eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
215 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
#خاطرات_شهدا من به صورتش نگاه نمی کردم چون خیلی دوستش داشتم و اگر نگاه میکردم، دلم به حالش می سوخت😞 گفتم حالا بمون اگر نری بهتره، دیدم گریه کرد و به التماس افتاد، من هم گریه‌ام گرفت آخرش نتونستم مقاومت کنم و گفتم باشه ایراد نداره حتی باشوخی هم گفتم نری شهید بشی😒؟! خند‌ه‌اش گرفت، گفت: نه الان زوده، من میخواهم 30-40 سال خدمت کنم و بعد شهید بشم.. با این حرف‌هاش می‌خواست من را آرام کنه، گفت هیچ خطری نیست، نگران نباش.. اما من می‌دونستم که آقاسجاد ماندنی نیست.🕊 #شهید_سجاد_طاهرنیا #همسر_شهید @shahidhojajjy
اولین بار که با هم صحبت کردیم از طریق تلفن بود. سجاد به من گفت : زندگی کردن با یک نظامی سخت است. باید خودتان را برای روزهای سخت و هر اتفاقی در آینده آماده کنید.☝️ من هم در پاسخ به سجاد گفتم : من زندگی حضرت فاطمه (س) را الگوی خودم قرار دادم و دوست دارم و سعی میکنم تا جایی که میتوانم فاطمه گونه زندگی کنم . 😊 وقتی این را گفتم اشک در چشم های سجاد جمع شد و گفت: خوشحالم که این انتخاب را داشتم. ✅ من خودم خیلی کم توقع بودم و شرایط مالی سجاد را درک میکردم. سجاد همان کسی بود که من می‌خواستم. انسانی مذهبی، خوش اخلاق و اجتماعی. در حقیقت بیشتر با خدا بودنش من را مجذوب کرده بود. اعتقاد داشتم کسی که با خدا باشد می‌توان به او اعتماد کرد و تکیه‌گاه محکمی برای زندگی می‌شود💔 #همسر_شهید شهید مدافع حرم سجاد دهقان🌹 @shahidhojajjy
«زجر و سختی می‌کشم اما پشیمان نیستم!!» دلبسته آقا مصطفی شده بودم و نمی خواستم از من دور شود. نگاه خاصی به شهادت داشتم. علاقه و حسی که بین ما به وجود آمده بود باعث شده بود که نخواهیم هیچ وقت از هم دور شویم. حتی لحظه ای فکر نمی کردم مصطفی را از دست بدهم. اما کم کم داشتم خودم را آماده می کردم. مصطفی از علاقه اش گذشت و ایثار کرد، من هم. واقعا یک موضوع دو طرفه بود. بعد از شهادتش زجر و سختی می کشم اما پشیمان نیستم.  البته در شهادت او خدا گویی هر دوی ما را آماده کرد. ♥️ 🌱 @shahidhojajjy
🌸← زمان ما هم مثل همیشه، رسم و رسوم ازدواج زیاد بود. ریخت و پاش هم بیداد میکرد...!! ❤️ ولی ما از همون اول ساده شروع کردیم؛ خریدمون یک بلوز و دامن برای من بود و یک کت و شلوار برای مرتضی!! چیز دیگه‌ای رو لازم نمیدونستیم. به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم؛ 🍒 خودمون برای زندگیمون تصمیم می گرفتیم. همین ها بود که زندگی مون رو زیباتر میکرد👌 🌸🌷 🗣راوی: 🌱 @shahidhojajjy