.
دردمند نیازمندان
دغدغه محرومان و مستمندان را داشت. گاهی میشد پول توی جیبش را می بخشید و جیبش خالی میشد یا یک خانواده مستمند را شناسایی می کرد و می آمد کابینتهای خانه را باز می کرد و به من میگفت: مادر اینجا چقدر قند داری یا چقدر برنج داری ؟! خیلی ها هستند که به نان شبشان محتاجند.
من می فهمیدم که منظورش بخشیدن بخشی از این اقلام به مستمندان است. بعد من را همراهش می برد و دو نفری به در خانه آنهایی که شناسایی کرده بود می رفتیم و مخفیانه کمکشان می کردیم ....
به نقل از مادر#شهیدمجیدسلمانیان
#شهیدانہ
#زندگی_به_سبک_شهدا عضو شوید👇
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
╭┅─────────┅╮
🌺https://eitaa.com/shahidez
╰┅─────────┅╯
.
مجیدِ آسمانی
یك روز خانه نبودم، زنگ زد، گفت: «مامان، میتونم داخل کابینتها رو نگاه کنم؟» گفتم: «اجازه نمیخواد. برو نگاه کن.» بعد از ظهرش که آمدم خانه، دیدم برنج، نخود، لوبیا، چای و… را از کابینتها خالی و بستهبندی کرده است. نگاهش کردم. گفت: «داخل کابینتها رو که نگاه کردم دیدم خیلی چیزها اضافه است .خانوادهای رو سراغ دارم که هیچی برای زندگی ندارن. ببریم بدیم به اونها؟» وسیلههای بستهبندی شده را برداشتیم و رفتیم. یك سوم از حقوقش براي خودش میماند، بقیه را خرج نیازمندان میکرد. وصیت کرده بود: «اگر شهید شدم و قرار شد حق ماموریتم را به حساب شما واریز کنند، به آن دست نزنید و همه را در کارهای خیر و کمك به نیازمندان خرج کنید. وقتي یاد این کارهاي مجید میافتم، میتوانم بگویم مجید آسمانی بود.
راوی: مادر شهید
#شهیدمجیدسلمانیان
#زندگی_به_سبک_شهدا عضو شوید👇
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
╭┅─────────┅╮
🌺https://eitaa.com/shahidez
╰┅─────────┅╯