•
سیاهی گناه چهرهام را پوشانده
و تنم را لخت و کسل کرده،
حرکت جوهره ی اصلی انسان است
و گناه زنجیر،
من سکون را دوست ندارم.
عادت به سکون بلای بزرگ پیروان حق است،
سکونم مرا بیچاره کرده...
در این حرکت عالم
به سمت معبود حقیقی،
دست و پایم را اسیر خود کرده،
انسان کر میشود،
کور میشود،
نفهم میشود،
گنگ میشود
و باز هم زندگی میکند...
بعد از مدتی مست میشود
و عادت میکند به مستی
و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسانِ بی هوش نمیکشد،
انسانِ خواب نمیفهمد،
درد را انسان با هوش و بیدار میفهمد...
|وصیتنامه عرفانی
#شهید_عباس_دانشگر
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهیدانه
#تاثیرنگاهشهید
🖤❤️🌱
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
╭┅─────────┅╮
🌺https://eitaa.com/shahidez
╰┅─────────┅╯
.
🥀 مقید به شرعیات و فرائض بود
هیچگاه ندیدم که نماز اول وقتش ترک شود همیشه به این موضوع اهمیت میداد و خانواده را برای خواندن نماز اول وقت تشویق و ترغیب میکرد
صدای اذان همیشه از تلفن همراهش پخش میشد...
#شهید_عباس_دانشگر
به روایت پدر شهید
#زندگی_به_سبک_شهدا عضو شوید👇
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
╭┅─────────┅╮
🌺https://eitaa.com/shahidez
╰┅─────────┅╯
.
🔺پنج دقیقه قبل از اذان صبح
همسر برادر شهید:
مدتی بود که حاجتی داشتم و از عباس میخواستم که برای برآوردهشدنش واسطه شود. گه گاهی با شهید درد و دل میکردم و حاجتم را میخواستم.
🔷️ در همان ایام در عالم رؤیا دیدم که در صحرایی سرسبز داشتم رانندگی میکردم ناگهان نگاهم به عباس افتاد که جایی در دوردست وسط صحرا ایستاده بود.
🔶️میدانستم که شهید شده به سمتش رفتم تا سوارش کنم عباس وقتی سوار شد درحالیکه سرش پایین بود با دست اشارهای کرد و گفت: «پنج دقیقه قبل از اذان صبح بیدار شو!».
از خواب پریدم. احساس میکنم منظور عباس این بود که برای رسیدن به نعمت، سحرخیزی و ارتباط با خداوند متعال لازم است.
#شهید_عباس_دانشگر
#سحرخیزی
#سلامبـــَرشُهَـدآ...
#زندگی_به_سبک_شهدا عضو شوید👇
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
╭┅─────────┅╮
🌺https://eitaa.com/shahidez
╰┅─────────┅╯
.
ماه #محرم که فرا میرسید پیراهن مشکی به تن میکرد و چفیه سبز رنگی به گردن میانداخت، #شورحسینی او را به هیئت میکشاند.
می توان عشق و محبت او به #سیدالشهداء (ع) را در چهره اش دید اما او به شور اکتفا نمیکرد. به هیأتی میرفت که بار علمی و معنوی بیشتری داشته باشد.
کنار دوستانش مینشست و سینه زنی که شروع میشد، عاشقانه سینه میزد.
#شهید_عباس_دانشگر
#شهیدانہ
زندگی_به_سبک_شهدا عضو شوید👇
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
╭┅─────────┅╮
🌺https://eitaa.com/shahidez
╰┅──────┅╯