#خاطره_ای_از_بچه_های_مدافع_حرم
🍃
از قول بچه ها میگفتند داعش اطراف حرم حضرت زینب سلام الله علیها
بودند وبچه های ما هم از حرم حضرت زینب دفاع می کردند.
تو یکی ازمحله هایی که ازدست داعش آزادکرده بودند یکی از داعشی ها رو هم اسیر کرده بودند.
اون اسیر داعشی خیلی پریشان و ترسیده بود.
بهش می گفتند چیه عمو چرا میترسی !میترسی بکشیمت؟ !
داعشیه هی مرتب به بچه ها نگاه میکرد میگفت اون رفیقتون که دشداشه سفید تنش بود و یه عمامه سبز سرش بود کجا رفت؟!
بچه می گفتند ما همچین رفیقی نداریم
همه مون لباس رزم تنمون داریم..
داعشی می گفت نه شما دروغ میگید بگو اون عربه که لباس عربی تنش بود و عمامه سبز داشت کجاست؟ کجا رفت؟
بچه ها آرومش کردند که کاریت نداریم ولی باید حقیقت بگی وجریان این شخص عربی که میگی چیه ؟
داعشی به حرف میاد میگه من خمپاره انداز بودم و به فاصله یکی دو کیلومتری حرم حضرت زینب سلام الله علیها ماموریت داشتم که خمپاره بندازم رو حرم واونجا رو بزنم..
می گفت با دوتا چشمام می دیدم که یه نفر با لباس عربی و عمامه سبز رنگ رو حرم حضرت زینب سلام الله علیها نشسته و هرچی خمپاره می انداختم اون آقا با دستش خمپاره رو می گرفت و می انداخت کنار و مات و مبهوت مونده بودم که این کیه که داره از حرم دفاع میکنه....!
بچه ها همگی داشتند گریه میکردند.
#یا_صاحب_الزمان_عج
خوشا بحال شهدای مدافع حرم
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة
#ڪلنا_بفداڪ_یازینبس
سلام بر حسین ع شهید
یاد شهدا با ذکر صلوات
@shahidhojajjy