eitaa logo
گروه فرهنگی شهیدالقدس
2.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
758 ویدیو
17 فایل
گروه فرهنگی شهیدالقدس ، یک تشکل مردمی مشهدی است که دغدغه اش مردمی سازی و تبیین مساله فلسطین است . شماره کارت جهت کمک به غزه: 💳 5029087001597700 کانون فرهنگی شهيدالقدس ارتباط با ادمین : @Shahideqods_admin @msha313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هم بازی
⭕️ 8| برپایی 2⃣ 🇵🇸به پیروی از رهبر انقلاب مبنی بر حمایت از جبهه مقاومت ✌️ زنان مشهدی دور هم جمع شدند برای اقامه فریضه واجب با استفاده از هنر و مهارتشان 🇵🇸🇱🇧 سود بازارچه اول برای جبهه مقاومت: 260,872,470 ریال ✅ حالا 👈 در برپایی همراهمان باشید و به یاری جبهه مقاومت بشتابید. 🔰 با فروش محصولات مختلفی ازجمله: غذای گرم و سرد، پوشاک، خوراکی، شیرینی، نان خانگی، محصولات آرایشی بهداشتی و... ☄ همراه با برنامه ویژه برای بچه‌ها با محوریت مقاومت 🇵🇸👈 از سود فروش محصولات به جبهه مقاومت تقدیم می‌شود. ⭕️ : پنجشنبه؛ ۱۹ مهرماه، ساعت ۱۵ تا ۱۹ ⭕️ : مشهد، چهارطبقه، کوچه مدرس ۴، پلاک ۱۰، حسینیه هنر ♾ خانه هم‌بازی؛ واحد خانواده حسینیه هنر 🔘 @hambazi_tv
هدایت شده از قلمزن
وارد حیاط حسینیه هنر که می‌شوم، بچه‌ها از سروکول پله و باغچه و درودیوار دارند بالا می‌روند، والدین‌شان فروشنده هستند یا مشتری، قابل تفکیک نیست و بچه‌ها بازی خودشان را می‌کنند و البته که حسینیه برایشان برنامه مخصوص هم تدارک دیده است. یک گوشه دیگ بزرگی گذاشته‌اند و آش رشته می‌فروشند از قرار کاسه‌ای ۲۵ تومان ...عجیب ارزان است، آن طرف‌تر سالاد ماکارونی می‌فروشند ظرفی ۳۵ تومان و نیمه‌های سنتی و مدرنِ هر رهگذری را در چالش انتخاب قرار می‌دهند. خریدن آش رشته را می‌گذارم برای مرحله آخر و وارد حسینیه می‌شوم، ذهن ساختارطلبم یک‌ نگاه کامل و کلی به ابتدا تا انتهای حسینیه می‌اندازد تا نقشه کامل را داشته باشد و بعد غرفه به غرفه، رفتن و دیدن و خریدن آغاز می‌شود، اما این خریدن با خریدن‌های دیگر توفیر اساسی دارد! هرچه بخواهی در این محدوده یافت می‌شود و خانم‌ها هر آن‌چه داشته‌اند، سرِ دست گرفته‌اند و آورده‌اند که بفروشند. کسی هم دل‌نگران شأن اجتماعی و جایگاه فلان و بهمانش نبوده، یکی سبزی پاک کرده و آورده، یکی خوردنی‌‌جات متنوع درست کرده، یکی لباس، یکی نوشت‌افزار، یکی کتاب، یکی اکسسوری و خلاصه حسینیه برای خودش بازارچه جذابی شده که یک پیوست نورانی و دوست‌داشتنی دارد: و میان آن‌ها دو غرفه دوست‌داشتنی‌تر هستند، اولی آن گوشه بالا سمت چپ که یکی از دوستان عهده‌داری‌اش می‌کند و مقابلش انواع اقلام بی‌ربط را چیده است و قیمتی هم برایشان ندارد و می‌گوید هرچقدر کرم شماست! و ماجرا این است که هرکس هرچیزی در خانه داشته آورده تا به نفع جبهه فروخته شود، لباس و پارچه و ظرف و شمع و اقلام اضافه‌ای که در همه خانه‌ها هست، اما صاحبان‌شان به جای آن‌که برای روز مبادای خیالی انبارشان کنند، آورده‌اند تا در مباداترین روز، برای جبهه خرج‌شان کنند و بروند و مشتری هم می‌خرد حتی اگر لازم نداشته باشد و این رازِ عزیزبودنِ برخی اشیاء در عالم است، اشیاءِ به‌دردبخور... دومی اما میز کوچکی‌ست که کتاب‌های کودکانه دست دوم رویش چیده شده است و تماشایی‌ترین صفحه‌ی بازارچه است که متولیانش هم خود کودکان هستند، کتاب‌قصه‌هایشان را از خانه آورده‌اند تا به نفع جبهه مقاومت بفروشند و باز مردم دارند همان‌ها را هم می‌خرند، حتی شاید با میل و اشتیاق بیشتر... طاها یکی از بچه‌های فروشنده است که به غرفه کتاب‌های بازارچه اشراف خوبی دارد، کلاس چهارم است هر کتابی را که می‌پرسم، هم قیمت واقعی را می‌گوید هم قیمت بعد از تخفیف را، می‌گویم بچه‌زرنگ! چطور اینقدر دقیق حساب می‌کنی؟ ماشین حسابش را از پشت میز درمی‌آورد و خجالت‌زده می‌گوید روی ماشین حساب می‌زنم، می‌گویم به هرحال اما بچه‌زرنگ بازارچه هستی و بهترین فروشنده، چون هم خوب معرفی می‌کنی، هم حساب و کتابت درست است، خنده شیرینی می‌‌کند و کتاب‌هایم‌ را داخل پلاستیک می‌گذارد. خرید انجام شده است، آش هم خریده‌ام، اما حقیقت این است که خرید و‌ فروش در این بازارچه فرع مسأله است، آن‌چه جان آدم‌ها را جلا می‌دهد، یک‌ هدف مقدس و مشترک است که زن‌ها و کودکان را از ساعت‌ها قبل وسط میدان آورده و همچنان خستگی ندارند و همچنان با عشق دارند ادامه می‌دهند و تا جبهه مقاومت در هر کجای دنیا چنین سربازانی در مبارزه‌ی نرم دارد، هیچ سخت‌افزاری برایش تهدید نخواهد بود. ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann