#ارسالی_مخاطبین
پنج شنبه های حسنی
این پنج شنبه هم خانواده اومده بودن...
دوست و آشنا و غریبه یکی یکی میان و میرن با اشکی روی گونه فاتحه به روی لب... تو با لبخند نظاره گر این سیل سرگردان آدم های حوایی....
نگاهت میگه که دنیا رو به بهای بهشت دادم به یار...
کنار در بردارت سر به زیر نشسته
میشه دلتنگی رو از چهره اش دید
غم فراغ برادر و نبود تو...
تسلی دلش رفیق کنار دستش
اما بنظرم تسلی دلش لبخند تو میشه
چشمات داره عشق ابدی رو فریاد میزنه
مادرت را ندیدم اما زنی چادر به سر با شونه های لرزون
کنار قبرت نشسته بود
شانه های خمیده و افتاده
من رو یاد مادر پهلو شکسته انداخت...
زینب رو اما نمیدانم کجای اتاق بود
گوشه ی حتما سرب زیر چادر بر سر.....
یک مرد لاغر و نحیف نشسته کنار صندلی
زل زده به من با یک عطر خوشبو به من نزدیک میشه شوکه شدم کف دستم رو به طرفش گرفتم عطر کف دستم بوی ناب میداد نمیدانم چه رزقی بود این عطر...
شاید عطر عاشقی شهدا بود...
کاش که رزق شهدا بود که نصیب من شد..
اینجا حال و هوای خاصی دارد
اشک های روان روی گونه
مداحی سحر خیز مدینه بگرد....
مرا به این فکر فرو میبرد چه کرده اید شما... که در آغوش امن صاحب زمان خفته اید....
پنج شنبه و زیارت اباعبدالله
شب جمعه کنار آقا اخ دلم...... 💔
میان این هیاهو نمیدانم برادر تازه وارد که می رسد رو به قبله با صدای زیبا شروع به خوندن السلام علیک یا بنت رسول الله... روضه ی جگر سوز مادر
چه نوای جگر سوزی... صدای داد های بی امان مردها...
صدای شیون محفل زن ها داد زدن های بی ادعا.... دلم سبک شد از این روضه ها..
لبخند های شهدای این مقبره، آرامش هدیه میدهند.
لبخندهای باز شدن گره ها
دل نبستن به این دنیای زود گذر....
دل کندن ندارم اما دیروقت است...
شب است و چای زیارتی بی بی معصومه (س)
اینجا خدا نزدیک تر است
#راستی اسمش رو گذاشتم پنج شنبه های حسنی
#شهادت
#رفیق_شهیدم_دعام_کن
#عند_ربهم_یرزقون
#شهید_مختارزاده
🔴به کانال رسمی #شهید_حسن_مختارزاده بپیوندید:👇👇👇
http://Eitaa.com/shahidhassanmokhtarzade