eitaa logo
✔ عکس نوشت شهدا | سامانه ملی شهدا
1.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
299 ویدیو
2 فایل
©️ عکس نوشت شهدا | استوری شهدا | برای شهدا | جهت عضویت در کانال روی گزینه پیوستن کلیک کنید. پشتیبانی کانال: @birangi
مشاهده در ایتا
دانلود
| 📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید حسینعلی اکبری 🆔 @shahidemeli
🌺خاطره از شهید حاج حسین خرازی🌺 از کنار آشپزخانه رد می شدم. دیدم همه این طرف آن طرف می دوند ظرفها را می شویند. گونی های برنج را بالا و پایین می کنند. گفتم « چه خبره این جا ؟ » یکی کف آش پزخانه را می شست. گفت « برو. برو. الآن وقتش نیس. » گفتم «وقت چی نیس؟ » توی دژبانی، همه چیز برق می زد. از در و دیوار تا پوتین ها و لباس ها.شلوارها گتر کرده. لباس ها تمیز، مرتب. از صبح راه افتاده بود برای بازدید واحدها. همه این طرف آن طرف می دویدند. ده ماه بود ازش خبری نداشتیم. مادرش می گفت« خرازی ! پاشو برو ببین چی شد این بچه ؟ زنده س ؟ مرده س؟» می گفتم«کجا برم دنبالش آخه ؟ کار و زندگی دارم خانوم. جبهه یه وجب دو وجب نیس.از کجا پیداش کنم؟» رفته بودیم نماز جمعه. حاج آقا آخر خطبه ها گفت حسین خرازی را دعا کنید.آمدم خانه. به مادرش گفتم.گفت« حسین ما رو می گفت؟ » گفتم « چی شده که امام جمعه هم می شناسدش؟» نمی دانستیم فرمانده لشکر اصفهان است. داییش تلفن کرد گفت «حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده، شما همین طور نشسته ین؟» گفتم «نه. خودش تلفن کرد. گفت دستش یه خراش کوچیک برداشته پانسمان می کنه می آد. گفت شما نمی خواد بیاین. خیلی هم سرحال بود.» گفت « چی رو پانسمان می کنه؟ دستش قطع شده. » هان شب رفتیم یزد، بیمارستان. به دستش نگاه می کردم.گفتم «خراش کوچیک! » خندید. گفت « دستم قطع شده، سرم که قطع نشده.» 🆔 @shahidemeli
📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید محسن آقاخانی 🆔 @shahidemeli
🌺غسل شهادت…🌺 توی جزیره کنار سنگر نشسته بودیم . به مهدی گفتم : برویم کنار آب و چای درست کنیم. من مشغول دم کردن چای شدم ، مهدی هم رفت توی آب و مشغول آب تنی شد. از آب که بیرون آمید ، نشستم روی یکی از پل های شناور و مشغول چای خوردن شدیم . مهدی شروع کرد به خواندن شعری که مضمون آن این بود : مادر دیگر پنجه به در نمی سایم. دیگر حلقه به در نمی کوبم. مادر منتظر من مباش که دیگر نمی آیم. در حال صحبت بودیم که صدای شلیک خمپاره ای به گوش رسید. بلند شدیم تا کنار سنگر پناه بگیریم . به کنار سنگر رسیدیم ، ناگهان مهدی از پشت بر زمین افتاد. بلندش کردم . خون از کنار گوشش جاری بود و این آخرین لحظه ی زندگی مهدی بود. این جا بود که متوجه شدم مهدی هدفش آب تنی نبود ، بلکه غسل شهادت می کرد و شعری که خواند ، شعر خداحافظی بود. 🆔 @shahidemeli
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | مقام معظم رهبری: هر گاه و هر جا که از پیروزی ۲۲ بهمن یادی و نامی آورده می شود، چهره ی شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم ها پدیدار می گردد. 🆔 @shahidemeli
| 📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید محسن آقاخانی 🆔 @shahidemeli
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | برای شما، برای من! بالی نمی خواهم، این پوتین های کهنه هم می توانند مرا به آسمان ببرند... شهید سید مرتضی آوینی 🆔 @shahidemeli
📖 ″برشی از خاطرات″ | داریوش رضایی نژاد 🆔 @shahidemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه دست اسلحه یه دست جوهر رای ما از نسل این شیرمردانیم که دو دستی ایران عزیزمون رو نگه داشتن 🆔 @shahidemeli
اطلاعیه فرماندهی انتظامی شهرستان ملایر در خصوص مراسم وداع و تشییع پیکر مطهر شهید  سردار سرتیپ دوم "محمود خداداد" فرماندهی انتظامی شهرستان ملایر طی اطلاعیه ای مراسم وداع و تشییع پیکر پاک و مطهر شهید سردار سرتیب دوم  "محمود خداداد" را که عصر روز گذشته به درجه رفیع شهادت رسید  به شرح زیر اعلام کرد: سه شنبه مورخ۱۴۰۲/۱۱/۲۴ ساعت ۸/۳۰ شب مراسم وداع با پیکر مطهر شهید در مسجد جامع شهرستان ملایر  چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ ساعت ۹صبح مراسم تشییع پیکر مطهر شهید از مقابل شهرداری به‌ سمت میدان آزادگان 🆔 @shahidemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 «دنیا آدم را آهسته آهسته در کام خود فرو می برد؛ قدم اول را که برداشتی تا آخر میروی باید مواظبِ همان قدم اول باشی» شهید علی صیاد شیرازی❣🍃 🆔 @shahidemeli