درمان سردی معده
♻️ مواردی که باید جهت درمان معده سرد رعایت کرد عبارتند از:
1⃣ رعایت نظم غذایی، اهمیت فراوان به وعده #صبحانه و توجه به این نکته، تا اشتها #غالب نشود و احساس گرسنگی ایجاد نگردد، غذا نخورد و زمانیکه هنوز اندکی اشتها باقیست دست از غذا خوردن بکشد.
2⃣ چشیدن قدری #نمک_سنگِ یادریا_طبیعی در شروع غذا و پایان آن
3⃣ حفظ توجه و #تمرکز هنگام غذا خوردن و پرهیز از تماشای تلویزیون یا انجام هرکاری که باعث تضعیف توجه به غذا میشود..
4⃣ پرهیز از مصرف: سردیجات خصوصاً آب و انواع نوشیدنی سرد و یخ، ترشیجات، سالادها، کشک و پنیر و ماست و دوغ،نوشیدن آب یا مایعات با غذا و بلافاصله بعد از غذا، مرغ و ماهی، گوشت گوساله و گاو، انواع فست فود، ماکارونی، گوجه، رب، سیب زمینی، قارچ، ذرت، نان و روغن های صنعتی و میوهها با طبیعت سرد
5⃣ جویدن بسیار به اندازه #دوبرابر تعداد دندان های کامل انسان، و کاملا در آرامش و #آهسته غذاخوردن.
6⃣ بلافاصله بعد از هر وعده غذایی استفاده از یک قاشق مرباخوری از یکی از موارد زیر:
* ارده
* عسل
* ارده و عسل
* دوسین(سیاه دانه وعسل)
7⃣ روغن مالی و #بادکش_گرم_معده هر شب ۱۵ دقیقه
8⃣ استفاده از #مغزیجات بعنوان #ناهار
9⃣ یک ساعت #پیاده_روی بعد از شام
🔟 استفاده از ضماد ۵ دقیقه #نوره و سپس ۵ دقیقه #حنا روی ناحیه معده سه روز در هفته نیز مجرب است.
@shahidehhashemi
برنامه های پایگاه شهیده طاهره هاشمی
#کنترل_ذهن برای #تقرب 9 🔶 کنترل ذهن یعنی بتونی به موضوعی که میخوای فکر کنی. 🔶 کنترل ذهن یعنی اینکه
ا دامه کنترل ذهن👆
🏅 کنترل ذهن یعنی بتونی به یه موضوع، #عمیق فکر کنی نه سطحی.
🔵 یعنی بتونی روی موضوعی که مورد نیازت هست فوق العاده عمیق فکر کنی.
ما نمیگیم روی چی فکر کن. حتما هم لازم نیست فقط به خدا و عبادت فکر کنی!
💰💳 مثلا در مورد این فکر کن که چطور میتونی ماهی ده میلیون تومن درامد کسب کنی. ولی واقعا سعی کن عمیق فکر کنی بهش.
💢چرا بیشتر بچه ها توی مدرسه سال ها درس میخونن ولی وقتی درسشون تموم میشه تقریبا هیچی بلد نیستن؟!
چون #تمرکز کافی ندارن روی درس ها.
حالا بماند که خود مطالب درسی هم نقایص فراوانی داره.
✅ چند شب قبل قرار شد که یه تمرین از علامه طباطبایی برای تمرکز ذهن بدیم خدمتتون. قبلش یه داستان کوتاهی بگم:
🔹 یه نفر از مرتاض های هندی اومده بود پیش علامه.
از اون کسانی که مثلا آدم ها رو میذاشت روی یه سینی و از سطح زمین بلند میکرد. یه بنده خدایی میگفت که من با چشم خودم دیدم اون رو.
👳
اون مرتاض اومده بود قم و بعضی طلبه ها گفتن ببریمش پیش علامه
🔸 اومدن پیش علامه و گفتند یه کسی هست قدرتهایی داره و اینا... یه بار بیاریمش پیش شما؟
استاد گفت: نه برای چی آخه!😒
🔶 خلاصه اینا هم انقدر اصرار کرده بودن تا بالاخره علامه اجازه دادن.
اما آخرش علامه گفته بود که شما اون مرتاض رو خواستید بیارید ولی من کاری بهش ندارم و باید به کارای نوشتن بپردازم.
🔹 بعد اون آقا رو آوردن پیش علامه و بهش گفته بودند ببین یکی از آدمهای قوی ما ایشونه.
اون مرتاضه گفته بود حالا ببینید من چیکارش میکنم!😏
بعد اومد و نشست یه کناری، حضرت علامه هم کنار میز کوچکی مینوشت....📝