eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
|•~🌸~•| میگم ی امروز هرچی کینه اس بزار کنار ! بزار خدا بهت بخنده :) 🌸🍃🌸🍃🌸 🙃 @shahidhojajjy
🏷 امام خامنه ای (مدظله العالی): نگذارید غبارهای فراموشی، روی این خاطره‌های گرامی را بگیرد، یاد شهیدان نباید در جامعه‌ی ما از ذهنیتها خارج شود. 1397/06/21 @shahidhojajjy
خب دوستان عزیز . مثل اینکه دعاتون در حق من مستجاب شده و مدارس تهران تا آخر هفته تعطیله . منتظر رمان باشید🌹
عادتهائى كه معجزه میکند: با ملايمت = سخن بگوئيد، عــمــيـــق = نفس بكشيد، شــــــيــك = لباس بپوشيد، صـبـورانه = كار كنيد. نـجـيـبـانه = رفتار كنيد، هــمـــواره = پس انداز كنيد، عــاقــلانـه = بخوريد، كــــافـــى = بخوابيد، بى باكانه = عمل كنيد، خـلاقـانـه = بينديشيد، صـادقانه = عشق بورزید، هوشمندانه = خرج كنيد، خوشبختی یک سفراست,نه یک مقصد. هیچ زمانی بهترازهمین لحظه برای شادبودن وجودندارد. زندگی کنیدوازحال لذت ببرید. ‍‌ @shahidhojajjy
#پروفایل #پروفایل_اعضا @shahidhojajjy
#رمان #رمان_بچه_مثبت @shahidhojajjy
رمان بچه مثبت . ریحان: حتی وقتی سهرابی بهم گفت آخر کلاس . داخل کلاس باشم چون کارم داره . بعد از کلاس متین مثل چغندر رفت بیرون. آنقدر از این رفتار متین شکار بودم که میخواستم یه خطایی از سهرابی سربزنه تا عصبانیتم را سرش خالی کنم. سهرابی: خب خانوم احمدی فکر کنم این چند ترم منو شناختید و من..... ریحان: چی از جونم میخواین؟ ها؟ میدونید اگه بابام بفهمه یکی داخل دانشگاه نگاه چپ بهم انداخته کل این دانشگاه و با همه استاداش آتیش میزنه. سهرابی: تو حتی اجازه ندادی من ازت خاستگاری کنم بعد جبهه گرفتی زود... ریحانه: آقای سهرابی لطفا احترام خودتون و سنتون را نگه دارید و به لقمه هاتون دقت کنید لقمه بزرگتر از دهانتون برداشتید. بعدم من خانوم احمدی هستم نه چیز دیگه ای.... ریحان: با عصبانیت از دانشگاه زدم بیرون و به سمت خانه روندم. وارد شدم . چهرم از عصبانیت فرمز شده بود . از دست این متین و سهرابی به کجا فرار کنم خدایا؟؟؟ مامان خواست شروع کنه غر زدن ولی تا صورت قرمز منو دید گفت: بهتر بری استراحت کنی. درضمن مهلقا(مامان آرشام) اومده اینجا. ریحان: چشم استراحت میکنم ولی قبلش این خانوم و راهی کن تا دوباره این خونه را روی سرشون نزاشتن. مامان: تو برو . بقیه اش بامن ..... ✍ادامه دارد.....✍ نویسنده: الف ستاری .... @shahidhojajjy