~|•🧡🕯•|~
#خآطِرآتِشُهَدآ
صدا به صدا نمیرسید.🗯
همه مهیای رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند.
راه طولانی، تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود.😰
راننده خوش انصاف هم در کمال خونسردی آینه را میزان کرده و به سر و وضعش میرسید.😕
بچهها پشت سر هم صلوات میفرستادند، برای سلامتی امام، بعضی مسئولین و فرمانده لشگر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد.😶
بالاخره سر و صدای بعضی درآمد: «چرا معطلی برادر؟ لابد صلوات میخواهی. اینکه خجالت نداره. چیزی که زیاد است صلوات.»
سپس رو به جمع ادامه داد: «برای سلامتی بنده!
گیر نکردن دنده،
کمتر شدن خنده!
یک صلوات راننده پسند! بفرستید.»😁😅
~|•📿🎈•|~
#طَنزطُوری
@shahidhojajjy🌹
>>>🌹💚<<<
#خآطِرآتِشُهَدآ
دو تا از بچههای گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند وهای های میخندیدند.
گفتم: «این کیه؟»
گفتند: «عراقی»
گفتم: «چطوری اسیرش کردید؟
میخندیدند.
گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آورده با لباس بسیجیها آمده ایستگاه صلواتی شربت گرفته بود. پول داده بود!»
اینطوری لو رفته بود. بچهها هنوز میخندیدند.
ـــــــ✨ـــــــ✨ـــــــ✨ــــــ
#طَنزطُوری
#زِندِگےشُهدآیے
@shahidhojajjy💜