eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.3هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️•⃟❥ یکی‌از‌دوستان‌شهید‌تعریف‌میکند 🌱' 🌸 برای‌مردم‌ضعیف و کم‌بضاعت‌لوله‌کشی‌میکرد‌ولی‌بابت‌کارش هزینه‌ای‌از‌خانواده‌ها‌نمیگرفت. 🌸من‌با‌لحنی‌تند‌به‌هادی‌گفتم‌چرا‌پول نمیگیری ⁉️ تو‌هم‌مثل‌بقیه‌خرج‌زندگی‌داری . لبخند‌زد😍 و گفت: آدم‌برای‌رضای‌خداباید کارکنه، اوستا‌کریم‌هم‌هوای‌مارو‌داره، هر‌وقت احتیاج‌داشتیم‌برامون‌میفرسته. 🌸من‌فقط‌نگاهش‌می‌کردم😳. یعنی اینکه‌حرفت‌را‌قبول‌ندارم. هادی‌فقط‌می خندید! بعد‌مکثی‌کرد‌و‌ماجرای‌عجیبی😳 را‌برایم‌تعریف‌کرد. باور‌کنید‌هر‌زمان‌یاد این ماجرا‌می‌افتم، حال‌و‌روز‌من‌عوض‌می شود. آن‌شب‌هادی‌گفت: 👇👇 🌸یک‌شب‌تو‌همین‌نجف‌مشکل‌مالی‌پیدا کردم‌و‌خیلی‌به‌پول‌احتیاج‌پیدا‌کردم. 🌸آخر‌شب‌مثل‌همیشه‌رفتم‌توی‌حرم‌و مشغول‌زیارت‌شدم. اصلا‌هم‌حرفی‌درباره ی‌پول‌به‌مولا‌نزدم. همین‌که‌به‌ضریح چسبیدم، یه‌آقایی‌به‌سرشانه‌ی‌من‌زد‌و گفت: آقا‌این‌پاکت‌برای‌شماست. 🌸برگشتم‌و‌دیدم‌یک‌آقای‌روحانی‌پشت سر‌من‌ایستاده. او‌را‌نمی‌شناختم. بعد‌هم بی‌اختیار‌پاکت‌را‌گرفتم. هادی‌مکثی‌کرد‌و ادامه‌داد: بعد‌از زیارت‌راهی‌منزل‌شدم. 🌸درخانه‌پاکت‌را‌باز‌کردم. باتعجب‌دیدم مقدار‌زیادی‌پول‌نقد🥇 داخل‌آن‌پاکت است! هادی‌دوباره‌به‌من‌نگاه کرد‌و‌گفت:  همه‌چیز‌زندگی‌من‌و‌شما‌دست‌خداست. من برای‌مردم‌ضعیف، ولی‌با ایمان‌کار می‌کنم. خدا‌هم‌هر‌وقت‌احتیاج‌داشته‌باشم‌برام می ذاره‌تو‌پاکت‌و‌می‌فرسته! 🌸خیره‌شدم‌توی‌صورتش😳. من‌می خواستم‌او‌را‌نصیحت‌کنم، اما‌او‌واقعیت اسلام‌را‌به‌من‌یاد‌داد. 🌸واقعا‌توکل‌عجیبی‌داشت.👌 او‌برای رضای‌خدا‌کار‌کرد. هم‌جواب‌اعمال خالص‌او‌رابه‌خوبی داد. بعد‌ها‌شنیدم‌که‌همه‌از‌این‌خصلت‌هادی تعریف‌می‌کردند. اینکه‌کارهایش‌را خالصانه‌انجام‌میداد. یعنی‌برای‌حل‌مشکل مردم‌کار‌میکرد‌اما‌برای‌انجام‌کار‌پولی‌نمیگرفت ❤️  〖بر༘شی‌از کتاب "پسرک فلافل فروش