eitaa logo
❤️ شهیدگمنام ❤️
2هزار دنبال‌کننده
22هزار عکس
9.1هزار ویدیو
22 فایل
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(‌س) 🌷یادشهدا کمتراز شهادت نیست🌷 معـرفی شـ📋ـهداء،کلـ🎞ـیپ،‌مدا🎤حـی،خاطــرات شــهداء،عفاف و حجاب،بصیرت افزایی و... #‌شهیدگمنام #حاج_‌قاسم_سلیمانی کپی پست با ذکر صلوات آزاداست تبادل باکانالهای 2k+ تبادل: @gomnam_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 . 🌷شعبان مصیبی رکنی کلایی.در سال 1336 در روستای «قره‌طغان» از توابع متولد شد.اوایل انقلاب یک بار توسط به محاصره درآمد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.مصیب در اول بهمن 1359 به عضویت در آمد و مدتی بعد،درکسوت‌تک‌تیرانداز، راهی مناطق نبرد با دشمن شد.در سال 1361، او به‌عنوان ، دوباره در جبهه حضور یافت.در همین سال (61) به سمت محافظ «سیدحسن کریمی»[2] ـ انقلاب اسلامی ـ منصوب شد. . 🌷در طول مدت حضورش در جنگ، یک بار در جزیره مجنون، و بار دیگر در مجروح شد.شعبان روز به همسرش گفت: بزرگ‌ترين آرزويم است. پس، همين الان خودت را براي جدايي آماده كن. حتی وقتی دخترشان به آمد، او را نبوسید.گفت: اگر به جبهه برگردم، محبتش در دلم می‌ماند و نمی‌توانم انجام‌وظیفه کنم.» . 🌷حضور در 6 به عنوان جانشين گردان، آخرين آوردگاه شعبان به شمار می‌رود.«حاج‌علي كاكيان» در این‌خصوص بیان می‌دارد: «بعد از اعلام رمز عمليات در منطقه چيلات، در ميدان مينِ نامنظمي، گير افتاديم. ما را از هر طرف محاصره كرده بودند. شعبان در آن شرايط سخت، با اين‌كه تخريب‌چي نبود، آستين را بالا زد و شروع به خنثي‌سازی مين‌هاي والمری کرد. او از همه توانش استفاده كرده بود تا بتواند براي نيروهايش معبري باز كند. سرانجام در حين پاك‌سازي يكي از همين مين‌ها به رسید.» شادی روحش صلوات. ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌹_ . 💢 روز خواستگاری گفت: من در این دنیا مستأجرم، خیلی به روز پایان اجاره‌نشینی‌ام باقی نمانده، شاید یک ماه، شاید هم دو ماه، با این شرایط موافقی یا نه؟‏ گفتم شما باید شرایط مرا قبول کنی، من یک دختر معلول هستم، آیا می‌توانم زن یک رزمنده باشم؟ گفت: من برای همین می‌خواهم با تو ازدواج کنم، چرا نتوانی؟! گفتم: من حاضرم هر جای دنیا که می‌روی و هر نقطه ایران که بخواهی بیایم. . 💍 خطبه ی عقدمان را سیدعلی خامنه ای خواند.نزدیک به ۱۰ ماه با هم بودیم، البته همیشه جبهه بود، چند بار هم مجروح شده بود، آخرین باری که مجروح شد ۲۷ روز مرخصی داشت ولی ۵ یا ۶ روز بیشتر نماند و دوباره رفت جبهه، من مخالفت کردم، حتی به او گفتم اگر مرا دوست نداری لااقل به پدر و مادرت رحم کن.ناراحت شد و گفت: مگر قبلاً جبهه می‌رفتم تو بودی که من الان به خاطر دوست نداشتنت بروم؟ این چه حرفی است که می‌زنی، من تو را دوست دارم و این را بدان در آن دنیا به من تعلق داری. . . 🌷 رمضانعلی زارع 🌷 : ۲۵ ۱۳۶۴ : 📩 همسرم! در اول زندگی به تو گفتم که من مستاجر این عالم هستم و خانه من معلوم نیست کجا است آیا خانه ام کردستان و کوههای سر به فلک کشیده آن و مبارزه با مگسهای دور شیرینی نشین غرب است و یا با گرگهای درنده و تعلیم داده امپریالیسم شرق و غرب در جنوب و یا نه در آنسوی جهان و آنسوی لبنان و فلسطین مظلوم عزیز معلوم نیست مظلومیت ترا و نجابت ترابه فاطمه زهرا خواهم گفت ولی اگر مشکلی در دوران زندگی برایت پیش آوردم مرا ببخش 🌷 @shahidegomnam14 🌷