✨🦋✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋✨🦋
🦋✨🦋✨🦋
✨🦋✨🦋
🦋✨🦋
✨🦋
🦋
#سلــام_بر_ابراهیـــم1💕
#قسمت87»
شــهيد جعفر جنگروي تعريف ميکرد: پس از اتمام هيئت دور هم نشسته بوديم. داشــتيم با بچه ها حرف ميزديم. ابراهيم دراتاق ديگري تنها نشسته و توي حال خودش بود!
وقتي بچه ها رفتند. آمدم پيش ابراهيم. هنوز متوجه حضور من نشده بود.
باتعجب ديدم هر چند لحظه، سوزني را به صورتش و به پشت پلک چشمش
ميزند! يکدفعه باتعجب گفتم: چيکار ميکني داش ابرام؟!
تازه متوجه حضور من شــد. از جا پريد و از حال خودش خارج شــد! بعد
مكثي كرد و گفت: هيچي، هيچي، چيزي نيست!
گفتم: به جون ابرام نميشه، بايد بگي برا چي سوزن زدي تو صورتت.
مکثــي کرد و خيلــي آرام مثل آدمهائي که بغض کرده اند گفت: ســزاي چشمي که به نامحرم بيفته همينه.
آن زمــان نميفهميدم که ابراهيم چه ميکند و اين حرفش چه معني دارد،
ولــي بعدها وقتــي تاريخ زندگي بــزرگان را خواندم، ديدم کــه آنها براي جلوگيري از آلوده شدن به گناه، خودشان را تنبيه ميكردند.
از ديگر صفات برجسته شخصيت او دوري از نامحرم بود. اگر ميخواست
بــا زني نامحرم، حتي از بســتگان، صحبــت كند به هيچ وجه ســرش را بالانميگرفت. به قول دوستانش: ابراهيم به زن نامحرم آلرژي داشت!
و چه زيبا گفت امام محمد باقر(ع)« :از تيرهاي شيطان، سخن گفتن با زنان نامحرم است.»
٭٭٭ـ
ابراهيم به اطعام دادن نيز خيلي اهميت ميداد. هميشــه دوســتان را به خانه دعوت ميکرد و غذا ميداد.
در دوران مجروحيــت که در خانه بســتري بود، هــر روز غذا تهيه ميکرد
و کســاني که به ملاقاتشون ميآمدند را ســر ســفره دعوت ميکرد وپذيرائي
ُ مي نمود و از اين کار هم بي نهايت لذت مي برد
به دوستان ميگفت: ما وسيله ايم، اين رزق شماست. رزق مؤمنين با برکت
است و...
در هيئتها و جلسات مذهبي هم به همين گونه بود. وقتي ميديد صاحبخانه
براي پذيرائي هيئت مشکل دارد، بدون کمترين حرفي براي همه ميهمانها و
عزادارها غذا تهيه ميکرد.
ميگفت: مجلس امام حسين «ع» بايد از همه لحاظ كامل باشد.
شبهاي جمعه هم بعد از برنامه بسيج براي بچه ها شام تهيه ميکرد.
پــس از صرف غذا دســته جمعي به زيارت حضرت عبدالعظيم يا بهشــت
زهرا«س» ميرفتيم.
بچههاي بســيج و هيئتي، هيچوقت آن دوران را فراموش نميکنند. هر چند
آن دوران زيبا و به يادماندني طولاني نشد!
يکبــار به ابراهيم گفتم: داداش، اينهمــه پول از کجا ميياري؟! از آموزش
وپــرورش ماهي دو هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي
ديگران خرج ميکني!
نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رســان خداست. در اين برنامهها
من فقط وسيله ام.
من از خدا خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند. خدا هم از جائي که فکرش
را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند.!
#ادامه_دارد•••🕊