eitaa logo
برنامه های پایگاه شهیده طاهره هاشمی
80 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
131 فایل
تبادلات و تبلیغات @rahikm
مشاهده در ایتا
دانلود
درمان سردی معده ♻️ مواردی که باید جهت درمان معده سرد رعایت کرد عبارتند از: 1⃣ رعایت نظم غذایی، اهمیت فراوان به وعده و توجه به این نکته، تا اشتها نشود و احساس گرسنگی ایجاد نگردد، غذا نخورد و زمانیکه هنوز اندکی اشتها باقیست دست از غذا خوردن‌ بکشد. 2⃣ چشیدن قدری یادریا_طبیعی در شروع غذا و پایان آن 3⃣ حفظ توجه و هنگام غذا خوردن و پرهیز از تماشای تلویزیون یا انجام هرکاری که باعث تضعیف توجه به غذا میشود.. 4⃣ پرهیز از مصرف: سردیجات خصوصاً آب و انواع نوشیدنی سرد و یخ، ترشیجات، سالادها، کشک و پنیر و ماست و دوغ،نوشیدن آب یا مایعات با غذا و بلافاصله بعد از غذا، مرغ و ماهی، گوشت گوساله و گاو، انواع فست فود، ماکارونی، گوجه، رب، سیب زمینی، قارچ، ذرت، نان و روغن های صنعتی و میوه‌ها با طبیعت سرد 5⃣ جویدن بسیار به اندازه تعداد دندان های کامل انسان، و کاملا در آرامش و غذاخوردن. 6⃣ بلافاصله بعد از هر وعده غذایی استفاده از یک قاشق مرباخوری از یکی از موارد زیر: * ارده * عسل * ارده و عسل * دوسین(سیاه دانه وعسل) 7⃣ روغن مالی و هر شب ۱۵ دقیقه 8⃣ استفاده از بعنوان 9⃣ یک ساعت بعد از شام 🔟 استفاده از ضماد ۵ دقیقه و سپس ۵ دقیقه روی ناحیه معده سه روز در هفته نیز مجرب است. @shahidehhashemi
برنامه های پایگاه شهیده طاهره هاشمی
#کنترل_ذهن برای #تقرب 9 🔶 کنترل ذهن یعنی بتونی به موضوعی که میخوای فکر کنی. 🔶 کنترل ذهن یعنی اینکه
ا دامه کنترل ذهن👆 🏅 کنترل ذهن یعنی بتونی به یه موضوع، فکر کنی نه سطحی. 🔵 یعنی بتونی روی موضوعی که مورد نیازت هست فوق العاده عمیق فکر کنی. ما نمیگیم روی چی فکر کن. حتما هم لازم نیست فقط به خدا و عبادت فکر کنی! 💰💳 مثلا در مورد این فکر کن که چطور میتونی ماهی ده میلیون تومن درامد کسب کنی. ولی واقعا سعی کن عمیق فکر کنی بهش. 💢چرا بیشتر بچه ها توی مدرسه سال ها درس میخونن ولی وقتی درسشون تموم میشه تقریبا هیچی بلد نیستن؟! چون کافی ندارن روی درس ها. حالا بماند که خود مطالب درسی هم نقایص فراوانی داره. ✅ چند شب قبل قرار شد که یه تمرین از علامه طباطبایی برای تمرکز ذهن بدیم خدمتتون. قبلش یه داستان کوتاهی بگم: 🔹 یه نفر از مرتاض های هندی اومده بود پیش علامه. از اون کسانی که مثلا آدم ها رو میذاشت روی یه سینی و از سطح زمین بلند میکرد. یه بنده خدایی میگفت که من با چشم خودم دیدم اون رو. 👳 اون مرتاض اومده بود قم و بعضی طلبه ها گفتن ببریمش پیش علامه 🔸 اومدن پیش علامه و گفتند یه کسی هست قدرت‌هایی داره و اینا... یه بار بیاریمش پیش شما؟ استاد گفت: نه برای چی آخه!😒 🔶 خلاصه اینا هم انقدر اصرار کرده بودن تا بالاخره علامه اجازه دادن. اما آخرش علامه گفته بود که شما اون مرتاض رو خواستید بیارید ولی من کاری بهش ندارم و باید به کارای نوشتن بپردازم. 🔹 بعد اون آقا رو آوردن پیش علامه و بهش گفته بودند ببین یکی از آدم‌های قوی ما ایشونه. اون مرتاضه گفته بود حالا ببینید من چیکارش میکنم!😏 بعد اومد و نشست یه کناری، حضرت علامه هم کنار میز کوچکی می‌نوشت....📝