eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.2هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
60 فایل
خادم🖤 گرچه مفقودالاثر هابی مزاران جهانند بی نشان گمنام محشورملک درآسمانند 🇮🇷 @yadmanshohada_admin https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلهای بهاری 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸اولین روز اسفند ماه 💫را معطر میکنیم به ذکر 🌸عطر خوش صلوات 💫 بر حضرت محمد (ص) 🌸و خاندان  پاک و مطهرش 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
هدایت شده از خادم الشهدا
شهادت ینی ؛ من واسه لبخند خدا کار میکنم ن واس تشویق مردم ..!🤍 🌹
🌷شهید محمد حسین یوسف الهی، جانشین واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان، همو که بر اثر تقوی و رعایت حلال و حرام الهی، اخلاص در عبادت, جهاد در راه خدا. و ... ! چشمان برزخی اش باز شده بود و برخی خبرهای غیبی را بر زبان می آورد. این گوشه ای از کرامات ولی خدا، حسین آقای یوسف الهی بود💕 ⚪️ چند خاطره از شهید یوسف الهی:👇 💠 همرزم شهید: حسین به من گفته بود در کنار رودخانه اروند بمان و درجه جذر و مدّ آب که روی میله ثبت می‌شود را بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه های شب، خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه. بعداً برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم تا کسی کسی متوجه خوابیدن من نشود!! وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: "تو شهید نمی‌شوی". با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و باز به من گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می‌نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود!! خدا گواه است که در آن شب و در آن جا، هیچ کس جز خدا همراه من نبود!!! او از کجا میدانست!؟ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 مادر شهید: با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا. وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟ امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد! ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 برادر شهید: برای پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس, از کرمان راهی تهران شدیم. ساعت ده شب به بیمارستان رسیدیم. با اِصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمی‌دانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمّدحسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله! جوان ادامه داد: حسین گفته: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا! وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین تمام سوخته، ولی می‌تواند صحبت کند. اوّلین سؤال ما این بود: از کجا میدانستی که ما آمدیم؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم! محمّدحسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و... را گفت! ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 همرزم شهید: دو تا از بچّه های واحد شناسایی، از ما جدا شدند. آنهم با لباس غوّاصی در آبها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم. محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر ۴۱ ثارالله بود، موضوع را با شهید حاج قاسم سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت. حاجی گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر می‌شود. امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص می‌کنم. صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟ گفت: نه. پرسیدم: چرا؟! حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را. با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟ گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟ اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی‌شد. در ثانی، اکبر نامزد هم داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود. اکبر در خواب گفت: که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می‌گردیم. پرسیدم: چه طور؟! گفت: شهید شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب، نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد! ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از شهدای کرمان
4_5830262523424674333.mp3
13.88M
✍قرائت کامل زیارت آل‌یاسین به همراه بیانات و ذکر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از فرازهای آن... @shahidan_kerman
هدایت شده از گلهای بهاری 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر صبح آیه الکرسی را بخوانی تا شب در امان خدا هستی آیه الکرسی عظیم ترین آیه در قرآن است برای حفظ مال و جان و حتی سلامتی عزیزانت هرروزآیه‌الکرسی بخوان...
هدایت شده از شهدای کرمان
✍متن کامل وصیت نامه سردار شهید محمدحسین یوسف الهی... 🔹ولی ای پدر و مادر و ای خواهران و برادران عزیزم این رسالت را شما باید زینب وار به دوش کشید و از عهده آن به خوبی بر می آئید و می توانید چون پتک بر سر دشمنان داخلی و خارجی فرود آیید و خون ما را هم چون رود سازید تا هر چه بر سر راه دارد بردارد تا به دریای حکومت عدل حضرت مهدی عجل الله برسید. 🔸امیدوارم که خداوند عمر رهبر عزیزمان را تا انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله طولانی بگرداند و ظهور حضرت مهدی عجل الله را نزدیک بگرداند تا مستضعفین جهان به نوایی برسند و صالحین وارثین زمین شوند. 🔹ای مردم بدانید که تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید مسلمان و مؤمن و پیروزید وگرنه هر کدام راهی به غیر از این دارید آب را به آسیاب دشمن می ریزید. 🔸همچنان که تا کنون بوده اید باشید تا مانند گذشته پیروز باشید و این میسر نیست به جز یاری خواستن از خدا و دعا کردن. 🔹امیدوارم که خداوند متعال به حق آقا امام زمان عجل الله ایران را از دست شیاطین و به خصوص شیطان بزرگ نجات دهد و از این وضع بیرون بیاورد که بدون خدا هیچ چیز نمی تواند وجود داشته باشد. 🔸به امید اینکه تمام دوستان گناهان مرا ببخشند التماس دعای عاجزانه از همگی دارم محمد حسين يوسف الهی ۲۴ اسفند ۱۳۶۱ شمسی... 💢منبع کتاب حسین پسر غلامحسین صفحات ۲۷۹_۲۷۶ @shahidan_kerman
☀️ ☀️ 💎امام سجاد علیه السلام: 🌸 همانا مردم زمان غيبت او ( امام مهدی عجّل الله)، که امامتش را باور دارند و در انتظار ظهورش به سر برند ، از مردم تمام زمان‌ها بهترند . 📗بحار الأنوار ج52 ص122 🔸🔸برتری مردم در و و برای ظهور امام زمان عجل الله تعالیٰ فرجه الشریف است . https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
✍شهیدی که پدر و مادرش را در کودکی از دست داد و یتیم شد برگرفته از خاطرات زینب صالحی دختر شهید اکبر صالحی... 🔹شهید اکبر صالحی در ۶ سالگی مادر مهربونش رو از دست داد در ۱۲ سالگی مشیت الهی بر این شد پدر که تنها تکیه گاه ایشان بود هم از کنار ایشان عروج کند. 🔸سالهای سختی در کنار برادران و خواهرش گذراند و همین باعث شد به شدت به نیازمندان و یتیمان توجه و ارادت خاصی داشته باشند با همه مهربان بود شوخ طبع و خونگرم بود و سعی داشت اطرافیان را شاد و خوشحال ببیند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی کرد. 🔹شوخ طبعی و عطوفت ایشان باعث شده بود دوستان زیادی داشته باشند توی فامیل هم خیلی مورد علاقه بود. 🔸از برادرانش مکانیک ماشین آلات سنگین آموخته بود و در جهاد سازندگی مشغول به کار شد که پس از مدت کوتاهی به عنوان راننده و تعمیر کار لودر وارد جبهه حق علیه باطل شد دلیری و بی باکی ایشان شهره تمام همرزمانش بود. 🔹این سنگر ساز بی سنگر در آستانه پایان ۲۶ سالگی به دعوت پروردگار خود لبیک گفت و در شلمچه عملیات کربلای پنج به دیدار حق شتافت روح ملکوتی ایشان غرق در نور رحمت و مغفرت. 💢آدرس مزار مطهر شهید گلزار شهدای کرمان قطعه ۱ ردیف ۱۳ شماره ۶... @shahidan_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍اینا از هرچی داشتن گذشتن ما چی‌کار کردیم... 🔸هدیه به روح شهید مدافع حرم سجاد طاهر نیا و همسرش همچنین آرامش دل دو فرزند خردسال ایشان صلوات... @shahidan_kerman
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شهیدان شاهدان زنده هستند     چو خورشید جهان تابنده هستند شهیدان گر چه رفتند از بر ما    ولی در قلب ما پاینده هستند 🌷زیارت‌نامه شهدا🌷 ✨ بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم✨ 《اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.》 ♻️شادی ارواح طیبه شهدا صلوات♻️ ✨اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم✨ ╔═.🥀🍃.📿════╗ https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1 ╚════🥀.🍃.📿═╝
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
اگر مثل شهدا نباشیم بی فایده است/ باید پیام شهدا را به‌ داخل شهرها ببریم هر روز ورود زبانش بود و میگفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون، کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوان‌ها؛ باید پیام اینهایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.» یکبار به او گفتم: «خب! اگه این کـار رو بکنیم چی ميشه!؟» برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه ميشه. گناه در سطح جامعه کم ميشه. مردم اگه با شهـدا رفیق بشن، همه چی درست ميشه؛ اونوقت جوانها ميشن یار امام زمان عج .» بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین ما نميتونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خاطرات کوتاه و زیبای شهدا رو جمع کنیم و منتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوانها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهـدا نباشیم، بی فایده است؛ شهید درو یشعلی شکارچی. # همراه _ شهدا
یک ماه دیگه تا سالگرد شهادت شهید غلامحسین اکبری هست😔😔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا