~|~|~
لایــقــ🌱
وصل
تو
ڪہ
منـــ💫
نیستمــــ:)
💔
@shahidhojajjy❤️
تبریک ....🎺🎺🏅
رمان به #هشتاد پارت رسید.☄💥💥🔥
و سوپرایز : 🤝
توی رمان اتفاق های جالبی قراره رقم بخوره.
و چون تعدا پارت ها 🌹۸۰🌹 تا شد . این اتفاق و یکم لو میدم....
قراره همراه ریحانه خانوم کس دیگه ای هم تغییر کنه ولی اون شخص مجهول است🎈🎈🎈🎈
@shahidhojajjy
رمان بچه مثبت
#پارت_هفتاد_نه
.
ریحان:
نازنین و بهروز و دیدم. با دیدنم انقدر تحویلم گرفتند که تصمیم گرفتم هر هفته برم مسافرت.
با ورود کوروش همه سر ها چرخید سمت در....
ریحان:
ای خدا باز این با عطر خودشو خفه کرد. ( افکار ریحان: از عطر زیاد بدم میاد مگه پولم و از سر جاده آوردم.)
شقایق:
سلام آقا . خفه شدیم بابا.
به لبخند کوروش نگاه کردم . با کت و شلوار اومده بود .
چه خبر یعنی؟؟؟؟؟
.....
استاد به کوروش:
آقای صالحی نکنه امشب عروسیه . ( اخه همیشه کوروش اسپرت میاد ولی خب این بار رسمی رسمی )
کوروش با خنده به استاد گفت:
خدانکنه . اون روز نیاد که من گرفتار این زن ها بشم.
سهرابی:
خب بریم سراغ درسمون.
.....
ریحان:
کلاس تمام شد.
روبه کوروش گفتم:
کجا به سلامتی؟
کوروش:
اگه عصبیم نمیکنی و داد و بی داد راه درست نمیکنی بگم.
.....
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری.
تایپ: گمنام.
....
@shahidhojajjy
رمان بچه مثبت
#پارت_هشتاد
.
ریحان:
وای نه از همون میترسیدم که داره سرم میاد .
کوروش . مائده....
کوروش:
خداحافظ . همین امروز ثابت میکنم اون بتی که از ساختی نیست.
ریحان:
دنبالش رفتم تا رسیدیم توی پارکینگ.
فکر کنم تصمیمش جدی بود.
دست گل خریده بود . بیچاره مائده از دست این شیطون . آهی کشیدم.
کوروش:
خداحافظ. و سریع دور شد.
ریحان:
به شقایق که پشت سرم لود نگاه میکنم.
به نظرت چیکار کنیم؟؟
شقایق:
هیچی.
ریحان:
خسته نشدی انقدر فکر میکنی؟
شقایق:
مثلا میخوای چیکار کنی؟
ریحان:
نمی دونم . آهان زنگ بزنیم به مائده و همه چیز و بگیم.
شقایق:
اگه کوروش بفهمه... میدونی که خیلی کینه به دل میگیره... بعد داستان شرط بندی و به متین میگه.
ریحان:
راست میگی. بهتره منتظر عکس العمل خود مائده باشیم.
افکار ریحان:
مائده دختر خوبیه. من توی مسافرت شناختمش. کسی که نماز اول وقتش حجته. کسی که صوت قرآنش علاقه مندم کرد به قرآن......
مطمعنم بهترین عکس العمل و نشان میده.
به قول خودش . هرچی خدا بخواد.
**
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری
تایپ:گمنام.
#التماس_دعا
@shahidhojajjy
رمان بچه مثبت
#پارت_هفتاد_هشت
.
ریحان:
آهی کشیدم و با چمدون رفتم داخل اتاقم . درسته برام جذاب نبود . اما باعث میشد حوصله ام برگرده سر جاش.
شب هم سوغاتی هردوتاشون و دادم.
بابا از خریدم که خیلی خوشش اومد ولی مامان چیزی بروز نداد.ولی میدونم اگه راضی نبود صد بار میگفت.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ریحان:
ماشین را پارک کردم و به سمت کلاس رفتم. توی راه متین و دیدم.
_سلام
فقط یک ثانیه نگاهم کرد و گفت:
-سلام.
بعد از چند ثانیه گفت:
ببخشید من عجله دارم . با اجازه.
افکار ریحان:(💔)
خیلی بهم برخورد . اخه دست من نبود که کوروش یهو بغلم کرد.
هی خدا....
دلم از دست همه آدم ها گرفته.
چقدر دلم گریه میخواد.....
انگار هیچ کس من براش مهم نیستم.
افکار خبیث و شیطانی ریحان:
اصلا تقصیر خودم بود اول سلام کردم.
....
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری
تایپ: گمنام
....
@shahidhojajjy
💢#شهادتبسیجی ۱۹ ساله در ایست و بازرسی گشت رضویون
🔹بسیجی ۱۹ ساله، #محمدمهدیرضوان در عملیات ایست و بازرسی تهران مجروح شد و بعد از گذشت سه روز به #شهادت🖤 رسید. شهید رضوان نخستین شهید گشت رضویون است.
🔹 بسیجی 19 ساله، محمد مهدی رضوان در عملیات ایست و بازرسی تهران مجروح شده و بعد از گذشت سه روز نهایتاً روز 19 آبان ماه 1398 به شهادت رسید. شهید رضوان نخستین شهید گشت رضویون است.
محمد مهدی رضوان فرزند بابک از بسیجیان گردان 121 امام علی(ع) یگان امام حسن مجتبی(ع) بود.
🔹او در 16 آبان ماه 1398 در حال گشت عملیاتی ایست و بازرسی افراد و وسایل نقلیه مشکوک به منظور مقابله با جرائم و مفاسد اجتماعی و تأمین امنیت اخلاقی بود که در منطقه شوش تهران مورد سوء قصد قرار گرفت. او از ناحیه سر دچار آسیب شده و به کما رفت و نهایتاً بعد از گذشت سه روز در روز 19 آبان ماه 1398 در بیمارستان سینا به شهادت رسید
@SHAHIDHOJAJJY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه وداع با پیکر مطهر #شهیـدمحمـدمهدیرضـوان😔🖤
هفتــم #شهــادتتــ مبارکــ🙃❤️
#تنها_انتظار_کافی_نیست_آمادگی
#لازم_است‼️
💢حضرت #آیت_الله_بهجت
🔸تنها انتظار #فرج کافی نیست، تهیأ (آمادگی)، بلکه طاعت و بندگی نیز لازم است، مخصوصاً با توجه به قضایایی که پیش از ظهور #امام_زمان عج واقع میشود، بهحدی که «مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ (جهان مملو از ظلم و جور میگردد). خدا میداند که به واسطه ضعف ایمان بر سر افراد چه میآید. خدا کند #ظهور آن حضرت با عافیت مطلقه برای اهل ایمان باشد و زود تحقق پیدا کند. مگر امکان دارد عافیت مطلقه بدون ایمان، طاعت و بندگی انجام گیرد؟! خدا به اهل ایمان توفیق دهد که از فِتَن مُضِله (فتنههای گمراهکننده) کنارهگیری کنند.
#ظهورنزدیکاستـ❤️
@SHAHIDHOJAJJY
الهُّــمَصلـےعلـےمحمَّــدوآلمحمَّــدوعجــلفرجـهم
#صلواتیهویی☺️❤️
💔
خدایا خودت گفتہ ای:
#انّا_لله
- من مالِ توام یعنے؟!🍂😍
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @shahidhojajjy💕
رمان بچه مثبت
#پارت_هشتاد_دو
.
ریحان:
خدمتکار درو باز کرد و مامان کوروش خیلی تحویلمون گرفت.
_ببخشید کوروش کجاست؟
مامانش:
کوروش توی اتاقشه. نمیدونم چرا انقدر ناراحته . این سبد گلم انداخت اینجا.
_اه چه داستان غمگینی.... بعد شروع کرد ریز ریز خندیدن.
از دست تو شقایق.
....
بدون در زدن رفتیم توی اتاق .
کوروش:
چه خبرتونه؟ از زندان فرار کردین پناه اوردین اینجا؟ تازه داشت خوابم میبرد. بهروز تو که بدتری.
_خب بابا توهم. بی جنبه.
بهروز با مسخرگی گفت:
خب چی شد ؟
......
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری.
تایپ: گمنام.
..
@shahidhojajjy
رمان بچه مثبت
#پارت_هشتاد_یک
.
ریحان:
همون جا ایستاده بودیم که نازنین و بهروزم اومدن .
بهروز:
کوروش کجا رفت؟
شقایق:
رفت گل بچینه.
بهروز :
مسخره . جدی گفتم.
شقایق:
بچه ای دیگه . مگه من باهات شوخی دارم .وقتی میگم رفته گل بچینه یعنی رفته....
......
توی کافه نشته بودیم.
یلدا روبه نازنین و شقایق گفت :
پس کوروش کجاست؟ چرا نمیاد؟
شقایق:
شانه ای بالا انداختم و گفتم . لابد هنگام چیدن گل شهرداری گرفتش.
یلدا عصبی مشتی روی میز کوبید و گفت:
نمکدون. من دارم برای مائده دق میخورم بعد این تازه ن....
ریحان:
اجازه ندادم ادامه بده و با جیغ گفتم:
بسه دیگه پاشین سه ساعته که رفته . پاشین بریم خونشون.
.......
ریحان:
.....
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری
تایپ:گمنام.
.
@shahidhojajjy
رمان بچه مثبت
#پارت _هشتاد_سه
.
ریحان:
جدی روبه کوروش گفتم:
مائده را که اذیت نکردی؟
کوروش:
اذیت کجابود . بهش گفتم تصادفی دیدمش و بیاد تا برسونمش که گفت: « صلاح نمی بینم باهاتون بیام» بهش گفتم: حداقل یه کافی شاپی چیزی گفت: « دلیلی نمی بینم.»
کوروش:
اصلا سرش و بالا نیاورد که ببینه با چی اودم . بابام که فهمید ماشینش و بردم میخواست بکشم . فعلا فرار کردم از دستش. بعدشم اگه با موتور گازی هم میرفتم بهتر بود ...
ریحان:
انقدر خندیده بودیم که هیچ . به این خندیدیم که کوروش چه بدبختی هایی سر این ماشین کشید .
ریحان:
من گفتم مائده اهل این حرفا نیست.
کوروش با حرص از جاش بلند شد و گفت: عه عه برگشته بهم میگه:
به حرمت دوستیم با ریحانه باهات برخوردی نکردم.
افکار ریحان:
ماشالله . آفرین مائده .
ریحان:
کوروش بد جور خورده بود تو پرش و ماهم سریع رفتیم بیرون از خونشون.
....
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری.
تایپ: گمنام
.
@shahidhojajjy
ببخشید پارت ها دیر شد . واقعا هرکاری میکردم فرستاده نمیشد .
💔
میگویند
"اختیارات ولایت فقیه زیاد است"😏
قانون اساسی #۱۷۷ اصل دارد
۳۸ مورد اصل اختیارات رئیس جمهور
۳۷ مورد مجلس
۱۸ مورد قوهقضائیه
و ۵ مورد رهبری
۹۳٪ بودجه نیز دست رئیسجمهور است
اگر مردم انتظار دارند رهبری مشکلات کشور را درست کند باید اختیارات رهبر مانند رئیسجمهور گستردهتر شود
#فتنه۹۸
#بصیرت
#آھ_ز_بےبصیرتی
💕 @shahidhojajjy
💔
متن سخنان بسیار مهم #سیدحسن_العماد
نابودی آل سعود قطعی است اما....
#تصویربازشود...
#ظهور
#یمن
#نشرحداکثری
#رهبر
#ایران
💕 @shahidhojajjy💕