#خاطرات_شهدا
✍بچهها به حاج قاسم گفتند ما اتاقی داریم که برای باباست. سردار گفت: مرا هم ببرید اتاق بابا را ببینم. اتاقی داریم که عکسها و وسایل اقا مهدی را گذاشتیم. سردار گفت: آفرین کار خوبی کردید. با خاک محل شهادت اقا مهدی دوستانش چند مهر درست کردند.
🔹حاج قاسم گفت: میخواهم با این مهرها نماز بخوانم. دو رکعت نماز خواند. به من گفت اینجا نماز بخوانید و تبدیلش کنید به نماز خانه،
موزه قشنگی است.
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@shahidehhashemi
#خاطرات_شهدا
#زیارت_با_ادب
عادت نداشت کفشش را بگذارد توی پلاستیک و دست بگیرد.
فقط کفش داری.
حتی در زمان های شلوغی که باید توی صف می ایستاد.
می گفت: «اگه جایی بری مهمونی، با کفشات می ری تو خونه؟
ادب حکم می کنه بذاری دم در.»
#شهید_محسن_حججی
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
@shahidehhashemi
#خاطرات_شهدا
عباس میگفت ما یه دیدن داریم، یه نگاه کردن.
من توی خیابون شاید ببینم، ولی نگاه نمیکنم!
✍🏻 نقل شده از همسر شهید