✨ آن شب درگيري شديدي ميشود. اميرحسين تماس ميگيرد و از سجاد ميخواهد كه به كمكش برود.
سجاد تكتيرانداز و به اسم مستعار ابراهيم بود و اميرحسين حاجنصیری به اسم مستعار اسماعيل.
✨شب علمیات خيلي رشادت به خرج ميدهند و خيلي از بچهها را از اسارت نجات ميدهند و بسيار پيشروي ميكنند، اما در آن درگيري تيربارانش ميكنند. يك تير به سينه سجاد اصابت ميكند كه به شهادت ميرسد.
✨یکی از دوستانش ميگفت: سجاد هنگام شهادت خواست تا سرش را بلند كنم تا به آقا سلام دهد. سرش را كه بلند كردم گفت: «صليالله عليك يا اباعبدالله».
✨يكي از دوستانش ميگفت چند روز قبل از شهادت، وقتي سجاد از حرم حضرت زينب(س) بيرون آمد، انگار يك متر از زمين بالاتر بود و ديگر مال اين دنيا نبود. واقعاً سجاد به عشق شهادت رفته بود.
@shahidhojajjy
﴾ ﷽ ﴿
♨️کانال
🎤 حاج محمود کریمی
👌#مداح_انقلابی درایتا
افتتاح شد.
💯 #عید_بيعت #محرم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
💢 فایلهای #صوتیو #تصویری
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
☑️ اطلاعرسانی #مراسمات
🎙 ارسالفایلهای #بروز و
📽 گلچینفایلهای #قدیمی
🎥 کلیپهاےاختصاصے
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
♥️ #مناجات ♥️ #روضه ♥️ #مدح
💥 #شور 💥 #واحد 💥 #زمینه
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
https://eitaa.com/joinchat/2063007823C116e09e493
✅ پیشنهادعضویت 👆 👆 👆
•🌱•
{❤️}
سی سال پیـش و #همت ها و #باکری ها با نوای "ای مھدی صاحب زمان آماده ایم" پر کشیدند
و امروز #دهقانها و #کریمی ها و #صدرزاده ها با نوای "منم باید برم ؛ آره برم سرم بره" آسمانی شدند🕊
دیروز #متوسلیان جاویدالاثر شد
و امروز برخی از #شھدایخانطومان مفقودالاثـر
نام آنها شد #شھدایدفاعمقدس•🕊•
ونام اینها شد #شھدایمدافعحرم•🌹•
آنها با نوای #آهنگران جان میگرفتند
و اینها با نوای #مطیعی و #نریمانی
آن روز درِ باغ شھادت را بستند
و اینها نالهکنان التماس کردند :
#درباغشهادترانبندید !
+و امروز نوای :
#ازشامبلاشهیدآوردند
گواهی بر ایـن مدعاست که
دعایشان بھ اجابت رسیده اسـت:)💔🕊
و اما ما...
گویی ما سھمی جـز #شنیدن آنها و #دیدن اینها نداریم...
#حضرتآقا فرمونـد :
دیــروز بـراۍ #شهادت دروازهای بھ آسمـان باز بود و امــروز معبری تنـگ...
گویا این معبر بازهـم درحال دروازه شدن اسـت!
پ.ن :
هنوز هم برای شھـید شدن فرصت هست
#دل را باید صاف کرد... :
🕊|•
•♥️✨•
@shahidhojajjy
🔻اهمیت به نماز
🔅روزی برای تحویل امانتی به شهر "تبنین" رفته بودیم.در راه برگشت صدای اذان آمد. احمد گفت: کجا نگه می داری تا نماز بخوانیم؟
🔅گفتم ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر می رسیم و همانجا #نماز می خوانیم...
🔅از حرفم خوشش نیامد و نگاه معنا داری به من کرد و گفت:من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه ی دیگر زنده باشم! و نمی خواهم خدا را در حالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم دوست دارم نمازم با نماز #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در همان وقت به سوی خدا برود"❤️
🗣راوی:علی مرعی (دوست شهید)
#شهید_احمد_مشلب
#نمازاولوقت
یاد شهید با صلوات
@shahidhojajjy
#شهید_پلارک
#بہ_شیوه_حــــر
●شب عاشورا، سید احمد همه بچه ها رو جمع کرد. شروع کرد براشون به حرف زدن. گفت:« حر، شب عاشورا توبه کرد. امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند. بیایید ما هم امشب حر امام حسین عليه السلام بشیم.»
●نصف شب که شد. گفت: پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد. بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون.گفت: «حالا بریم» چند ساعت توی بیابون های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم اون شب احمد چیزهایی رو زمزمه می کرد که تا اون موقع نشنیده بودم.
✍راوی: همرزم_شهید
#شهید_سید_احمد_پلارک🌷
@shahidhojajjy
⚘پدرشهید:
«وقتی بابڪ می خواست بره سوریہ ،
من گفتم که بابڪ دیگه بر نمی گرده..
بابک شهید میشه...
او می گوید: موقع خداحافظے نای بلند شدن نداشتم..
منو و بابڪ با چشم هایمان از همدیگر خداحافظے ڪردیم ومن از پشت سر پسرم را یڪ دل سیر نگاه ڪردم...🌿
خواهرش می گوید: وقتے
بابڪ سوار ماشین شد و رفت من و مادرم خیلے گریہ می کردیم ڪہ دیدیم بابڪ برگشت و گفت: خواهش می کنم گریہ نکنید این جورے اشک ها تون همیشہ جلوے چشمامہ..🥀
بابڪسہ بار و رفت و برگشت و دفعہ چهارم ما رو خنداند
و رفت»❤
#شهید_بابک_نوری♥️
@shahidhojajjy