eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
215 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان بچه مثبت . ریحان: همش میگفت این قسمت مهمه اون قسمت مهمه .ممنون اقا متین متین: خواهش میکنم. با اجازه . ... ریحان: رفت. چه بی احساس .یه لبخندی چیزی مثل مجسمه میمونه ‌ . من این پسر را آدمش میکنم . وجدان: برای بار هزارم میگم درست صحبت کن اون فرق داره. ریحان: اه با این وجدانه . .. متین که از کلاس خارج شد همه هجوم اوردن سمتم . -چی شد؟ ادمش کردی؟ _نه بابا خیلی مثبته **** ریحان: ذهنم خیلی درگیر رام کردن متین بود و بچه ها هم متوجه سکوت من شده بودن . توی کافی شاپ درحال هم زدن شکلات داغم بودم که یلدا با آرنجش محکم زد توی پهلوم . -هان چته؟ یلدا: ریحان دوساعت دارم صدات میکنم باهات حرف میزنم کجایی؟هوم؟ -هیچی، یکم ذهنم درگیره. کورش : چی شده مگه؟ _هیچی . افکارریحان: هییی این کورشم رفته رفیق ارشام شده . خدایااا من چرا بختم هی برمیگرده . گوشی کورش زنگ خورد. کورش: چه حلال زاده. -به به آرشام خان _.......... -ممنون _........... -کجایی الان؟ _……………… -واقعا؟ _………………… -پس کافی شاپ اخر خیابون . _………… -منتظرتم. خداحافظ. گوشی و گذاشتم روی میز و گفتم الان میاد . ریحان: واقعا که نفهمی . من میگم از این پسره خوشم نمیاد بعد تو - میدونم بابا ، به خاطر تو دعوتش کردم . بعد زشت بود جلو ی دانشگاه بود ، بعدم یکم بشناست میفهمه نمی خوای ازدواج کنی . نازنین: راست میگه دیگه .... ریحان: چی چیو راست میگه من دیشب بهش گفتم من باهاش ازدواج نمی کنم تو که میدونی از این جور ادما خوشم نمیان . .... با ورود ارشام شقایق گفت: اخ بمیرم درسته خوشگله ها ولی جز اون دستس که بدمون میاد . بیچاره مامانش چجوری تحمل میکنه اینو؟! نازنین: این ارشامه؛ احسنت . اهلا و صحلا مرحبا ریحان٬ خوب شد گفتی نه معلومه پسر چشم چرون و بی حیایی ها . ریحان: به اضافه ی مشروب خور . با نزدیک شدن ارشام ساکت شدیم. ارشام: 🌹🌹🌹🌹🌹 نویسنده: الف ستارس* گمنام‌. پارتی طولانی تقدیمتان کردم ‌. بابت اینکه دوشب پارت نذاشتم عذر میخوام و یه بی ادبی هایی شد که من و ببخشید . 🌸🌸🌸🌸🌸 این پارت کلا تغییر کرده است. @shahidhojajjy