.
فاطمه یعنی...
فاطمه واژهایست که در کلام نمیگنجد...
فاطمه یعنی فدای امامزمان شدن.
فاطمه یعنی در راه امام چون کوه ایستادن.
فاطمه یعنی مادریکردن حتی برای طفلِ به دنیا نیامده...
و فاطمه یعنی جواب «هل من ناصر ینصرنی»…
عاقبت بخیری در فاطمی زیستن است..
فاطمیه
🌸🌿
13.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زهرای من!
دنیای من!
ایام_فاطمیه
فاطمیه
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن كه در پرده، دل خلق جهانى بربايد
چه قيامت شود آن لحظه كه از پرده برآيد👌🌸
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درحال گوش دادن به سخنان رهبری😍وبافتن شال برای جبهه مقاومت
🦾
😭😭😭😭
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
عباسعلی گفت: امام گفته.
مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)
شادی روح پاک شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
👈فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم❗️
10.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷چشم به راه...🥺💔
🌷به یاد شهدای مفقود الاثر به ویژه شهید عبدالمهدی جعفربیگی
🎤 راوی: علی زین العابدین پور
به_یاد_شهدا ❤️
شهدای_گمنام
هدایت شده از شُهداے گُمنام 🇮🇷
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😎وقتی میگن بسیج بیترمزه
یعنی همین... 😄
#هفته_بسیج
#روزبسیجمبارک
4.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفته بسیج گرامی باد❤️
هدایت شده از شُهداے گُمنام 🇮🇷
🌻روز خوبی است 🌻
● امروز روزی هست که مردم یکی شدند تا درد را از دل هم بردارند روزی هست که با نیروی مردمی کارهای بزرگی انجام شد بله بسیج امروز روز بسیج است.
▪ من با وجود نقدهایی که به تازگی به بسیج دارم اما میدانم و دیده ام که بسیج در منطقه های محروم چه معجزه ای کرده ، ویژه روستاهای کم برخوردار ، از ایجاد پیشه تا دانش افزایی و بهداشت که هیچ دولتی توان چنین کارهایی را نداشت.
بسیجی قدر خود را بدان و روح بسیج را دریافت کن و پلیدی ها دوری 🌱🌱🌱
خدایا شکرت 🤲🏻