eitaa logo
❤️ شهیدگمنام ❤️
1.9هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
22 فایل
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(‌س) 🌷یادشهدا کمتراز شهادت نیست🌷 معـرفی شـ📋ـهداء،کلـ🎞ـیپ،‌مدا🎤حـی،خاطــرات شــهداء،عفاف و حجاب،بصیرت افزایی و... #‌شهیدگمنام #حاج_‌قاسم_سلیمانی کپی پست با ذکر صلوات آزاداست تبادل باکانالهای 2k+ تبادل: @gomnam_14
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ شهیدگمنام ❤️
#بدون_تو_هرگز #قسمت_چهل_هشتم ند لحظه بهش نگاه کردم. با ديدن نگاه خسته من ساکت شد، از جا بلند شدم
باشه واقعا بهم عالقه داري؟ با پدرم حرف بزن اين رسم ماست رضايت پدرم رو بگيري قبولت مي کنم. چند لحظه ساکت شد... حسابي جا خورده بود. - توي اين شرايط هم بايد از پدرت اجازه بگيرم؟ آخرين ذرههاي انرژيم رو هم از دست داده بودم. ديگه توان حرف زدن نداشتم... - باشه... شماره پدرت رو بده، پدرت ميتونه انگليسي صحبت کنه؟ من فارسي بلد نيستم. - پدرم شهيد شده. تو هم که به خدا و اين چيزها اعتقاد نداري به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم... از اينجا برو... برو... و ديگه نفهميدم چي شد. از حال رفتم... نزديک نيمه شب بود که به حال اومدم... سرگيجهام قطع شده بود. تبم هم خيلي پايين اومده بود؛ اما هنوز به شدت بي حس و جون بودم. از جا بلند شدم تا برم طبقه پايين و براي خودم يه سوپ ساده درست کنم. بلند که شدم... ديدم تلفنم روي زمين افتاده... باورم نميشد... 02 تماس بي پاسخ از دکتر دايسون! با همون بي حس و حالي رفتم سمت پريز و چراغ رو روشن کردم تا چراغ رو روشن کردم صداي زنگ در بلند شد. پتوي سبکي رو که روي شونههام بود. مثل چادر کشيدم روي سرم و از پلهها رفتم پايين... از حال گذشتم و تا به در ورودي رسيدم، انگار نصف جونم پريده بود. در رو باز کردم... باورم نمي شد! يان دايسون پشت در بود. در حالي که ناراحتي توي صورتش موج ميزد، با حالت خاصي بهم نگاه کرد. اومد جلو و يه پالستيک بزرگ رو گذاشت جلوي پام... - با پدرت حرف زدم گفت از صبح چيزي نخوردي، مطمئن شو تا آخرش رو ميخوري... اين رو گفت و بي معطلي رفت. خم شدم از روي زمين برش داشتم و برگشتم داخل... توش رو که نگاه کردم. چند تا ظرف غذا بود با يه کاغذ، روش نوشته بود. - از يه رستوران اسالمي گرفتم، کلي گشتم تا پيداش کردم! ديگه هيچ بهانهاي براي نخوردنش نداري. نشستم روي مبل، ناخودآگاه خندهام گرفت. برگشتم بيمارستان باهام سرسنگين بود. غير از صحبت در مورد عمل و بيمار، حرف ديگهاي نمي زد. هر کدوم از بچهها که بهم مي رسيد، اولين چيزي که مي پرسيد اين بود. - با هم دعواتون شده؟ با هم قهر کرديد؟ به ما بپیوندید 👇 🌷 @shahidegomnam14 🌷