eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.3هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
11.2هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 🌷حدود چهار ماه از حضورم در جبهه گذشته بود که در ٢٢ فروردین ٦٢ به همراه دیگر نیروهای لشکر ٤١ ثارالله کرمان در عملیات والفجر یک شرکت کردم. عملیات آغاز شد و بچه‌های لشکر ثارالله از خط نخست که توسط نیروها پاکسازی شده بود، عبور کردند و به خط دوم رسیدند. 🌷در لشکر ٤١ ثارالله فرماندهی داشتیم که دایی مجتبی صدایش می‌کردیم و زمانی که به خط دوم رسیدیم، چند تا نیروی عراقی بودند که بچه‌ها می‌‌خواستند آن‌ها را هدف قرار دهند، اما دایی مجتبی اجازه نداد! زمانی که بچه‌ها به دایی مجتبی اعتراض کردند که؛ چرا اجازه نمی‌دهی اين بعثی‌ها را بزنیم؟ 🌷...وی گفت: ما که نمی‌دانیم، محور دوم که به صورت تله و پر از مین است در کجا قرار دارد، اما عراقی‌ها می‌ دانند، باید اجازه بدهیم، نیروهای عراقی از مسیر اصلی بروند تا راه را پیدا کنیم. نیروهای لشکر ٤١ ثارالله کرمان درحالی در محور دوم پیشروی می‌‌کردند که بچه‌های اصفهان و شیراز که در دو جناح ما بودند، نتوانستند جلو بیایند. 🌷زمانی که وارد محور دوم شدیم، گرچه انتظار داشتیم از روبرو به ما شلیک شود، اما از دو جناح هم تیر به سوی ما می‌‌آمد. ساعت حدود یک نیمه شب بود که معاون گردان به قرارگاه بی‌‌سیم زد و با رمز گفت: ما سر سفره هستیم و از آن طرف پیام آمد که دور تا دور شما پر از عقرب است و ما متوجه شدیم در محاصره هستید. 🌷بچه‌‌ها تا صبح مقاومت کردند، نماز صبح را پوتین به پا اقامه کردیم و بعد از نماز زمانی‌که می‌‌خواستیم از کانال پایین بیاییم، تعدادی از نیروها شهید شدند، من هم از ناحیه پهلو مجروح شدم و سینه‌ خیز روی زمین حرکت می‌‌کردم. دایی مجتبى در حین جابجایی شهدا به شهادت رسید و فقط ٢٢ نفر از نیروها توانستند به عقب برگردند و من به همراه تعدادی دیگر از بچه‌ها توسط عراقی‌ها اسیر شدیم و ما را به پایگاه هلی‌‌کوپتری بردند.... : آزاده سرافراز محمدحسین ضیاءالدین ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅─────────┅╮ https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari ╰┅─────────┅╯