعبه باز بشه...❤️
📚 کتاب راض بابا
✍🏻به قلم طاهره کوه کن
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
#شهیده_راضیه_کشاورز
#شهیدانه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
@shahidehRaziehkeshavarz✨
شهیده راضیه کشاورز💚
#پروفایل
#شهیدانه
#شهیده_راضیه_کشاورز
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
دختر شهید ابومهدی المهندس:
گاهی که به این دو نفر نگاه میکردم، با خودم میگفتم لیاقت هر دوی اینها شهادت است؛ ولی کدام یک زودتر شهید میشود؟
پدرم طاقت دور ماندن از حاج قاسم را نداشت، خدا را شکر که با هم شهید شدند...
#شهیدانه
#رفیقانه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
رفیق شهیدش خوبه
#شهید_آرمان_علی_وردی
#شهیدانه
#رفیقانه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
آن دم صبحی که هنوز آسمان،تیرگی خود را کامل پس نزده بود...
راضیه قبل از اینکه از خانه خارج شویم،نماز حاجت و دعای توسلی خواند و به مادر گفت:
((دوست دارم سالم باشم و تنم قوی باشه تا وقتی امام زمان(عج) ظهور میکنن،توانایی سربازیشون رو داشته باشم.))
+شهیده راضیه کشاورز
#شهیدانه
#شهیده_راضیه_کشاورز
@shahideRaziehkeshavarz🕊
📸 چه اتفاقی افتاده است؟ !
چیزی نیست !!!
فقط جنگ بود...
فقط هوا سرد بود...
فقط ماندند ...
فقط برای کشورشان...
فقط یخ زدند...
فقط شرمنده ایم...!
شهادت مظلومانه تکاوران تیپ نیرو مخصوص ۵۸ مالک اشتر (مازندران) که در عملیات کربلای ده در منطقه عملیاتی بانه( کورت عراق ) درحالی که مجروح بودند , بر اثرخونریزی شدید ؛ یخ زدن و بشهادت رسیدند ۰
در مقابل ۵۲ کشور ایستادند.
و یک وجب از خاک وطن را به دشمن ندادند.
خون شهدا حافظ این انقلاب است.
شهید جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر : بچه ها اگر شهر سقوط کرد دوباره آنر پس میگیریم. مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند.
روحشان شاد وراهشان پایدار۰
#شهیدانه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
نگاهم روی دوربین عکاسی خبرنگار، قفل شد.
گوشه سالن ایستاده بود و از تمرین قبل از مسابقه مان،سوژه شکار می کرد.
با عجله سر و وضعم را چک کردم.
موقع تمرین دست و پایم بیش از حد معمول از لباس سفید کاراته میزد بیرون. دویدم سمت گوشه سالن،
_خانم،خانم
با خنده نگاهش را از دوربین برداشت
_ آفرین عزیزم لذت بردم از این همه انرژی و مهارت.
_ ممنون فقط لطفاً عکس هایی رو که از گرفتین پاک کنین.
حالا چشمان گرد شده او از تعجب روی صورت من قفل شد تا به دنبال دلیل بگردد
_حجابم کامل نبود...🍃
+خاطره ای از شهیده راضیه کشاورز🌺
#شهیده_راضیه_کشاورز
#شهیدانه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
💚شهیده راضیه کشاورز:
«می توان طوری زندگی کرد که خدا و امام زمان (عج) از انسان راضی باشند ،کاشکی هیچ وقت حضور آقا رو ندیده نگیریم و از حضورش غائب نشیم چرا که غیبت ازماست و حضوراو همیشگی است- انت فی قلبی یا اباصالح»✨🦋
#شهیده_راضیه_کشاورز
#شهیدانه
#امام_زمان
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
@shahidehRaziehkeshavarz✨
-خواب یکی از دوستان که از شهیدمحمدرضاالوانی پرسیده بودند،چه خبر؟!...
ایشان فرموده بود هرچه خبر هست،
اینجاست...!!
بهشت خیلی زیباست،
اما زیباتر از تمام زیبای ها،
وجود مبارک #مولاامیرالمومنین است که هر روز مرا به نزد ایشان میبرند.
...وچه زیباست در راه اهداف و ایمان راسخ خود،جان شیرین و تمام دلبستگیها را فدای همنشینی جاودان با اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) کرد.
#شهیدانه
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡