eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
خانم هنولا ناکاتا نویسنده ژاپنی می گوید:حجاب بود که من انسانیت و ارزش خودم رو حس کردم.حجاب به من می آموزد که از دسترس بیگانگان دور بمانم.تا من زنده هستم برای اسلام و حجاب تبلیغ خواهم کرد❤️❤️😍✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آشفته‌ام، آرامش دِه مـــرا...🖤 ✨🍃♥️ ^|♡ @shahidhojajjy ♡|^
‌ - از ڪجا گرفتـی ؟! + چے رو ؟! - رزق | | ... + از سحـرهـا هنگـام تنهایےام با خـدا :) 🙃♥️🍃✨ ^|♡ @shahidhojajjy ♡|^
💖 همہ می‌خندیدند و می‌گفتند : اینجا هتل همدانی است ؛ یعنی اینقدر با همہ خودمانی ، صمیمی ، راحت بودند و هر ڪسی هر ڪار و مشڪلی داشت ، اولین جایی ڪه می‌آمد ، منزل ما بود و ایشان هم با رویی خوش برخورد می‌ڪرد . با آن همہ خستگی ڪه از سر ڪار می‌آمد ، اگر میهمان در خانہ بود ، یڪ وقت تا ساعت یڪ یا دو می‌نشست . گرم و صمیمی‌ بود و هر چہ در خانہ بود ، با جان و دل در اختیار همہ می‌گذاشت . اینطور نبود ڪه خودش را برای ڪسی بگیرد و یا در جمعی از خود حرفی بزند . سردار شهید ... یاد شهـــدا با صلوات🌱 ♥️ @shahidhojajjy
🌹تلنگر🌹 آنقدر مردم منتظر آهنگ های خواننده ها هستن که اگه منتظر ظهور بودن الان دولت/ دولت امام زمان بود.... چرا نسل امروز دنبال سوژه برای خنده است؟؟؟؟ @shahidhojajjy @shahidhojajjy
💡🍃 اگر دخترها می‌دونستن همشون امام زمان هستن شاید دیگه آتیش به وجود مهدی‌فاطمه نمی‌زدن!... شاید دیگه...؛ با ناز و عشوه با نامحرمشون حرف نمی‌زدن:) 🌱🤲🏻❤️
دور اون ضریحــی که هواشـو کـردم😢❤️
|🌈🌱| ←منطق‌عشق‌❣میگه: خیلی ها کربلآ رفتن و کربلایی نشدن... و خیلی ها کربلآ نرفتند و کربلایی شدند! 🍃 @shahidhojajjy
•| از عجیب بودن آدمیزاد🙃 همین بس که دلش، تنگه جایی میشه که تا حالا نرفته✨... مثلا من! الان دلم کربلا میخواد 💔🍃|• @shahidhojajjy
دورت بگــردم💫
بزرگـی کن اگر که من جـوونی کردم...
🔻🔻🔻 سری دوم همایش *قصه آینه ها ؛ قطب نما* برگزار می کند موضوع همایش : *خودشناسی و من کیستم؟ و بررسی نگاه ادیان الهی و غیر الهی به انسان* محور های همایش: *سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید حسن علوی ،نمایشگاه عکس و نقاشی ،بررسی و نقد فیلم و با حضور مهمان ویژه و...* زمان: پنجشنبه 28 آذر - مکان: دبیرستان معصومیه 💫💫💫 ثبت نام : ارسال نام و نام خانوادگی و سال تولد به شماره 09383137532
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موفق ترین انسان ها #اهمیت_دین #ضرورت_دینداری 🌐 Lesansedgh.ir 🆔 @Lesansedgh_ir
••|🦋|•• خدایــا ڪمڪم ڪن ماه هاست ڪہ ڪمتر سوی تو آمده‌ام بیشتـر وقتم صرفــ دیگـران شـده خدایـا عفوم ڪن... از علـم و دانـش ، ڪار و ڪوشش دنیـا و مافیـها معلـم و مدرسـه ، زمـین و آسـمان و البـته دوستـان ؛ خستـه و سیـرشده‌ام... خدایـا خوش دارم مدتـی در گوشـہ‌ی خلـوتی فقـط با تـو بگذرانم ❤️ @shahidhojajjy
🖐سلام امام زمانم سلام عزی♥️زتر از جانم سلام😓 شاید آن روز که سهراب نوشت: تا شقایق هست زندگی باید کرد...🌹 خبری از دل پر درد گل یاس نداشت🌼😢 باید این طور نوشت: چه شقایق باشد...چه گل پیچک و یاس... جای یک گل خالیست...💔💐 تا نیاید مهدی، زندگی زیبا نیست....😔 🥀
#حرف‌حسابــــ 💫 ☄ | @shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان بجه مثبت . ریحان: وقتی رسیدم خانه یک راست رفتم اتاقم. انگار همه فهمیده بودن چون اصلا از شعاع ۲ متری ام رد نمیشدن و فقط سوسن برام غذا می اورد و بعد ظرف را میبرد. حضم اینکه متین دوستم داشته باشه سخت بود. آنقدر موضوع متین فکرم را مشغول کرده بود که اصلا یادم رفته بود به آرشام فکر کنم.از نظر من متین آدمی بود که میتوانست هر دختری را خوشبخت بکنه و اینکه منم نسبت به او بی میل نبودم چون با همه ی پسر های اطرافم فرق میکنه یه جور الگوعه الان برام. هیچ وقت بهم نگاه بد ننداخت همیشه سرش پایین بود. حتی عاشقیشم متفاوت بود. یک بارم کاری نکرد که بفهمم دوستم داره. بر عکس من همیشه عکس العمل هایش معقولانه بود. طی یک تصمیم آنی به خانه متین و مادرش زنگ زدم. آنقدر آنی تصمیم گرفتم که با صدای مادرش جا خوردم. _سلام.... مادرش: سلام. شما؟؟ افکار ریحان:: باز من یک کاری با عجله کردم. حالا چی بگم خدایا؟؟؟ _ریحانه هستم . خوب هستین؟؟ مامانش: وای عزیز دلم خوبی؟ خانواده خوب هستن خانمی؟؟ _مچکر . خانواده سلام میرسونن. غرض از مزاحمت زنگ زدم به خاطر آن چند روز مزاحمت تشکر کنم. مادرش: قربونت برم . مزاحمت چیه؟ شما مراحمی.خیلی خوشحالم که مائده دوست خوبی مثل تو داره. _ممنونم شما لطف دارین. سلام برسونید . خدا حافظ. مادرش: ریحانه خانوم _جانم؟؟ مادرش: شما نمیدونی چند روزه مائده و متین چشونه؟؟ ریحان: مکثی کردم و گفتم: _چطور مگه؟ مادرش: پسرم چند وقته مثل مرغ سرکنده است و توی خانه بند نمیشه. مائده هم که هیچی فقط غم زده یه جا خیره میشه. هیچیم به من نمیگن. ریحان: نمیدونم. منم مثل شما بی اطلاعم. امیدولرم مشکلی نباشه. مادرش: انشالله. مزاحمت نمیشم . خداحافظ _مراحمید. خدانگهدار. ..... ✍ادامه دارد....✍ نویسنده: الف ستاری تایپ: گمنام .... @shahidhojajjy
رمان بچه مثبت . ریحان: سریع شماره کوروش را گرفتم. _سلام کوروش. کوروش: سلام. بله؟ _کوروش خوبی؟😳😳 کوروش: چه میدونم. ..... چیکارم داشتی؟ _شماره متین و برام میفرستی کوروش: باشه خداحافظ . بعد از چند دقیقه صدایsms گوشیم بلند شد . کوروش بود. شماره ی متین و فرستاده بود. سریع شماره را گرفتم. متین📞 سلام. ریحان: سلام آقای محمدی. متین: ریحانه خانوم شمایید؟؟؟ افکار ریحان: یاد همیشه افتادم . همیشه بهم میگفت خانم احمدی. ریحان: نخیر. خانوم احمدی هستم. قشنگ مشخص بود داره بی صدا میخنده. متین: بله بله. خانوم احمدی خوب هستید؟؟ _ممنون سکوت کرد و منم ساکت شدم . حالا فقط صدای تنفسمون بود که سکوت را میشکست. ریحان: باید ببینمتون. متین: مشکلی پیش اومده؟ ریحان: بله.‌. متین: بعد از چند دقیقه جواب دادم: کجا؟ ریحان: بعد از ظهر ساعت پنج . پارک ....... متین: بله حتما. خدانگهدار ریحان: فعلا. ...... ✍ادامه دارد....✍ نویسنده: الف ستاری تایپ:گمنام .... @shahidhojajjy