eitaa logo
نسل سلیمانی
166 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین @Naslezahra
مشاهده در ایتا
دانلود
اعلام اقساط وام ضروری بازنشستگان کشوری 🔹با افزایش مدت زمان پرداخت اقساط وام ۳۰میلیون تومانی، مبلغ اقساط وام ضروری بازنشستگان صندوق بازنشستگی کشوری هر ماه ۵۵۰ هزار تومان شده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
عدم توقیف خودروی زائران اربعین به دلیل خلافی بالا فرمانده کل انتظامی در گفت‌وگو با تسنیم: 🔹این وعده را به زائران اربعینی می‌دهم که خودروهایی که در راه مسیرهای ۷ گانه مرزهای زمینی و یا فرودگاه هستند به دلیل خلافی بالای ۵ میلیون تومان توقیف نمی‌شوند. 🔹البته این مساعدت تنها در بازه اربعین و تنها در جاده‌های منتهی به مرزهای ۷ گانه است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تکذیب یک دروغ دیگر علیه پلیس ▪️‌جوان افغانستانی سالم است 🔹‌برخی رسانه‌های معاند با انتشار ویدئویی مدعی شدند پلیس دماوند گردن یک جوان تبعه افغانستان‌ را شکسته‌ و حتی او را کشته‌ است، اما برادر این تبعه افغانستان از خود و خانواده‌اش ویدئویی منتشر کرده و اظهار می‌دارد که برادرش سالم بوده و اتفاق ناگواری رخ نداده است. 🔹این در حالی است که طی ۲۴ ساعت گذشته برخی رسانه‌ها با انتشار این خبر به دنبال ایجاد التهاب و تنش بین اتباع ایران و افغانستان بودند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
گزارش ظریف از جلسه شورای راهبردی معاون راهبردی رئیس‌جمهور: 🔹پنجشنبه روز سنگین و پرچالشی بود. در دیدارهای جداگانه از ساعت ۸ صبح تا ۱۱ شب، مدیران ستاد تهران و اعضای کمیته‌های بهداشت، نفت و سیاست خارجی، با صمیمیت و صراحت، دیدگاه‌ها و انتظارات خود را بیان کردند. 🔹در جلسه ۲۰۰ دقیقه‌ای شورای راهبری، گزارش این دیدارها و نیز گفت‌گو با اعضای کمیته‌های محیط زیست، زنان، رفاه، جوانان، اطلاعات و دیگر نخبگان و فعالان جامعه مدنی را ارائه کردم. 🔹همچنین نگرانی‌ها نسبت به برخی شایعات توسط اعضای محترم شورای راهبری بیان گردید. 🔹رئیس‌جمهور با شجاعت و باور به تغییر، نوآوری و جوانان گام نخست را در این مسیر دشوار و پرفراز و نشیب برداشته‌اند که شایسته قدردانی و سپاس است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
15.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زورگیران‌ بی‌رحم تهران به گریه افتادند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
شهردار حیفا خواستار ذخیره آب و غذا شد 🔹شبکه عبری کان گزارش داد که «یونا یاهاو» شهردار حیفا از ساکنان این شهر خواسته است تا مواد غذایی و آب که برای ۶ روز کافی باشد ذخیره کنند. 🔹شهردار حیفا همچنین مدعی شده است که این شهر برای اینکه در معرض شلیک روزانه چهار هزار موشک قرار بگیرد، آماده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کیانی: هدفم طلا بود ولی حریفم عملکرد بهتری داشت 🔹ناهید کیانی: این موفقیت را تنها کسب نکردم و یک ملت پشت من بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 الجزیره: خبرنگار شبکه 12 اسرائیل: 🔹ایرانیان درحال مدیریت یک جنگ روانی علیه ما هستند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 الجزیره: رئیس پیشین اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل: 🔹ایرانی‌ها از ایجاد تنش و اضطراب تا حد وحشت در اسرائیل لذت می‌برند زیرا بدون شلیک یک گلوله تاثیری راهبردی می‌گذارند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• رسول در روبیکا👇 https://rubika.ir/rasull313 رسول در ایتا👇 https://eitaa.com/rasul313
سلام لینک سازندگی تهران جهت اطلاع از خدمات سازندگی و اطلاع و دریافت وام های قرض الحسنه اشتغال زدایی وسایر خدمات وارد لینک زیر شوید و علاوه بر استفاده تیک محدثه 268 را حتما بزنید. (نامه دریافت خدمات از این حوزه است) تا ساعت ۲۴ امشب بیشتر وقت ندارد. https://rubika.ir/tehranbozorg_sazandegi
✍️ 💠 به محض فرود هلی‌کوپترها، عباس از پله‌های ایوان پایین رفت و تمام طول حیاط را دوید تا زودتر را به یوسف برساند. به چند دقیقه نرسید که عباس و عمو درحالی‌که تنها یک بطری آب و بسته‌ای آذوقه سهم‌شان شده بود، برگشتند و همین چند دقیقه برای ما یک عمر گذشت. 💠 هنوز عباس پای ایوان نرسیده، زن‌عمو بطری را از دستش قاپید و با حلیه به داخل اتاق دویدند. من و دخترعموها مات این سهم اندک مانده بودیم و زینب ناباورانه پرسید :«همین؟» عمو بسته را لب ایوان گذاشت و با جانی که به حنجره‌اش برگشته بود، جواب داد :«باید به همه برسه!» 💠 انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را روی پله ایوان رها کرد و زهرا با ناامیدی دنبال حرف زینب را گرفت :«خب اینکه به اندازه امشب هم نمیشه!» عمو لبخندی زد و با صبوری پاسخ داد :«ان‌شاءالله بازم میان.» و عباس یال و کوپال لشگر را به چشم دیده بود که جواب خوش‌بینی عمو را با نگرانی داد :«این حرومزاده‌ها انقدر تجهیزات از پادگان‌های و جمع کردن که امروزم خدا رحم کرد هلی‌کوپترها سالم نشستن!» 💠 عمو کنار عباس روی پله نشست و با تعجب پرسید :«با این وضع، چطور جرأت کردن با هلی‌کوپتر بیان اینجا؟» و عباس هنوز باورش نمی‌شد که با هیجان جواب داد :«اونی که بهش می‌گفتن و همه دورش بودن، یکی از فرمانده‌های ایرانه. من که نمی‌شناختمش ولی بچه‌ها می‌گفتن !» لبخند معناداری صورت عمو را پُر کرد و رو به ما دخترها مژده داد :« ایران فرمانده‌هاشو برای کمک به ما فرستاده !» تا آن لحظه نام را نشنیده بودم و باورم نمی‌شد ایرانی‌ها به خاطر ما خطر کرده و با پرواز بر فراز جهنم داعش خود را به ما رسانده‌اند که از عباس پرسیدم :«برامون اسلحه اوردن؟» 💠 حال عباس هنوز از که دیشب ممکن بود جان ما را بگیرد، خراب بود که با نگاه نگرانش به محل اصابت خمپاره در حیاط خیره شد و پاسخ داد :«نمی‌دونم چی اوردن، ولی وقتی با پای خودشون میان تو داعش حتماً یه نقشه‌ای دارن!» حیدر هم امروز وعده آغاز را داده بود، شاید فرماندهان ایرانی برای همین راهی آمرلی شده بودند و خواستم از عباس بپرسم که خبر آوردند حاج قاسم می‌خواهد با آمرلی صحبت کند. 💠 عباس با تمام خستگی رفت و ما نمی‌دانستیم کلام این فرمانده ایرانی می‌کند که ساعتی بعد با دو نفر از رزمندگان و چند لوله و یک جعبه ابزار برگشت، اجازه تویوتای عمو را گرفت و روی بار تویوتا لوله‌ها را سر هم کردند. غریبه‌ها که رفتند، بیرون آمدم، عباس در برابر نگاه پرسشگرم دستی به لوله‌ها زد و با لحنی که حالا قدرت گرفته بود، رجز خواند :«این خمپاره اندازه! داعشی‌ها از هرجا خواستن شهر رو بزنن، ماشین رو می‌بریم همون سمت و با می‌کوبیم‌شون!» 💠 سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مقابل ایوان که رسید با عجیب وعده داد :«از هیچی نترس خواهرجون! مرگ داعش نزدیک شده، فقط کن!» احساس کردم حاج قاسم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمی‌ترسید و برایشان خط و نشان هم می‌کشید، ولی دل من هنوز از داعش و کابوس عدنان می‌لرزید و می‌ترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم. 💠 بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با ده‌ها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب می‌شد از خواب می‌پریدیم و هر روز غرّش گلوله‌های تانک را می‌شنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز را می‌کوبید، اما دل‌مان به حضور حاج قاسم گرم بود که به نشانه بر بام همه خانه‌ها پرچم‌های سبز و سرخ نصب کرده بودیم. حتی بر فراز گنبد سفید مقام (علیه‌السلام) پرچم سرخ افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم. 💠 حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل حیدر را نمی‌دانستم که دلم از دوری‌اش زیر و رو شده بود. تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس گرما گرفتم و حالا از داغ دوری‌اش هر لحظه می‌سوختم. 💠 چشمان و خنده‌های خجالتی‌اش خوب به یادم مانده و چشمم به هوای حضورش بی‌صدا می‌بارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را بگذاریم. ساعتی به مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید...