🌷در مورد رفتنش به سوریه جمله قشنگی را به من گفت که برای همیشه در خاطرم حک شد. میگفت: «تنها چیزی که در آن ریا نیست، صبر است. حضرت زینب(س) خیلی سختی کشید، ولی در مقابل همهاش صبر کرد. پس شما هم صبوری کنید.» و من مطمئن هستم که صبری که امروز در نبودنش دارم، از دعای خیر شهید بود.🌸
🌷همسرم همیشه به من این دعا را یادآور می شد که از خدا بخواه عاقبت بخیر شویم؛ به همین خاطر تلاش میکردم بیشتر از هرچیزی به عاقبت به خیری همسرم فکر کنم و آنچه خیر است را برایش بخواهم ولی همه این موارد، دلیل بر عدم دلتنگی من نسبت به مردی که از او درس های زیادی در زندگی گرفتم نخواهد شد.❤️
#شهید_مدافع_حرم_جواد_محمدی🌹
@shahidhojajjy
#ازبابڪ_بگو🌸
رفیقشهید:
#بابڪ بهخیلی چیزاهاباورداشتوانگیزه اصلیاشدفاع ازجان،مالوناموسڪشورشبود
ووقتیایناتفاقها راازرسانههادنبالمیڪردڪه
چطورداعش درسوریهدرگیری ایجادڪرده،بحثش پیش میآمدومیگفت اگرمانباشیم ڪه برایدفاعپیشقدمشویمهمیناتفاقهاممڪن استدرڪشورخودمانو براےخواهر ومادروبچههایخودمانرخبدهدو
برایهمینرفتتاازآنچهڪهاعتقاد
داشت،دفاعڪند.
#شهیدبابڪنورےهریس🕊💔
@shahidhojajjy
[ بسیارانسانھادیدهاَمکہپرندگانمحو
تماشاۍپروازشانبودهاَند..シ ]
@shahidhojajjy
حسینی بودن
به اسم نیست
به رسم است !
رسمحسینیبودن
یاحسینگفتننیست !
#باحسینبودناست !
باحسینبودن
فقط شورحسینی نیست !
داشتن#شعور هم است
باشعور بودن
تنها در حرف نیست !
در#عمل هماست
باعملبودن !
فقط در اخلاق و رفتار نیست
در #مبارزه است !
بایدمبارزهڪرد
باهرچه که قابلمبارزهاست !
مثلا مبارزه با نفس
همچون برادرم
#شهید_ابراهیم_هادی🌱
@shahidhojajjy
زینب سلیمانی (دختر شهید سلیمانی) :
تنی پر از ترکش، ریهای شیمیایی از ۸سال دفاع مقدس تا دفاع از حرم، دستی قطعشده که نشان علمدار شد و در نهایت یک تن اربا اربا؛ حضرت پدر خوب رسم علمدار کربلا را به جا آوردید و یاد قمر بنی هاشم(ع) را در چشمان یک عالم مجسم کردید! چقدر زیبا روایتهای عمو عباسِ بچههای خیمه را در یادها زنده کردید!
@shahidhojajjy
#شهید #ابراهیم_هادی🌹....
⚜💙در جریان همین جستجوها بود که علی محمودوند و مدتی بعد مجید پازوکی به خیل شهدا پیوستند.
پیکرهای شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت.
قرار شد در ایام فاطمیه و پس از یک تشییع طولانی در سراسر کشور،
هر پنج شهید را در یک منطقه از خاک ایران به خاک بسپارند.
شبی که قرار بود پیکر شهدای گمنام در تهران تشییع شود
ابراهیم را در خواب دیدم. با موتور جلوی درب خانه ایستاد.
با شور و حال خاصی گفت: ما هم برگشتیم!💙 و شروع کرد به دست تکان دادن.،❤️
@shahidhojajjy
#طنز_جبهه😂😂
یہ جا هسٺ:•°✨°•
شہید ابراهــیم هادے•°🧡°•
پُست نگہبانےرو •°💥°•
زودتر ترڪ میڪنه•°👀°•
بعد فرمانده میگهـ •°🤨°•
۳۰۰صلوات جریمتہ•°📿°•
یڪم فڪر میڪنه و میگه؛•°😌°•
برادرا بلند صلوات•°🔊°•
همه صلوات میفرستن•°😁°•
برمیگرده و میگه بفرما از ۳۰۰تا هم بیشتر شد...•°😂°•
#شهید_ابراهیم_هادی💚☘
#اللهم_الرزقـݩا_الشهـادة....
#منتظرالمهدی
@shahidhojajjy
💠 #پیام_شهید
🔻 تا خوبها خوبتر نشوند، بدها خوب نمیشوند...
◽️ ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسئولیم!
❗️حق نداریم با آنها برخورد تند کنیم.
از کجا معلوم که ما در انحراف این ها نقش نداشته باشیم؟
✍🏼 •شهــیدمحمدابراهیــمهمــت
@shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#من_قاسم_سلیمانی_هستم ♥️✌️ #پارت_۴۶ •شهید محمد حسین یوسف اللهی، همسایه ابدی شهید سلیمانی دو تا از
#من_قاسم_سلیمانی_هستم ♥️✌️
#پارت_۴۷
میدانی چرا؟... اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی شد. در ثانی اکبر نامزد داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، اما صادقی مجرد بود. اکبر در خواب گفت ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفتهاند، ما برمیگردیم... پرسیدم: چطور؟... گفت: شهید شده اند. جنازه هایشان را امشب آب می آورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئن بودم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده!... بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!...
راوی: شهید قاسم سلیمانی
*قاسم سلیمانی، راوی شهادت یوسف اللهی
شهید "محمد حسین یوسف اللهی"عارفی است که در واحد اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله، مراتب کمال الی الله را طی کرد و کمتر رزمندهایست که با روزگاری چند با محمد حسین زیسته باشد، اما خاطرهای از سلوک معنوی او نداشته باشد. او مصداق و سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله(ره)، یک شبه ره صد ساله را طی و چشم همه پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند... شهید حاج قاسم سلیمانی درباره ی نحوه شهادت شهید محمد حسین یوسف اللهی گفته است هنگامی که آنها در اتاق عملیات بودند دشمن در عملیات والفجر هشت دست به حمله شیمیایی می زند، او یاران خود را از سنگر خارج کرد و خود بعد ها به عارضه شیمیایی به شهادت رسید... او درادامه و در توصیف این شهید گفت که دوست دارم تا مرا پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید... اما او که بود حاج قاسم دلش می خواست در کنار او به خاک سپرده شود؟... همرزمانش می گویند حسین از عرفای جبهه بود و زیباترین نماز شب را می خواند، ولی کسی او را نمی دید، رفیق خدا بود و پرده های حجاب را کنار زده بود. حاج قاسم در خاطراتش با این شهید بزرگوار می گوید: یک روز با حسین به سمت آبادان می رفتیم. عملیات بزرگی در پیش داشتیم. چند تا از کارهای قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیات مان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچ کدام آنطور که باید موفقیت آمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمی دهد. گفت: برای چی؟... گفتم: چون این عملیات خیلی سخت است و بعید می دانم موفق بشویم.
#ادامهدارد...
⛔️کپی بدون لینڪ کانال حرام میباشد⛔️
👇ʝoɨŋ🌿
https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
🕊زیارتنامه شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائُه، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَصفِیاءَ اللهِ و َاَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ دِینِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسولِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرَالمؤمِنینَ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَآءِ العَالَمین، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلیَّ الوَلیَّ الناصِح، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِالله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمیِّ طِبتُم، وَ طابَتُ الاَرضِ اَلَّتی فِیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزََا عَظیمََا، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزَ مَعَکُم🌹🌱🌹🌱
@shahidhojajjy
#شهید_آوینی:
صحرای #بلا به وسعت همه تاریخ است و کار به یک «یا لیتنی کنت معکم»ختم نمی شود. اگر مرد میدان صداقتی، نیک درخود بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه است یا خیر! اگر هست که هیچ، تو نیز از قبله داران دایره ی طوافی و اگرنه ... دیگر به جای آنکه با زبان زیارت عاشورا بخوانی، در خیل #اصحاب_آخرالزمانی حسین(ع) با دل به #زیارت_عاشورا برو.
@shahidhojajjy
#دردودلهای_خواهرانه
#خواهرشهیدبابکنوری
❤نمیدانم روز رفتنت را چطور توصیف کنم.
روز وداع با تو را روزی که برای خداحافظی آمدی و گفتی گریه نکنم میخواهی نقش لبخند من یادت بماند یا روزی که در کنار تابوتت نشستم و برای آخرین بار صورت زیبای تو را دیدم.صف دلتنگی و نبودنت را در کلمات نمیتوان به کار برد.
😔ماییم و یک دله بیقرار خواهرانه ،گفتی قوی باشه بخند تا لبخندم در ذهنت بماند نه گریهام آرزوی شهادت قوی تو بود ایمانت قوی بود.
شهادت را کی یاد گرفته بودی؟؟
کی به دنبال پر پرواز بودی؟
🌸به داشتنت
🌸به بودنهاییت
🌸به لحظه های داشتنت
🌸به زیبایی باطنیات
به همه و همه افتخار میکنم از حضرت زینب(س)برای تمام بیقراری هایمان کمک میگیریم عزیز خواهر😔
@shahidhojajjy
#طنز_جبهه
تعداد مجروحین بالا رفته بود
فرمانده از میان گرد و غبار انفجارها دوید طرفم و گفت :
سریع بیسیم بزن عقب و بگو یک آمبولانس بفرستند مجروحین را ببرد!
شاستی گوشی بیسیم را فشار دادم و بخاطر اینکه پیام لو نرود و عراقیها از خواستهمان سر در نیاورند، پشت بیسیم باید با کد حرف زدم
گفتم: ” حیدر حیدر رشید ”
چند لحظه صدای فش فش به گوشم رسید. بعد صدای کسی آمد:
– رشید بگوشم.
– رشید جان! حاجی گفت یک دلبر قرمز بفرستید!
-هه هه دلبر قرمز دیگه چیه ؟😏😏
-شما کی هستی؟ پس رشید کجاست؟
– رشید چهار چرخش رفته هوا. من در خدمتم.
-اخوی مگه برگه کد نداری؟
– برگه کد دیگه چیه؟ بگو ببینم چی میخوای؟
دیدم عجب گرفتاری شدهام، از یکطرف باید با رمز حرف میزدم، از طرف دیگر با یک آدم ناوارد طرف شده بودم
– رشید جان! از همانها که چرخ دارند!
– چه میگویی؟ درست حرف نو
بزن ببینم چی میخواهی ؟
– بابا از همانها که سفیده.
– هه هه! نکنه ترب میخوای.🤣
– بیمزه!😳
_ بابا از همانها که رو سقفش یک چراغ قرمز داره
– ای بابا! خب زودتر بگو که آمبولانس میخوای!😂
😡😡کارد میزدند خونم در نمیآمد. هر چه بد و بیراه بود به آدم پشت بی سیم گفتم.
@shahidhojajjy