{ ترکش_خنده 😂 }
قبل از عملیات بود ....
داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم که اگه گیر افتادیم ، چطور توی بیسیم به همرزم هامون خبر بدیم که تکفیریا نفهمن .... 🤔
یهو #سید_ابراهیم (شهید صدرزاده ) بلند گفت : آقا اگر من پشت بیسیم گفتم همه چی آرومه ....
من چقدر خوشبختم ....
بدونید دهنم سرویس شده .... 😂
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@shahidhojajjy
#پنج_شنبه_های_دلتنگی 😔
#پنجشنبه
برای دیگران یک روز مثل تمام روزهاست؛
ولی برای من!
یک قرار است...
و یک دل تنگ...
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
╔═ 🌼 ══ ♥️ ══ 🌸⚘ ═╗
@shahidhojajjy
╚═ ⚘🌸 ══ ♥️ ══ 🌼 ═╝
⇜یکی زودتر ...
⇜و یکی هم #دیرتر
پـَر کشیدند🕊 و #شهید شدند
آرزویشان #شهادت بود
#شهید_محمدجعفر_حسینی ✨
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🍃
#فاطمیون 🍂
#روزتونمنــوربـهنگـاهشهـــدا 🙃💚
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@shahidhojajjy
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
💔💔💔💔💔
#دلتنگی_شهدایی 💔
داداش مصطفے همون که خیلی دوسش داشتی اومد پیشت 😔💔
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_قاسم_سلیمانی ♥️
╔═ 🏴 ══ 🖤 ══🕊⚘ ═╗
@shahidhojajjy
╚═ ⚘🕊══ 🖤 ══ 🏴 ═╝
#ڪلام_شهدا
یکی از تکه کلام هایش این بود که
نماز رو ول ڪن ، خدا رو بچسب...
جملهاش برایم خیلی عجیب بود.
وقتی از او پرسیدم که چرا این را میگوید
خندید و دستی به شانهام زد و گفت:
داداش یعنی اینڪه توی نمازت
باید به دنبال خدا باشی
و فقط خدا رو ببینی...!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــــ
@shahidhojajjy
" شـــوق شهادتـــــــــ "
❉ سید ابراهیـم میگفت دفعه اول که به سوریه اعزام شدم ، عملیات تدمر خمپاره درست خورد کنار من ولی به من چیزی نخورد..
گفتم شاید مشکل مالے دارم خدا نخواسته شهید بشم..
آمدم ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم..
❉ دفعه دوم
که رفتم سوریه،باز خمپاره خورد کنار من و به من چیزی نشد..
گفتم شاید وابستگےبه خانواده و بچه هاست که نمیذاره شهید بشم..
آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم..
❉ و برای بار سوم
که به سوریه اعزام شدم در عملیاتے ترکش خوردم و مجروح شدم
ولی شهید نشدم..
❉ به ایران که آمدم نزد عارفی رفتم و از او مشكلم را پرسیدم..
ایشان گفتند:
"من كان لله كان الله له"
تو برای خدا به جبهه نمی روی
برای شهادت می روی..
نیتت را درست کن
خدا تو را قبول می کند..
❉ پدرش مے گفت :
این دفعه آخر مصطفی (سيدابراهيم)
عجیب بال و پردرآوره بود دیگر زمینی نبود..
رفت
و به
آرزويش
رسيد..
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@shahidhojajjy
#خاطره_شهید 🎤 ❣
ظاهرا توی محله شان مسئول پایگاه بود....
پدر میگفت: یک شب دیر آمد خانه... به شدت ازدستش عصبانی 😡 بودم. پشت در قدم میزدم تا بیاید. تا در را باز کرد. سرش فریاد زدم کجا بودی تا این موقع شب؟ 😲 در اوج غرور جوانی خیلی آرام آمد جلو و دست من را بوسید و گفت :باباجان چرا عصبانی هستی؟
من دو کلام با شما حرف دارم اگر حرف هایم شمارا قانع کرد که هیچ اگر نه هر تنبیهی در نظر داشتید من در خدمتم... :) 🍃
من جوانمو پر انرژی و باید آن را تخلیه کنم.حالا هم در مسجد برنامه های فرهنگی و گاهی ایست بازرسی که میگذاریم سرم گرم است و به لطف خدا این نیروی جوانی را در این مسیر خرج میکنم حالا اگر اشتباه میکنم شما بگویید چه کنم؟ ☺
پدرش گفت: آنقدر مردانه حرف زد و کم صحبت کرد که حرفی برای گفتن نداشتم.
گفتم: هیچی حق با توست برو بخواب!
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@shahidhojajjy
✨با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید.
یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند...📿
✨آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد.
نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم.
کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی!
✨لبخندی زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم... جز این باشه رسم آزادگی نیست❗️
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@shahidhojajjy
#ڪلام_شهدا
یکی از تکه کلام هایش این بود که
نماز رو ول ڪن ، خدا رو بچسب...
جملهاش برایم خیلی عجیب بود.
وقتی از او پرسیدم که چرا این را میگوید
خندید و دستی به شانهام زد و گفت:
داداش یعنی اینڪه توی نمازت
باید به دنبال خدا باشی
و فقط خدا رو ببینی...!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@shahidhojajjy
#شهید_مصطفی_صدرزاده :
🌷شهـــــادت یعنی؛
🥀زنــدگے کـن، امـا فقط برای خدا...
اگـــــر #شهـــــادت میخواهید
زنــدگے ڪنـید، "فقط برای خدا"🥀
@shahidhojajjy