#پاسخبهشبهات
🔴شبهه: کی گفته جمهوری اسلامی مقدس است؟ ولی فقیه و حکومت را مقدس میکنند تا نشه ازش انتقاد کرد!
✅ پاسخ: اگر کسی خدا و دین او را قبول داشته باشد، میداند که خدا مقدس است. هر چیز دیگری هم که به نحوی، منتسب به خدای سبحان شود، مقدس شمرده میشود. مثلاً خانه خدا یا بیتالمقدس از آن جهت مقدس است که به خدا انتساب دارد. حتی مساجد معمولی که قبلاً مکانی مانند سایر اماکن بوده، وقتی عنوان مسجد به خود میگیرد، رعایت حرمتش واجب شده و احکام خاصی از جمله حرمت نجس کردن آن، حرمت ورود به آن در حال عذر شرعی و حتی کراهت فریاد زدن یا انداختن آب دهان در آن، پیدا میکند.
جالب اینکه قرآن کریم حتی از بی حرمتی به "قلائد" (کفشی که در موسم حج به گردن گوسفندِ قربانی آویخته میشود) نهی میکند!! (مائده آیه ۲)
البته هرچه این انتساب نزدیکتر، شدیدتر و واضحتر باشد، تقدس آن چیز نیز بیشتر میشود.
بنابراین وقتی یک کفش به دلیل انتساب به خدای سبحان مقدس شمرده میشود، تعجب ندارد که نایب امام زمان و حجت خدا و نیز علمای دین و... را مقدس شمرد.
با این وجود، آیا میتوان حکومت اسلامی یا ولیفقیه را نقد کنیم؟ پاسخ مثبت است. نه تنها خود ولیفقیه (و نه هیچ عالم دیگری) ادعای عصمت نکرده، بلکه بارها اندیشمندان را به "بیان نظرات" و انتقادات دعوت کرده است. اما واضح است که بیان انتقاد نباید به طرز حرمت شکنانه باشد.
مثلاً همین مسجد که گفته شد به دلیل انتساب به خداوند متعال مقدس است، آیا قابل بازسازی یا حتی تخریب نیست؟ چرا هست، اما نباید به شکلی باشد که عرفاً بیاحترامی به آن تلقی شود.
#پاسخبهشبهات
🔴شبهه: اگر دین مانع پیشرفت نیست، پس چرا اکثر کشورهای دینی عقب ماندهاند؟
✅ پاسخ: بارها گفتهام که یکی از عیوب روشنفکری در جامعهی ما، تقلید چشم و گوش بسته از نظرات اندیشمندان غربی است. بله دین میتواند مانع پیشرفت باشد اگر دین مملو از آموزههای ضد علمی و ضد عقلی متعددی داشته باشد مانند مسیحیت. روشنفکران غربی آموزههای مسیحیت را دیده و به درستی دینشان را مانع پیشرفت دیدهاند. متاسفانه در جامعه ما هم همان سخنان تکرار شده بدون اینکه دقت شود، اسلام نه تنها با علم و تفکر دشمنی ندارد، بلکه همواره به آن دعوت کرده تا حدی که به گرفتن آن از دست کافر و فاسق هم تاکید کرده است.
بنابراین باید گفت غرب از زمانی پیشرفت کرد که دین خود را رها کرد، اما ما زمانی درجا زدیم و عقب ماندیم که دین خود را رها کردیم.
این که چطور شد دین خود را رها کردیم خود مسئله مهمی است که میتوان در چند نکته خلاصه کرد:
دنیاگرایی، اختلاف و دشمنی درونی، نفوذ بیگانگان در افراد تاثیرگذار در جامعه (سیاستمداران، دانشمندان و...)، انحراف تدریجی از خط اصیل اسلام و دور شدن از منبع وحی (أهل بیت علیهم السلام) که این آخری منشأ یک عامل مهم دیگر شد: #فهم_غلط_از_دین
شهید مطهری در مقدمه کتاب انسان و سرنوشت» در این باره میگوید:
علت عقب ماندگی دین نیست فهم غلط از دین است مثلا فهم نادرست از انتظار فرج باعث تنبلی و سکون میشود و انسان و جامعه را از رشد باز می دارد اما وقتی انتظار سازنده باشد حرکت و تمدنسازی شکل میگیرد
نکته
۱) کشورهای اسلامی زمانی دارای تمدن بود و بر تمام جهان تاثیرگذار بود عمده عالمان تمدنساز دیندار هم بودند حتی در دنیای مدرن نیوتن و انیشتین دیندار بودند و این نشان میدهد که دینداری مانع پیشرفت نیست
۲) در همین تجربه انقلاب یافتیم مجاهدان دیندار در پیشرفت کشور نقش داشتند؛ شهیدان فخریزادهها، تهرانی مقدم، احمدی روشن ها، آشتیانی ها و....
حتی افرادی مانند پروفسور حسابی نیز افرادی به شدت مذهبی بودند که افتخار آفریدند.
#پاسخبهشبهات
🔴شبهه: چرا در میان این همه داستان در قرآن، قصه عشق یوسف و زلیخا، احسن القصص شد..؟!
قصه ی عشق زن متأهل به پسر مجرد ،
عشق زن مسن به پسر جوان ،
عشق ملکه به غلامش(پسرخوانده) ؟
آیا عشق یک زن متأهل به مرد دیگر، ناپسند و گناه نیست..؟
چرا اصلاً هیچ حرفی از شوهر زلیخا نزده ؟
چرا با اینکه قرآن این قصه رو گفته و در آخر بهم میرسند، عیب جویی و تحقیر در بیان داستان صورت نگرفته ؟!
و حظ عشق رو به کام خواننده به وجود میاره ؟
چرا قرآن این قصه رو با آب و تاب و شیرین و دلچسب و به اصطلاح تا این حد رمانتیک و دراماتیک تعریف کرده..؟!
زلیخا مهمونی ترتیب میده، و زنان مصر رو دعوت میکنه و چاقو و ترنج دستشون میده و یوسف وارد میشه و ...؟؟!
چرا به جای تنبیه و سنگسار زلیخا، او فرصت پیدا می کنه تا حقانیت این عشق رو به دیگران اثبات کنه..؟!
چرا متدینین و مسلمانان با خدا، سر این داستان نمی جنگند..؟
فکر کنید اگر غیر از قرآن، قرار بود این داستان چاپ و منتشر بشه، محال بود از ممیزی ارشاد بتونه رد بشه! منظورم الگوی عشق متاهل به غیرهمسرش..!!
چرا در قرآن وقتی شرح عاشقی زلیخا رو میده، شوهرش و خانواده اش اون رو به جرم ناموسی، نمی کشند..؟
چرا تو قران نمیگه زلیخا باید سنگسار بشه ؟ و داستان به جای اینکه به وصال برسه به سنگسار نمی رسه..؟!!
✅ پاسخ:
1⃣ اولا احسن القصص بودن سوره یوسف مربوط به کل داستان حضرت یوسف (از ابتدای کینه برادرانش تا رسیدن به اوج عزت و قدرت ایشان) است
2⃣ ثانیاً داستان عشق زلیخا به حضرت یوسف در قرآن با رعایت کامل حیا و عفت نقل شده و از بیان جزئیات غیر ضرور اجتناب شده و تنها نکات عبرت آموز آن نقل شده است.
3⃣ سوم اینکه علیرغم دعوت زلیخا، گناهی اتفاق نیفتاد که حکم سنگسار اجرا شود.
4⃣ رفتار همسر زلیخا و حکومت آن زمان مصر، که بتپرست بودهاند، نمیتواند ملاک حسن و قبح و صحت و غلط آن برای یک مسلمان باشد. مضافاً اینکه بوتیفار برای حفظ آبروی خود بر مسئله سرپوش گذاشت نه اینکه این رفتار زشت را تایید کرده باشد.
5⃣ اگر کسی واقعاً قرآن را قبول دارد، در همین کتاب مقدس و در سوره نور، برای زناکار مجازات وضع شده است.
6⃣ در هیچ جای قرآن، حقانیت این عشق اثبات نشده و برعکس تقببح شده است. رسیدن عاشق (زلیخا) به معشوق نیز در قرآن بیان نشده است.
7⃣ نه تنها کتابهای مجوز دار زیادی در بازار هست که حاوی بیان داستانهای عاشقانه و به مراتب رمانتیک تر از این داستان قرآنی است، بلکه (متاسفانه) برخی سریالهای تلویزیونی نیز با همین مضمون در تلویزیون پخش میشود.