🖤🌙
#خاطراتشھدا🪴
روز پنجشنبه بود، پشت بی سیم منو خواسته بودند
وقتی رفتم گفتند :
"حاجی میخواد براش روضه بخونی، از پشت بی سیم"
خیلی گرفته و ناراحت بود، شروع کردم به خوندن:
" در بین آن دیوار و در
زهرا صدا میزد پدر
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من"
وسط خوندن گفت : " طیب الله ، بس است ..."
حاجی با همین دو تا بیت بی تاب شده بود
بی تاب حضرت زهرا (سلام الله علیها)
#شھید_حاجحسین_خرازی💛
راوی:
#شھید_محمدرضا_تورجیزاده💞
🖤🌙
#خاطراتشھدا🪴
روز پنجشنبه بود، پشت بی سیم منو خواسته بودند
وقتی رفتم گفتند :
"حاجی میخواد براش روضه بخونی، از پشت بی سیم"
خیلی گرفته و ناراحت بود، شروع کردم به خوندن:
" در بین آن دیوار و در
زهرا صدا میزد پدر
زهرای من زهرای من
زهرای من زهرای من"
وسط خوندن گفت : " طیب الله ، بس است ..."
حاجی با همین دو تا بیت بی تاب شده بود
بی تاب حضرت زهرا (سلام الله علیها)
#شھید_حاجحسین_خرازی💛
راوی:
#شھید_محمدرضا_تورجیزاده💞