🌹قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):
♦️«مَنْ يَصْبِرْ نَصَرَهُ اللهُ وَ مَا أُعْطِيَ عَطَاءٌ خَيْرٌ وَ أَوْسَعُ مِنَ الصَّبْرِ وَ النَّصْرُ مَعَ الصَّبْرِ وَ الْفَرَجُ بَعْدَ الْكَرْبِ وَ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»
♦️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هرکس صبر کند خداوند یاریش میکند، و هیچ خیر و نیکی بهتر از صبر نیست و بدان پیروزی بر مشکلات با صبر حاصل شده و گشایش در زندگی با بلا ممکن میشود. و همانا همراه سختی راحتی است.
📚(مستدرك الوسائل؛ ج11، ص 263)
☀️رهبر معظم انقلاب
اسلام دین زندگی است. در اسلام همان اندازه که مسائل معنوی و اخلاقی وجود دارد، مسائل سیاسی و دنیایی هم وجود دارند، به همان اندازه که نماز اهمیت دارد، جهاد در راه خدا هم اهمیت دارد؛ به همان اندازه که انسان باید به سوی خدا برود، باید به همان اندازه کین و کید دشمنان خدا را بفهمد و در مقابل آنان جبهه بگیرد؛ چنین نیست که انسان مسلمان اگر نماز بخواند و عبادت کند و در کنج خلوتگاه محراب بنشیند، مسلمانی خود را کامل کرده باشد! مسلمان اگر میخواهد مسلمان کاملی باشد به امور دنیا هم باید بپردازد، سیاست هم باید بفهمد و در سیاست هم باید مداخله کند.
به ما میگویند: دین از سیاست جداست! اسلام میگوید: «دین و سیاست یکی است» سیاست جزء دین است، جزء احکام دین است. مهمترین بخش فقه ما، بخش سیاست است و معظم دین را سیاست تشکیل میدهد.
📚کتاب ولایت و انسانسازی
🍀🌟🍀🌟🍀
#قرآنی
✅پرسش: قرآن ادعا نموده که همه موجودات عالم جفت و نر و ماده دارند. آن خدایی که همه موجودات عالم را جفت آفریده (زخرف/12) اما ما می بینیم که همهُ جانوران عالم جفت نیستند. برای مثال تک سلو لی ها از جمله آمیب دارای جنس نروماده نیستند وموجوداتی هستند که هردو سلول نر و ماده را با هم دارند (موجودات هرمافرودیست)!
✍️پاسخ: ترجمه ای که در پرسش نقل شده، دقیق نیست؛ آیه کریمه نمی فرماید: «همهُ موجودات عالم را جفت آفریده» بلکه می فرماید: «همان كسى كه همه زوجها را آفريد»:
🔅وَ الَّذي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ (زخرف/12)
و همان كسى كه همه زوجها را آفريد، و براى شما از كشتيها و چهارپايان مركبهايى قرارداد كه بر آن سوار مى شويد
🔹پس استدلال به این آیه در این موضوع صحیح به نظر نمی رسد. برای اینکه این بحث در حد مقدور کاملا روشن شود، بهتر است ابتدا مروری اجمالی داشته باشیم بر آیاتی که به «زوجیت اشیاء» اشاره دارد و مرتبط با این موضوع است:
🔸کلمه «الازواج» دو بار در قرآن آمده؛ مضمون هر دو آیه هم شبیه یکدیگر است و در ضمن برشمردن نعمتهای خداوند، به مسأله خلقت ازواج هم اشاره می کند: زخرف/12 ، یس/36 ؛ در این دو آیه به موضوع بحث یعنی «زوجیت تمام اشیاء عالم» اشاره نشده است و دست کم اشاره اش تصریحی ندارد پس خارج از موضوع بحث ماست.
🔹کلمه «زوج» در موارد متعددی بکار رفته اما آیاتی که مرتبط با این بحث است و کلمه زوج در آنها آمده، 5 مورد است؛ حج/5 ، شعراء/7 ، لقمان/10 ، ق/7 ، رعد/3 ؛ در این 5 آیه سخن از زوجیت در خصوص گیاهان و میوه آنهاست. مطلبی که در زمان قرآن به صراحت و روشنی مشخص نبود اما قرآن این زوجیت را در مورد گیاهان مطرح می کند و مشخص است که معنای زوجیت در گیاهان همان نر و ماده بودن آنهاست. اگر «لينه» دانشمند و گياه شناس معروف سوئدى در اواسط قرن 18 ميلادى موفق به كشف زوجيت عمومى و همگانى در جهان گياهان شد، قرآن مجيد در يك هزار و چهار صد سال قبل از آن، اين حقيقت را بیان نموده است. (برگزيده تفسير نمونه، ج2، ص462)
🔸این 5 آیه هم از موضوع بحث (یعنی زوجیت تمام اشیاء عالم) خارج است و تنها در مورد گیاهان سخن می گوید.
🔹اما صريح ترين و عمومى ترين آيه ای که می توان در این بحث بدان استناد نمود، آیه 49 ذاریات است:
🔅وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (ذاريات/49)
و از هر چيز دو جفت آفريديم، شايد متذكّر شويد
🔹ابتدا کلمه «زوج» (که اساس و ریشه این پرسش است) را با توجه به کتابهای معتبر لغت معنا می کنیم و بعد نظر مفسران و دانشمندان دینی را درباره این آیه ذکر می کنیم:
🔸معنای لغوی کلمه «زوج»:
به هر یک از دو قرين از مذكّر و مؤنّث در حيواناتی که جفت دارند، زوج گفته می شود؛ نیز به هر دو قرين در غير حيوانات نيز زوج اطلاق می شود: مثل يك جفت كفش؛ نیز به هر چیزی که مانند یا ضدی داشته باشد.
🔹نظر مفسران درباره معنای آیه:
بیشتر مفسران، «زوج» در آیه مورد بحث (ذاریات/49) را به معنى «اصناف مختلف موجودات جهان» دانسته اند كه به صورت «زوج» خلق شده اند: مانند شب و روز، نور و ظلمت، دريا و صحرا، خورشيد و ماه، نر و ماده، و غير اينها.
🔸البته استاد مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، قدری در مفهومی «زوج» توسعه داده و آن را شامل تمام نيروهاى مثبت و منفى (و از جمله الکترون و پروتون) می داند.
💠نتیجه این که: در کتابهای معتبر لغت گفته شده: کلمه «زوج» به طور کلی به چیزهایی که قرین یکدیگر و یا حتی ضد یکدیگرند، اطلاق می گردد: مرد و زن، نر و ماده، شب و روز و ...
🔹از نظر غالب مفسران (از قدیم تا کنون؛ سنی و شیعه) معنای آیه کریمه اینست که: موجودات عالم دارای اصناف و انواع مختلفی هستند و نر و ماده بودن یکی از مصادیق آیه کریمه است. تنها چیزی که در عالم صنف و نوع و مشابه و مماثل ندارد، خدای تعالاست که از هر نظر یگانه و واحد است.
🔸پس این پرسش که معنای «زوج» در آیه را محدود به نر و ماده بودن موجودات کرده و بر این اساس مثال تک سلولی آمیب را مطرح می کند، ارتباطی با متن آیه 49 ذاریات ندارد؛ زیرا آیه نمی گوید: «همه چیز نر و ماده دارد»، تا بر این اساس مثال اشکال تک سلولی بودن آمیب را مطرح کنیم.
🔹ضمن اینکه آمیب ها هم زیر مجموعه آغازیان است و در ردیف تکیاختگان جانورمانند دیگر (یعنی: پارامسی و اسپوروزوآ) قرار دارند. پس صنف و نوع دیگری از تک سلولی ها در کنار آمیب ها هم قرار دارد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮
http://eitaa.com/joinchat/3560439879C0e9ded2d08
╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
╲\ ╭``┓
╭``🌸``╯
┗``╯ \╲
⭕️ سوال
⁉️ آیا دعا با اراده و خواست خداوند تنافی دارد؟
🔰 جواب
🔸 دعا یکی از علل موجود شدن پدیدههاست و منافاتی با اراده الهی ندارد.
🔹 برای تحقق قطعی یک پدیده در عالم، چندین عامل دست به دست هم داده و آن را به وجود می آورند. به عنوان مثال برای به دست آوردن میوه، در طول اراده الهی، نیاز به بذر و خاک و آب و کشاورز و ابزار کشاورزی و آفتاب و ...می باشد.
🔸 دعا به عنوان یکی از اجزاء نظام هستی و یکی از علل موجود شدن پدیده ها در این نظام هستی، دارای اهمیت است. یعنی اینگونه نیست که خداوند متعال از همان اول، تحقق یا عدم تحقق تمام پدیده ها را اراده کرده باشد و انسان هیچ نقشی در به وجود آمدن آن نداشته باشد.
🔹 در مثال قبل، شاید در قضا و قدر الهی، وجود یک طوفان سهمگین، مانع از به ثمر رسیدن میوه شود که این مانع، با دعا کردن برطرف می شود؛ یعنی خداوند اراده کرده است که اگر کشاورز دعا کرد، میوه به دست آورد و اگر دعا نکرد، چون یکی از عوامل تحقق میوه (دعا) وجود ندارد، محصولی به دست نیاید.
برای اطلاع بیشتر کلیک کنید:
https://btid.org/fa/news/164279
پرسش:
سلام وقت بخیرچرا همه #پیامبران ما از #عرب بودن؟
پاسخ:
سلام اولاً، اگر پیامبران از هر منطقه و مکانی ظهور می کردند یا بر انگیخته و انتخاب می شدند، این سوال مطرح می شد که چرا از جایی دیگر برگزیده نشدند؟
ثانیاً، کارهای خداوند بر مبنای حکمت و مصحلت انجام می گیرد و حساب شده است، مقام والای رسالت و امامت لیاقت و شایستگی می طلبد و هر کسی ظرفیت چنین کاری را ندارد. خداوند در عصر نبی گرامی اسلام(ص) لایق تر و مناسب تر از ایشان را دررسالت ندیدند و او را برگزیدند. روشن است که وقتی حضرت از سرزمین عربستان باشد، قرآن هم در همان سرزمین باید نازل شود و فرزندانش هم باید از همان جا انتخاب شوند؛ چنان که بیش تر انبیا از فلسطین و مصر و نینوا ... برگزیده شدند، زیراشایسته تر از آن ها در آن عصر کسی نبود. آیه مبارکه الله اعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند آگاه تر است که کجا رسالت )پیامبری) را قرار دهد به ما می فهماند که اسرار بسیاری در موضوع رسالت و پیامبری وجود دارد که خداوند از آن آگاهی دارد و ما تنها به بخشی از آن می توانیم دست یابیم
همچنین عرب زمان پیامبر خیلی پر بهانه تر در پذیرش حق بودند، قرآن نیز اشاره داردکه اگر قرآن را به زبان عجمی نازل میکردیم عرب ایمان نمی آورد. پس خدا با این کار که پیامبری از جنس خودعرب را مبعوث کرد، بهانه را از آنها گرفت.
همچنین زبان عربی برترین زبان درتفهیم است بطوریکه همه لغات غیر عرب را میشود به عربی درآورد و لی شما لغت عرب را نمیتوانید دقیقا معادل غیر عربی مثلا فارسی یا انگلیسی را بجایش بگزارید. همچنین با توجه به این آیه شریفه که خدا می فرماید): ان من امة الا خلا فیها نذیر)می فهمیم که تمامی امتهایی را که خداوند آفریده دارای پیامبری بوده اند، پس مبعوث شدن پیامبران اختصاصی به عربها ندارد و اینکه پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) عرب بودند همانطوری که گفتیم به جهت خواست خداوند و اقتضای زمان بوده است.
در هر صورت این که در سوال آمده است که همه پیامبران عرب بودند صحیح نیست بلکه برخی از آنان عرب بودند و برخی عرب نبودند. در حدیثی آمده است که پنج نفر از انبیا سریانی بودند ، پنج نفر عبری بودند و پنج نفر عرب بودند .
🌹از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده: كه امير المؤمنين عليه السّلام به اهل عراق فرمودند:
♦️یا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُوَافِينَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ و قال لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لا يَغَارُ.
و في الفقيه روى الأصبغ بن نباتة عن أمير المؤمنين عليه السلام قال سمعته يقول: يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلاتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلاتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاتُ الْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ.
♦️به من خبر رسيده كه زنان شما در كوچه و بازار، به نامحرمان برمى خورند، آيا حيا نمى كنيد.
سپس فرمود: خدا لعنت كند كسى را كه غيرت ندارد!!
♦️و در كتاب «من لا يحضره الفقيه» أصبغ بن نباته از امير المؤمنين روايت كرده است كه گفتند: از آن حضرت شنيدم که فرمودند: در آخر الزمان، و نزديك ساعت ظهور، كه بدترين زمان هاست نمايان شوند زنانى كه برهنه و عريانند، و خود را براى مردان بيگانه آرايش مى كنند، اينها از دين خارجند و در فتنه ها داخلند، به شهوات مايلند، و به سوى لذّتها شتابانند، و حلال شمارندگان محرّماتند، جاودانه در دوزخند
✅ ۶ فایده دوری از نگاه به نامحرم؛ از قلب آرام تا یافتن چشم بصیرت
◽️دین مبین اسلام اصولی برای زندگی دارد که اگر درست رعایت شود انسان از خیلی از امراض روحی نجات می یابد و به برکات و خیرات زیادی می رسد. یکی از این اصول داشتن نگاه پاک است که در آثار آن زیاد گفته شده است.
◽️ نگاه به نامحرم از دید اسلام امر ناپسندی است و گناه شمرده می شود، اما اگر آدمی چشم خود را از گناه و آلودگی بپوشاند و مسیر درست که همان تقوا می باشد را پیشه راه خود و زندگی اش قرار دهد و از نگاه به نامحرم خودداری ورزد برای او فواید و آثار شیرینی به جای می ماند که برخی از آنها اشاره می شود.
۱- قلبی آرام و آسوده
اگر آدمی چشمان خود را از گناه و معصیت ببندد و تابع دستورات الهی شود روح و روان و قلب وی به آرامش می رسد و با همین آسایش و آرامش است که وی را به مسیری درست و به سوی پیشرفت و پله های ترقی رهنمون می سازد.چشم پوشیدن از نامحرم قلب را نورانی و روشن می سازد و این درخشش در چشم، روی و دیگر اعضای بدن نمایان می گردد، مثل این اینکه نگاه نداشتن چشم ظلمت و افسردگی در پی دارد. امام علی(ع) می فرماید: کسی که چشم خود را بر گناه ببندد، غم و اندوهش کمتر شود و از هلاکت و نابودی ایمن گردد.(1)
۲- ارتقا قدر و مرتبه انسانیت
آدمی از زندگی خود چیزی جز عزت و مرتبت نمی خواهد و همه به دنبال حفظ شخصیت و احترام خویشند، اما معمولا از بیراهه می روند که به آن نمی رسند و به ذلت و خواری می افتند در تعالیم اسلامی راه های مختلفی برای افزایش قدر و مرتبه انسان نشان داده شده است که یکی از آنها داشتن "چشم پاک" می باشد. امیرمومنان می فرماید: کسی که بر نفس سرکش خود حاکم باشد قدر و منزلتش بالا می رود.(2)
۳- شیرینی ایمان و عبادت
کسی که می خواهد شیرینی ایمان و عبادت را با خود همیشه احساس کند و به عبادت و ذکر واقعی با معبود خویش بپردازد یکی از راه های آن کنترل نگاه است. امام صادق(ع) فرمود: هر کس به خاطر خدا و ترس از او، نگاه به نامحرم را ترک کند، خداوند، ایمانی به او عنایت می کند که شیرینی آن را در دلش احساس نماید.(3)
۴- اخلاق خوش
کسب اخلاق خوش و پسندیده یکی از نتایج و ثمرات «نگاه پاک» است فردی که چشم خود را بر حرام می بندد، خداوند به او اخلاق نیکو و خوش عنایت می کند و او را با صفات نیکو و پسندیده آراسته می کند. امیرمومنان می فرماید: کسی که از محرمات، چشم پوشی کند، صفاتش نیکو می شود.
۵- شادمانی و سربلندی در روز محشر
سعادتمند کسی است که در روز قیامت در حضور خداوند سرفراز و سربلند از اعمال درخشان و پربارش باشد. اگر کسی بخواهد به این ارزش گرانبها و والا دست یابد یکی از راه های آن چشم پاک است. رسول خدا(ص) فرمود: در روز قیامت، همه چشم ها گریان اند، غیر از سه دسته: چشمی که از ترس خشیت خدا گریان باشد، چشمی که از محارم خدا و حرام ها فروبسته شده باشد و چشمی که در راه خدا تا صبح بیداری کشیده است.(4)
۶- یافتن چشم بصیرت
یکی از نعماتی که خدای متعال به بندگان صالح خود عنایت می کند چشم بصیرت است که به وسیله آن میتواند به حقایق و باطن اشیاء و پدیده ها و حوادث پی ببرد و واقعیت ها را چنان که هست دریابد. این نعمات با ذکر و یاد خدا و انجام واجبات و دوری از محرمات، تزکیه و سرکوب نفس حاصل می شود. بی تردید یکی از دستورات الهی کنترل چشم است که با تسلط و کنترل آن چشم بصیرت به دست می آید.
رسول گرامی اسلام فرمود: چشم پوشی کنید تا عجایب عالم را ببینید.(5) و باز آن حضرت فرمودند: هنگامی که خدا بخواهد در حق بنده ای خیری برساند، چشمان قلب او را می گشاید تا چیزهایی را که از او پنهان بوده مشاهده کند. (6)
---------------------------
📚منابع:
1- میزان الحکمه ج 10، ص 72
2- مستدرک الوسائل ج2، ص 287
3- بحار الانوار، ج 104، ص 38
4- بحارالانوار، ج 104 ، ص 35 ج 18
5- مستدرک الوسائل، ج 14، ص 269
6- تفسیر نورالثقلین
🔎📖🔍🔎📖🔍
💢#اعتقادی
✅پرسش : چرا خداوند از همان ابتدا دین اسلام را که دینی کامل و بینقص است، برای مردم معرفی نکرد؟
✍️پاسخ: در پاسخ به این پرسش، توجه به چند نکته ضروری است:
1️⃣ خدای متعال، انسان را بهگونهای خلق نمود که مسیر تکاملی فردی و اجتماعی او به شکل تدریجی صورت میگیرد، و این واقعیتی انکار ناپذیر است.
🔹اگر سؤال شود که چرا خداوند انسانها را اینگونه خلق کرد؟
🔸پاسخ نقضیاش آن است که این پرسش مانند آن است که بپرسیم؛ چرا خداوند انسانها را از همان ابتدای خلقت به صورت کامل خلق نکرده است؟ چرا پدر و مادر کودک باید زحمت یادگیری راه رفتن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن و... کودک را بر عهده بگیرند؛ و چرا خداوند انسانها را از همان اول، مسلط بر این امور خلق نکرده است؟!
🔹اما پاسخ اصلی و حلیاش آن است که انسان موجودی جامع بوده که هم از جنبه ملکوتی و غیر مادی بر خوردار است، و هم از جنبه ناسوتی و مادی. اقتضای جنبه مادی این است که تکامل عالم ماده از طریق حرکت و به تدریج بهدست آید.
2️⃣ در سیر تکاملی باید رعایت مراتب و قابلیت افراد در نظر گرفته شود؛ یعنی همانطور که به کودک اول دبستان نمیتوان مطالب و دروس سطوح عالی دانشگاهها را تدریس کرد، برای انسانهای اولیه - که هنوز آشنایی خوبی از دنیای مادی نیز نداشتند - نمیتوان تمام معارف و علوم وحیانی را ارائه کرد.