💚🌺🍃
🌺
❇️ ﴿سَلٰامٌ عَلیٰ ابرٰاهیم﴾
💠 جلسه ساعت۳ بامداد
🔸 یکی از مسئولان ارشد ثبت اسناد قم تعریف می کرد:
✍ حدود دو هفته قبل از شهادت شهید رئیسی، ایشان به قم سفر کرده بود.
ساعت یک بامداد در منزل بودم که طی تماس تلفنی از من خواسته شد برخی مستندات مورد نیاز در نهضت ملی مسکن و جوانی جمعیت را به محل پروژهها ببرم.
👈 حدود ساعت ۳ بامداد به محل پروژهها در اطراف شهر قم رسیدم با صحنهای مواجه شدم که بغض کردم.
👈 دیدم در آن ساعت #شهید_رئیسی روی زیراندازی نشسته و جلسهای تشکیل داده و با جدیت پیگیر ساخت و رفع مشکلات مربوط مسکن استان است...
👈 گویا شهید رئیسی در برخی از سفرها، بازدید از طرحهای مسکن را با توجه به تراکم برنامهها پس از ساعت ۱ بامداد انجام میداد...
🤲 اَللّٰهُمَّ اجْعَلْ عَوٰاقِبَ أُمُورِنٰا خَیْراً 🤲
Mehdi Rasouli - Fateme Madarme.mp3
3.36M
🕯🥀🍂
🥀
#فاطمیه
❇️ نوآهنگ| فاطمه مادرمه
🌴 الهی بمیرم این روزا
🥀 تب داره مادر
🌴 الهی بمیرم این شبا
🥀 تا صبح بیداره مادر
🤲 اَللّهُمَ عَجِّل لولیّکَ الفَرَج 🤲
🕯 بحق فاطمه سلام الله علیها🕯
🖤 #ایام_فاطمیه
هدایت شده از 🥀شهدای گمنام_غواص🇮🇷
4_5782996545771146102.mp3
23.02M
14.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😭خدا مادرم را کجا میبرند 😭😭
نوحه سوزناک حسین طاهری✅
11.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیر آمدم دیر آمدم در داشت میسوخت😔😔🥺🥺🖤🖤
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✒️ مناجات صبحگاهی (فرازی از دعای یازدهم صحیفه سجادیه)
💞مــ♡ـــولای مــن
ای آنکه یادش برای یادکنندگان عزت و افتخار است و ای آنکه سپاسگزاریش، برای سپاسگزاران پیروزی و رستگاری است و ای آنکه فرمان برداریش برای فرمانبرداران، نجات و رهایی است! بر محمّد و آلش درود فرست و دلهای ما را به یادت از هر یادی و زبانمان را به سپاسگزاریات از هر سپاسی و اعضایمان را به طاعتت از هر طاعتی، بیخبر گردان.
⚡ای خدایی که جز تو لایق پرستش نیست⚡
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
♻️ پنجشنبه
🌀 ۲۴ آبان ۱۴۰۳
♻️ ۱۲ جمادی الاول ۱۴۴۶
🌀 ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
📿ذکر روز پنجشنبه
✨لاالهالاالله الملک الحق المبین✨
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
💠 حدیث امروز
✍🏻 حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
هر كس براى بر آوردن نياز بيمارى بكوشد، چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، مانند روزى كه از مادرش زاده شد، از گناهانش پاك مى شود.
📚من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۶
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
▫️مرخصی به شرط عملیات
#طنز_جبهه 😄
سال ۶۱ در عملیات محرم، بعد از مرحله دوم این عملیات، وقتی به عقبه جبهه خودی و در خط پدافندی در منطقه ای از دهلران آمدیم ، بعد از یک روز فرماندهان اعلام کردند ، آماده بشید بروید مرخصی که دستور آمد گردان یا مهدی سریعا به خط شوند، تجهیزاتمان را بستیم و آمدیم به خط شدیم که گفتند یکی از فرماندهان می خواهد صحبت بکند، وقتی آماده شدیم، دیدیم شهید حاج حسین خرازی و شهید ردانی پور ، آمدند.
شهید خرازی که یکی از دستانش بر اثر مجروحیت به گردنش انداخته بود، شروع کرد به سخنرانی و با همان لهجه شیرین اصفهانی در حالی که خنده برلبانش بود، گفت: بچه ها کوجا میخاین برین؟ همگی گفتیم مرخصی، گفت 😂 د،نشد، یه مرحله دیگه عملیات میرین، اونوقت ، اگه شهید نشدید و سالم برگشتید،😂 میرین خونه هادون!!
مجددا سازماندهی شدیم و در مرحله سوم عملیات در منطقه زبیدات عراق وارد عمل شدیم.
چقدر این فرماندهان ما با روحیه بودند
راوی: رزمنده، غلامرضا کوهی- اصفهان
🌷 شهید غواص، یوسف قربانی
🌷 قبل از ۶ سالگی هم پدر و هم مادر و در ۸ سالگی مادربزرگش و برادرش را از دست داد
🌷 او می گفت؛ غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج)
🌷 همرزمش میگوید: میدیدم،او هر روز، نامه مینویسد!
یک روز گفتم: نامهات را پست هم، میکنی؟
🔹دست مرا گرفت، تا کنار ساحل اروند بُرد، نامه را از جیبش درآورد، و داخل آب انداخت! چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم، کسی را ندارم که...
🌷یوسف هنگام شهادت، ۲٠ سال داشت که در شلمچه، عملیات کربلای ۵ ، باجمع غواصان هم رزمش، آسمانی شد.
🌷شادی روح پاکش«صلوات»