eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.5هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
12.9هزار ویدیو
73 فایل
رفیق شهیدم🌾📿 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @mostafaakbri1 https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مشاهده در ایتا
دانلود
💔💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ شهیدی که امام حسین ع برایش نامه فرستاد 💌 هنوز اذان صبح رو نگفته بودند، یهو دیدم با حالت عجیبی از خواب پرید.!! بهم گفت: حاجی ! خواب قاصد امام حسین علیه السلام رو دیدم!!! بهم گفت: امام حسین علیه السلام سلام رسوندند و گفتند به  زودی میام به دیدارت... بعد یه نامه از طرف آقا بهم داد که توش نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خونی؟!؟💌 گریه می کرد و حرف میزد😭 صورتش خیس خیس بود.... دیگه توی حال خودش نبود ... چند شب بعد شهید شد🥀 امام حسین علیه السلام به عهدش وفا کرد... تولد:1344همدان شهادت: فروردین1365 عملیات والفجر 8فاو. مزار مطهر: گلزار شهدای همدان راوی: حاج علی سیفی 📚 یک جرعه آفتاب 🕊 ✨ 🌷🤲 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 🤲🌷 🌷🤲 اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً 🤲🌷 🌷🤲 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدی (عَجّ) 🤲🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💚عنایتـــ امام حسین علیه‌السلام *🌷 ذاکر اهل بیت (ع) بود در عملیاتی موج انفجار مجروحش كرد💥تمام بدنش از كار افتاده بود🥀وقتی شهدا را جمع می‌كنند او را در پلاستیک می‌پیچند🌙حاجی صداها را می‌شنید اما نمی‌توانست حرف بزند یا حركتی كند🥀در آن حال به امام حسین(ع) متوسل می‌شود 🌙به آقایش می‌گوید،من با تو عهد بسته‌ام بدون سر شهید شوم🥀پس شرمنده‌ام نكن🥀وقتی برای بردن شهدا به سردخانه رفتند🌙دیدند كیسه‌ای كه شهید سلطانی در آن پیچیده شده عرق كرده است💫 كیسه را باز می‌كنند می‌بینند حاجی هنوز زنده است‼️فورا اكسیژن وصل می‌كنند و به بیمارستان منتقلش می‌كنند، در نهایت زنده ماند🌙همسرشهید← چهلم شهید دستغیب بود💫 دیدیم تلفن زنگ میخورد📞گروه منافقین بودند که گفتند: دستغیب را كشتیم حال نوبت توست‼️حاجی به او می‌گوید: آنچه خدا بخواهد همان میشود🕊️سردار می‌دانست كه مولایش شرمنده اش نخواهد كرد🥀تا عاقبت در عملیات فتح المبین خمپاره‌ای سرش را از تنش جدا کرد🥀پیكر بی سرش در قبر کوچکی كه با دستان خودش در كتابخانه مسجد المهدی (عج) آماده كرده بود به خاک سپردند*🕊️🕋 تاریخ شهادت: ۲ فروردین ۱۳۶۱ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💚عنایتـــ امام حسین علیه‌السلام💚 *🌷 ذاکر اهل بیت (ع) بود در عملیاتی موج انفجار مجروحش كرد💥تمام بدنش از كار افتاده بود🥀وقتی شهدا را جمع می‌كنند او را در پلاستیک می‌پیچند🌙حاجی صداها را می‌شنید اما نمی‌توانست حرف بزند یا حركتی كند🥀در آن حال به امام حسین(ع) متوسل می‌شود 🌙به آقایش می‌گوید،من با تو عهد بسته‌ام بدون سر شهید شوم🥀پس شرمنده‌ام نكن🥀وقتی برای بردن شهدا به سردخانه رفتند🌙دیدند كیسه‌ای كه شهید سلطانی در آن پیچیده شده عرق كرده است💫 كیسه را باز می‌كنند می‌بینند حاجی هنوز زنده است‼️فورا اكسیژن وصل می‌كنند و به بیمارستان منتقلش می‌كنند، در نهایت زنده ماند🌙همسرشهید← چهلم شهید دستغیب بود💫 دیدیم تلفن زنگ میخورد📞گروه منافقین بودند که گفتند: دستغیب را كشتیم حال نوبت توست‼️حاجی به او می‌گوید: آنچه خدا بخواهد همان میشود🕊️سردار می‌دانست كه مولایش شرمنده اش نخواهد كرد🥀تا عاقبت در عملیات فتح المبین خمپاره‌ای سرش را از تنش جدا کرد🥀پیكر بی سرش در قبر کوچکی كه با دستان خودش در كتابخانه مسجد المهدی (عج) آماده كرده بود به خاک سپردند*🕊️🕋 تاریخ شهادت: ۲ فروردین ۱۳۶۱ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌙شهیدی که یک عمر، روزه‌دار بود حاج حمید از سال ۱۳۶۲ یعنی زمان شهادت پدرشان تا سال ۱۳۹۳، یعنی ۳۱ سال تمام هر روز، روزه بود ـ البته غیر از روزهای حرام و ایامی مثل روز عاشوراـ اوایل زندگیمان اگر مسافرت بودند روزه نمی‌گرفتند، اما این اواخر حتی در سفرها هم روزه بودند. چون کثیرالسفر حساب می‌شدند. راوی همسر اللهم ارزقنا شهادت ❤️ شرمندہ ایم 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
شهید نو عروس ۱۷ شهریور🌙 🌷شهیده محبوبه دانش آشتیانی تاریخ تولد: ۲ / ۱۱ / ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۱۷ / ۶ / ۱۳۵۷ محل‌تولد:تهران محل شهادت:تهران،کُشتار جمعه‌ خونین 🌷راوی← اول محبوبه شهید شد، چند سال بعد نامزدش (شهید حسن اجاره‌دار) و بعد پدر بزرگوارش (شهید غلامرضا دانش) که در حادثه 7 تیرماه سال ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند. شهادت در دودمان آشتیانی با محبوبه شروع شد🌙محبوبه متولد تهران بود که با آغاز حرکت‌های انقلابی علیه حکومت پهلوی به جمع انقلابیون پیوست.🌱روزی همه به طرف خیابان کوکاکولا می‌رفتند. مردها به محبوبه گفته بودند: «شما برو اینجا نمان.»🥀محبوبه به آنها جواب داده بود:«اگر کار درستی است که زن و مرد ندارد. اگر کار غلطی است که شما هم نباید بروید.»💫جمله‌های بالا بخشی از آخرین لحظه‌های زندگی محبوبه است‌.🕊بخشی از موارد زندگی او شاملِ : شرکت مستمر در راهپیمایی ها،پخش اعلامیه،دیوار نویسی،مطالعه قرآن،نهج‌البلاغه،صحیفه سجادیه، آثار دکتر شریعتی،شهید مطهری و رساله امام خمینی (ره) بود.🌙درباره ماجرای ۱۷ شهریور آنچه که از روایت تاریخ پنهان مانده فعالیت چشمگیر زنان در تظاهرات علیه شاه بوده است💥به طوریکه حتی بانوان زودتر از مردان به تظاهرات آمده و آنها را تشویق به مشارکت در راهپیمایی می‌کردند.💫محبوبه شهید نو عروسی که ۱۷ سال داشت و در جمعه خونین 17 شهریور در اوج راهپیمایی به دست یکی از ماموران شاه، او را با گلوله هدف گرفتند💥و به شهادت رساندند🕊او در خون خود غلتید تا حضورش مطلع صادقی بر حضور زن مسلمان ایرانی در عرصه های نبرد حق و باطل باشد🕊🕋 💙🌷
کارگری که مدافع حرم شد🕊️ 🌷شهید منصور مسلمی سواری تاریخ تولد: ۲ / ۳ / ۱۳۶۰ تاریخ شهادت: ۲۰ / ۸ / ۱۳۹۲ محل تولد: سوسنگرد،اهواز محل شهادت: سوریه *🌷همسرشهید← زندگی‌مان را از یک اتاق کوچک در خانه پدرشوهرم آغاز کردیم🍃منصور به عنوان کارگر روزمزد در شرکت فولاد کار می‌کرد🍂وضع مالیمان خوب نبود🥀اما همیشه احساس خوشبختی میکردم و عاشقانه زندگی میکردیم.🌱با وجود مشکلات مالی‌مان خیلی اهل رعایت حلال و حرام بود.🌙مدتی بود که ایشان در کارگاه بازیافت پلاستیک کار می‌کرد. حقوقش 70 هزار تومان بود؛ اما 90 هزار تومان به ایشان داده بودند🌾 وقتی آمد خانه 20 هزار تومان را جدا کرد و گفت: این مبلغ را اشتباهی به من داده‌اند؛ نگهش دار تا فردا پس بدهم.💫فردا مبلغ را برد که پس بدهد گفتند از کارت راضی بودیم مبلغ اضافه را تشویقی دادیم.»🌱تلوزیون که داعش را نشان میداد منصور خیلی بی‌تابی میکرد🥀تصمیم گرفت به سوریه برود🕊️او به شکل ناشناس با تیپ فاطمیون به سوریه اعزام شد🕊️هر چند راضی نمیشدم و گفتم حلالت نمیکنم🥀اما باز هم در راه زنگ زدم گفتم حلات کردم🌙در سوریه در تماس بودیم📞 مدتی از منصور خبری نشد🥀و خبر رسید که شهید شده🕊️وقتی پیکر همسرم آمد🕊️خیلی اصرار کردم او را ببینم ولی اجازه ندادند🥀گلوله به پیشانی‌اش خورده بود💥ولی به ‌نظر شهید نشده بودند🥀داعشیان محل استقرار منصور و همرزمان را به آتش میکشند🥀و چهره و دستش را میسوزانند🥀پیکر ایشان 15 روز به زیر آوار ماند🥀و وقتی به ایران برگشت🕊️چیزی از پیکرش نمانده بود🥀او مظلومانه به شهادت رسید*🕊️🕋 💙🌷
دستیار و مَحرم راز حاج قاسم 🌷شهید حسین پورجعفری تاریخ تولد: ۸ / ۱ / ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸ محل تولد: کرمان محل شهادت: بغداد *🌷شهیدی که حاج قاسم همیشه او را با نام کوچک حسین صدا می‌زد و میگفت اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم،🕊یکی خانمم و دیگری حسین است.🌙و همیشه میگفت بدون حسین به بهشت نمیروم.🥀او بسیار خاکی و مظلوم بود ۴۰ سال در کنار حاج قاسم و دستیار و محرم حاجی بود.🌱دخترشهید← قرار بود به ماموریت برن پیش خودم گفتم ایندفعه قراره کجا برن؟ عراق؟ سوریه؟ لبنان؟🥀پدرم با لبخند گفت ماموریت خطرناکیه🥀دلهره گرفتم گفتم نرو.گفت: نمیشه بابا نمیتونم حاجی رو تنها بزارم🥀نوه ها ایندفعه خیلی بی‌تابی میکردن،پریناز پاهای بابا حسینش را گرفته بود و میگفت: بابا حسین نرو عراق،دشمنا این دفعه میکشنت!🥀بابا حسین گفت:دوستام مواظبم هستند روی ماهش را برای آخرین بار بوسیدم🌙 آیة الکرسی را برایش خواندم رفت و آسمانی شد🕊️دوست پدرم میگفت یک روز با پورجعفری در گلزار شهدای کرمان روی نیمکتی نشسته بودیم که ایشان به من گفت:«حاج‌قاسم که جایش را مشخص کرده است؛ من را هم زیر پایش بگذارید.»🌙دوستش میگوید: «تو که اینجا جا نمیشوی؟»‼️بابا می‌گوید:«چرا من جا میشوم.»🌙الان قبر پدرم به فاصله دو آجر زیر پای قبر حاج‌قاسم قرار دارد🌙آنجا نمی‌شود یک پیکر کامل را دفن کرد ولی پیکر سوخته پدرم جا شد.🥀بامداد 13 دی ماه 1398 بود که او به همراه حاج قاسم و همراهانش ماشینشان توسط بالگردهای آمریکایی هدف،منفجر🥀و به شهادت رسید*🕊️🕋 سرتیپ پاسدار 💙🌷
قطعه ۲۵۵ 🌷شهید اردشیر رحمانی تاریخ تولد: ۲۶ / ۱۱ / ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۳ / ۱۱ / ۱۳۶۵ محل تولد: رشت محل شهادت: شلمچه 🌷مادرشهید← یکروز به اردشیر گفتم آی اردشیر جان، مادر به فدایت. بیا زن بگیر،🌱خندید و گفت: آدرس می‌خوای مادر؟ گفتم: بله که آدرس می‌خوام پسرگلم،🌱یک برگه کاغذ گرفت،نوشت،گفتم بخوان.خواند: «اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه 255»...🌙مدتی گذشت او باز هم به جبهه رفت،🕊اردشیر فرمانده گردان زرهی لشکر 25 کربلا بود،💥از اردشیرم خبری نداشتم🥀شنیدم توی رشت، ۳۳ تا شهید آوردند،رفتم شهدا را ببینم،🥀تا ظهر آنجا بودم،مرا به سردخانه بردند،دیدم اردشیر آنجا آرام خوابیده،🥀اردشیر 11 سالش که بود، خواب دیدم،داخل اتاقی شدم،سه جوان رعنا در آنجا هستند،🌙یکی لباس سفید داشت با یک شمشیر که برق می‌زد، چکمه‌اش تا زانو بود،بلند شد ایستاد،🌱 خیلی اهل معرفت بود،به من سلام کرد، دو نفر دیگر آنجا کنارش خوابیده بودند، گفتم آقا، شما کی هستید؟❓گفت: شما برای چه کسی نذر می‌کنید؟ گفتم من همیشه برای ابوالفضل‌العباس(ع) نذر می‌کردم،گفتم: شما ابوالفضل العباس(ع) هستید؟.»❓من این صحنه را یک بار دیگر در سردخانه کنار اردشیر دیدم.🥀 بعدش تا سه شب بی تابی نکردم.شب چهارم که رسید،دیگر هیچ چیز نفهمیدم. تا شب هفتم اردشیر،در بیمارستان بستری بودم.وقتی مرخص شدم فهمیدم سکته خفیف کرده بودم.»🥀سردار شهید اردشیر رحمانی در شب سوم بهمن ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید،🕊پیکر پاکش دقیقا همانجایی شد که به مادر گفته بود← قطعه ۲۵۵ گلزار شهداء تازه‌آباد...🕊🕋 💙🌷
🌼🍂🥀💚🥀🍂🌼 ♦️روز شهید بهت تبریک گفتیم روز پاسدار هم بهت تبریک گفتیم روز جانباز هم همینطور حاجی جان 🌹🍂🍂🌹🍂🍂🌹 توی دنیا چه مدالی باقی مونده بود که به دستش نیاوردی؟😔 ای فخر شهدا ای فخر جانباز ها ای فخر پاسدار ها💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌼🍂🥀💚🥀🍂🌼
قهرمان موتور کراسے که شهادت را به سکوے قهرمانی ترجیح داد 🌷شهیدمحمدکاظم(پژمان)توفیقی تاریخ تولد: ۱۰ / ۱۱ / ۱۳۷۰ تاریخ شهادت: ۱۶ / ۱۱ / ۱۳۹۴ محل تولد: کازرون، فارس محل شهادت: سوریه *🌷از کودکی به ورزش علاقه داشت که در این زمینه موفقیتهای زیادی هم کسب کرد،🎗مقام اول استان فارس در کلاس موتور کراس ۸۰cc ،کسب مقام سوم کشور در کلاس موتور کراس ۲۵۰cc ،🏍 کسب مقام اول موتور سواری و دوچرخه سواری در شهرستان کازرون...🚲شهید دهه هفتادی ،چه در خانه و چه در سوریه به آچار فرانسه معروف بود،هر وسیله‌ای را که خراب بود تعمیر و درست میکرد..🌱قبل از شهادتش دو بار تصادف شدید کرده بود🥀در تصادفی حدود ۱۰ روز در کما بود اما خداوند رفتنش را جور دیگر رقم زد..»🕊نمازاشو اول وقت میخوند📿از غیبت و دروغ و قضاوت دیگران متنفر بود و شدیدا طرفدار امربه معروف و نهی از منکر..🌙دست به خیر بود، همیشه حسرت می خورد که چرا در جنگ ۸ سال دفاع مقدس نبود،🥀عمویش شهید عبدالرسول توفیقی (نادر) در دفاع مقدس شهید شده بود و بسیار به عمویش علاقه داشت،🌙از انجام هیچ‌کاری ابا نداشت، و به همسرش کمک میکرد، مثل ظرف شستن، لباس شستن، جاروزدن، گردگیری و..❣ پژمان در انجام حرکات نمایشی با موتور و دوچرخه مهارت داشت،🚲 مثل عبور از حلقه آتش و پرش از روی چندین موتورسیکلت و....🏍️شغل پژمان مکانیک موتور بود او شهادت را به همه چیز ترجیح داد و به عنوان بسیجی داوطلب به سوریه رفت🕊و عاقبت ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۴ با اصابت ترکش خمپاره💥به صورت و گردن به شهادت رسید*🕊️🕋 (پژمان) 💙🌷
°•|🌿🌸 √ : +هـر خانمے ڪہ ، چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد ، و هر جوانے ڪہ ،نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند ، اگر دستم برسد سفارشش را ، بہ مولایم امام‌ حسین علیه‌السلام خواهم‌ ڪرد . . . °•|🌿🌸 •┈••✾◆🍃🌺🌸🍃◆✾••┈•