هدایت شده از محسنین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اتفاق عجیب در گلستان شهدای اصفهان:
همانگونه که در فیلم میبینید کودک پس از گذاشتن گل بر روی مزار شهید مدافع حرم در گلستان شهدا اصفهان جملهای نامفهوم میگوید و آن جمله این است:
میگه دستت درد نکنه برام گل گذاشتی❤️
🔻مادر بچه میگوید: ابتدا نفهمیدم چه گفت، منزل که آمدیم، فیلم را که دیدم از او پرسیدم: کی این جمله را بهت گفت!!! دخترم در جوابم گفت: همون شهیدی که براش گل گذاشتم با صدایی زیبا از زیر زمین بهم گفت: دستت درد نکنه برایم گل گذاشتی.❤️
✅ به درستی که خداوند متعال در قرآن به زنده بودن شهدا اینگونه اشاره میفرمایند: وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ (شهدا زنده هستند و نزد خدا روزی میگیرند)
✅️این ویدئو را با دقت ببینید و اگر دلتان شکست، برای شهدا این امام زادههای عشق صلواتی هدیه کنید.
¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆ ¤ ☆
🖤🥀 #محسنین
👉@yamohsen_118
هدایت شده از جهاد تبیین🇮🇷
10.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با مدیر مدرسهای که خودروی خودش را فروخت تا مادرِ دانش آموزش را از زندان رفتن نجات دهد
😍🇮🇷👌🏻
جمهوری اسلامی
عجب زنان باشهامت، باگذشت و عاشقی رو تحویل این جامعه داده الحمدالله، این زنان لیاقت خیـــــــلی زیادی دارن برای بیشتر دیده شدن و بیشتر شنیده شدن❤🙏🏻
#جهاد_تبیین 👈🏻عضو شوید
@jahad_tabiin_rahbari
نام : شهیده سیده طاهره هاشمی
تولد : 1 / خرداد / 1346
محل تولد : شهرستان آمل _ روستای شهید آباد
شهادت : 6 / بهمن / 1360
محل شهادت : آمل _ درگیری با منافقین
سن : 14
مزار : گلزار شهدای آمل
خلاصه ای از زندگی :
سلام بر خواهران و برادران بزرگوارم
من سیّده طاهره هاشمی در اوّل خرداد سال 1346 در روستای شهیدآباد (شهربانو محلّه) شهرستان آمل، در خانوادهای متدیّن و انقلابی به دنیا آمدم و تحت تربیت پدر و مادر بزرگوارم که هر دو از سادات بودند، رشد و پرورش یافتم.
من از کودکی با قرآن، نهجالبلاغه و سایر کتب اسلامی اُنس و اُلفت خاصّی پیدا کرده بودم و به دلیل جوّ فرهنگی و مذهبی خانواده، روح تشنهام با عمیقترین مفاهیم دینی و معنوی سیراب شد. از وقتی که نخستین گامها را برای آموزش در مدرسه برداشتم؛ لحظهای از مطالعه غافل نبودم. عشق به مطالعه در کتب اسلامی و اندیشه های متفکّران بزرگ انقلاب، از من دختری با درکی بالاتر از سنّم ساخته بود.من بینش و بصیرت سیاسی بسیار قویی پیدا کرده بودم؛ به طوری که در محیط مدرسه علاوه بر کسب علم، به انجام فعالیّتهای سیاسی و تربیتی نیز میپرداختم و به دلیل بهره مندی از آموزه های قرآنی پدرم بر مسائل قرآنی آشنابودم و توانسته بودم در مدرسه هیات قرآن تشکیل بدهم.من و خواهرم، همیشه در صف مقدّم راهپیماییهای ضدّ رژیم حضور داشتیم.👇
#سالروزشهادت
#زندگی_نامه
💫شهیده💫
نام : شهیده سیده طاهره هاشمی تولد : 1 / خرداد / 1346 محل تولد : شهرستان آمل _ روستای شهید آباد شهادت
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز یکی از اعضای مؤثّر انجمن اسلامی و عضو فعّال پایگاه بسیج محلّه بودم. سعی میکردم هرگز در ادای تکالیف واجب دینی کوتاهی نکنم و مستحبّات را تا جایی که میتوانستم، به جا میآوردم.به حجابم خیلی مقیّد بودم. قبل از انقلاب هم با چادر به مدرسه می رفتم. حتّی سرِ کلاس هم چادرم را از سرم برنمی داشتم. مسئولان مدرسه به من گفتند : «این جا روسری هم حق نداری سرکنی،چه برسدبه چادر!». اما من زیر بار نمی رفتم. تا لحظه شهادت هم چادرم را بر روسری ام سنجاق کرده بودم.
من در کارهای هنری چون خطّاطی، طرّاحی، گلدوزی، نگارش مقاله، تهیّه روزنامه دیواری و نیز اداره برنامههای فرهنگی مدرسه بسیار موفّق بودم و بسیاری از برنامههای فرهنگی، اجتماعی و حرکتهای سیاسی مدرسه بر عهده من بود. برگزاری انتخابات نمادین برای بچهها، راهاندازی کتابخانه مدرسه و اجرای نمایشنامه های انقلابی در قالب بازی های کودکانه برخی اقدامات من بود.👇
#سالروزشهادت
#زندگی_نامه
💫شهیده💫
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز یکی از اعضای مؤثّر انجمن اسلامی و عضو فعّال پایگاه بسیج محلّه بودم.
از ویژگیهای کار هنری و گرافیکی من این بود که قالب ها و محتوای انقلابی و سیاسی گرافیک و مفاهیم سیاسی و انقلابی را به خوبی به تصویر می کشیدم.
طاها؛ تخلّصی بود که با آن آثار خود را امضا می کردم.
من حتّی در برخورد با دانشآموزانی که تحت تأثیر تبلیغات گروهکهای منحرف قرار گرفته بودند؛ بسیار مهربان، باحوصله و دلسوز بودم و و از فرط مهر و دوستی، آنها را به خود جذب میکردم.
کارم را هرگز گردن کسی نمی انداختم. همیشه خودم کارهایم را انجام می دادم؛ دقیق و سرِ وقت. عبادت و نمازهایم هم همینطور بود، سعی میکردم نماز سرِ وقتم ترک نشود.
همیشه چهره خندان و شادابی داشتم و بسیار وقت شناس بودم. وقتی با کسی قرار ملاقات داشتم، سرِ وقت می رفتم و او را معطّل نمی کردم. اگر قول می دادم کاری انجام دهم، امکان نداشت زیر قولم بزنم.وقتی کاری را به من می سپردند، با این که فرصت کافی داشتم؛ بلافاصله مشغول کار می شدم. وبه همه میگفتم کار را نباید معطّل گذاشت؛ ممکن است بعداً فرصت پیش نیاید.👇
#سالروزشهادت
#زندگی_نامه
💫شهیده💫
از ویژگیهای کار هنری و گرافیکی من این بود که قالب ها و محتوای انقلابی و سیاسی گرافیک و مفاهیم سیاس
تکالیف درسی ام را پاکیزه و منظّم می نوشتم. برای همین سرِ درس ریاضی، مدام معلّمم ازم می خواست بروم پای تخته و تمرین ها را حل کنم.
روز ششم بهمن سال 1360 گروهک های معاند انقلاب اسلامی با اشغال شهر آمل با نیروهای بسیجی و مردمی درگیر شده بودند. این روز درست مصادف با عقد خواهرم بود.
شب تا صبح درگیری شدیدی بین اعضای ملحد اتّحادیه کمونیستهای ایران و نیروهای مسلّح شهر به خصوص پاسداران اتّفاق افتاده بود. مدارس تعطیل شده بود و من با جمع آوری دارو، رساندن نان به مدافعان شهر، در کمک به بسیجیان و پاسداران کوشا بودم.
سرانجام درغروب روز ششم بهمنسال1360 درسنّ چهارده سالگی،درحال کمک به نیروهای مدافع شهر؛ در درگیریهای خونین گروهکهای معاند با نیروهای بسیجی و مردمی با اصابت دو گلوله به فیض شهادت نائل آمدم.
بنده یک شب قبل از شهادتم در خواب شهید بهشتی ویارانش را و دوتن از اعضای انجمن اسلامی محل(شهید امان الله قدیر و شهید فضلی) را دیدم که مژده ی شهادتم را به من دادند.
#سالروزشهادت
#زندگی_نامه
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
❤️ #شهیده 🕊
❤️ #روایت_جاماندگی_دلدادگی 🦋
❤️ #معطر_به_عطر_شهادت 🌹
🌷 👈 عضو شوید :
🔴 https://eitaa.com/shahidgrl
💫شهیده💫
تکالیف درسی ام را پاکیزه و منظّم می نوشتم. برای همین سرِ درس ریاضی، مدام معلّمم ازم می خواست بروم پا
صلواتیهدیهکنیدشادیروحمطهرشهیدهعزیز#سیدهطاهرههاشمی🌱💚
وصیت شهدا
در باب حجاب...
🕊🧕
شهید محمد کریم غفرانی
حفظ حجاب هم
چون جهاد در راه خداست...
#حجاب
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
❤️ #شهیده 🕊
❤️ #روایت_جاماندگی_دلدادگی 🦋
❤️ #معطر_به_عطر_شهادت 🌹
🌷 👈 عضو شوید :
🔴 https://eitaa.com/shahidgrl
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖جانباز ۳سالهی ایران به آرزویش رسید.
✌️زهرا ممتحن، کوچکترین جانباز ایران است
دی ماه ۱۴۰۲ وقتی به همراه خانوادهاش به زیارت مزار حاج قاسم رفته بود در آن حادثه تروریستی مادر و مادربزرگش را از دست داد و خودش هم بهشدت مجروح شد.
وقتی برای مصاحبه مهمان خانهشان شدیم؛ زهرا کوچولو از یک آرزو برایمان گفت:
💕 «دوست دارم آقا را از نزدیک ببینیم، مثل آرتین!»
💕 حالا زهرا به آرزویش رسیده است و اینبار از آن دیدار میگوید.
#حادثه_تروریستی
#کلیپ
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
❤️ #شهیده 🕊
❤️ #روایت_جاماندگی_دلدادگی 🦋
❤️ #معطر_به_عطر_شهادت 🌹
🌷 👈 عضو شوید :
🔴 https://eitaa.com/shahidgrl