💚🍀|°
_سبزیم که از نسل حسینی هستیم_
_پاکیم که از تبار مهدی هستیم_
_دور است ز ما تن به مذلت دادن_
_ما وارث خونهای شهیدان هستیم._
-----------------------
🖇️✨میدانستم بابک شهید میشود...
🔅محمد نوری هریس، پدر شهید بابک نوری هریس با بیان اینکه خاطرات کل جبهه خود را نوشتهام، اظهار کرد: بابک به واسطه سوالات زیادی که از جبهه از من میکرد، دفتر خاطراتم را به او دادم تا مطالعه کند.
🔹وی با بیان اینکه من دو آلبوم پر از عکس از رزمندگان دفاع مقدس دارم که اکثریت شهید شدهاند، افزود: بابک در همچنین فضا و خانوادهای رشد داشته است.
🔸پدر شهید نوری با بیان اینکه هر وقت اخباری از سوریه می آمد مشتاقانه اخبارش را دنبال می کرد، گفت: بابک نزدیک شش ماه بود که در سپاه برای رفتن به سوریه ثبت نام کرده بود و بالاخره مجوز رفتنش را اخذ کرد.
🔹وی با بیان اینکه هشت و نیم شب در حال دیدن اخبار بودم که یک ان دیدم بابک بدو بدو آمد رفت اتاق بالا و کوله پشتی اش را برداشت و رفت، تصریح کرد: با پسرخاله اش هماهنگ کرده بود که با ماشین سر کوچه بایستد تا کوله پشتیش را به او دهد ببرد و بابک به خانه برگردد که برگشت.
🔸نوری با بیان اینکه وقتی بابک به خانه آمد به برادرها، پسرها و دخترم زنگ زدم گفتم که گمان می کنم بابک به سوریه می رود شما بیایید، خاطرنشان کرد: بعد اینکه بابک رفت به همه گفتم بروید و بابک را بدرقه کنید چون دیگر بابک بر نمی گردد و آخرین باریست که او را می بینید.
🔹وی اظهار کرد: به همه این حرف را زدم ولی خودم توان اینکه از صندلی بلند شوم و با بابک خداحافظی کند را نداشتم و نه اینکه بابک طاقت این را داشت با من خداحافظی کند و ما فقط با چشمانمان با هم خداحافظی کردیم.
🔸پدر شهید نوری به عنوان یک پدر وقتی خاطراتش یادم میافتد خلا فیزیکی اش حس می شود، افزود: بابک وقتی زخمی شده بود در آمبولانس به همرزمانش گفته بود که به مادرم بگویید فقط یک بار حرف او را گوش نکردم و مرا حلال کند.
#شهیدبابڪنورے♡
_#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🖇️همرزم شهید نوری:
✨خیلی از مردم قبول ندارن که شهادت توفیق و لیاقت میخواد ولی من میگم بابک واقعا سعادت شهادت و داشت.
▫️توفیق عجیبی نصیبش شد،بابک فقط پنج روز بود که اومده بود خط،توی بیابون بدون اب و علف به اون بزرگی با اون همه رزمنده ،من خودم قسمت موشکی ام و میدونم که خمپاره نقطه زن نیست و برد شلیکش حالت منحنی داره، و به خاطر برد ترکش های مخربش مورد استفاده قرار میگیره ،بابک داخل تویوتا بود و همون لحظه پیاده شد و دقیقا اذان ظهر که تموم شد خمپاره افتاد بین دوتا ماشین
▫️آمبولانس بابک راه رو گم کرده بود و همه چیز دست به دست هم داد تا بابک به عشق اسمونیش برسه....😊❤️
#شهیدبابڪنورے🤍
_#لبیک_یا_زینب_