💔
خدایا خودت گفتہ ای:
#انّا_لله
- من مالِ توام یعنے؟!🍂😍
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @shahidhojajjy💕
رمان بچه مثبت
#پارت_هشتاد_دو
.
ریحان:
خدمتکار درو باز کرد و مامان کوروش خیلی تحویلمون گرفت.
_ببخشید کوروش کجاست؟
مامانش:
کوروش توی اتاقشه. نمیدونم چرا انقدر ناراحته . این سبد گلم انداخت اینجا.
_اه چه داستان غمگینی.... بعد شروع کرد ریز ریز خندیدن.
از دست تو شقایق.
....
بدون در زدن رفتیم توی اتاق .
کوروش:
چه خبرتونه؟ از زندان فرار کردین پناه اوردین اینجا؟ تازه داشت خوابم میبرد. بهروز تو که بدتری.
_خب بابا توهم. بی جنبه.
بهروز با مسخرگی گفت:
خب چی شد ؟
......
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری.
تایپ: گمنام.
..
@shahidhojajjy
رمان بچه مثبت
#پارت_هشتاد_یک
.
ریحان:
همون جا ایستاده بودیم که نازنین و بهروزم اومدن .
بهروز:
کوروش کجا رفت؟
شقایق:
رفت گل بچینه.
بهروز :
مسخره . جدی گفتم.
شقایق:
بچه ای دیگه . مگه من باهات شوخی دارم .وقتی میگم رفته گل بچینه یعنی رفته....
......
توی کافه نشته بودیم.
یلدا روبه نازنین و شقایق گفت :
پس کوروش کجاست؟ چرا نمیاد؟
شقایق:
شانه ای بالا انداختم و گفتم . لابد هنگام چیدن گل شهرداری گرفتش.
یلدا عصبی مشتی روی میز کوبید و گفت:
نمکدون. من دارم برای مائده دق میخورم بعد این تازه ن....
ریحان:
اجازه ندادم ادامه بده و با جیغ گفتم:
بسه دیگه پاشین سه ساعته که رفته . پاشین بریم خونشون.
.......
ریحان:
.....
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری
تایپ:گمنام.
.
@shahidhojajjy
رمان بچه مثبت
#پارت _هشتاد_سه
.
ریحان:
جدی روبه کوروش گفتم:
مائده را که اذیت نکردی؟
کوروش:
اذیت کجابود . بهش گفتم تصادفی دیدمش و بیاد تا برسونمش که گفت: « صلاح نمی بینم باهاتون بیام» بهش گفتم: حداقل یه کافی شاپی چیزی گفت: « دلیلی نمی بینم.»
کوروش:
اصلا سرش و بالا نیاورد که ببینه با چی اودم . بابام که فهمید ماشینش و بردم میخواست بکشم . فعلا فرار کردم از دستش. بعدشم اگه با موتور گازی هم میرفتم بهتر بود ...
ریحان:
انقدر خندیده بودیم که هیچ . به این خندیدیم که کوروش چه بدبختی هایی سر این ماشین کشید .
ریحان:
من گفتم مائده اهل این حرفا نیست.
کوروش با حرص از جاش بلند شد و گفت: عه عه برگشته بهم میگه:
به حرمت دوستیم با ریحانه باهات برخوردی نکردم.
افکار ریحان:
ماشالله . آفرین مائده .
ریحان:
کوروش بد جور خورده بود تو پرش و ماهم سریع رفتیم بیرون از خونشون.
....
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری.
تایپ: گمنام
.
@shahidhojajjy
ببخشید پارت ها دیر شد . واقعا هرکاری میکردم فرستاده نمیشد .
💔
میگویند
"اختیارات ولایت فقیه زیاد است"😏
قانون اساسی #۱۷۷ اصل دارد
۳۸ مورد اصل اختیارات رئیس جمهور
۳۷ مورد مجلس
۱۸ مورد قوهقضائیه
و ۵ مورد رهبری
۹۳٪ بودجه نیز دست رئیسجمهور است
اگر مردم انتظار دارند رهبری مشکلات کشور را درست کند باید اختیارات رهبر مانند رئیسجمهور گستردهتر شود
#فتنه۹۸
#بصیرت
#آھ_ز_بےبصیرتی
💕 @shahidhojajjy
💔
متن سخنان بسیار مهم #سیدحسن_العماد
نابودی آل سعود قطعی است اما....
#تصویربازشود...
#ظهور
#یمن
#نشرحداکثری
#رهبر
#ایران
💕 @shahidhojajjy💕
💔
اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ
إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ...(حجرات/١٢)
بعضی گمان ها ، گناه است ...
مثلا همین که گمان میکنی
من دلتنگت نیستم ...
#امام_رضا
#مشهد_مقدس
💕 @shahidhojajjy💕
تصور کنید......
صداها باهم دیگر قاطی شده....
صدای کسی که میگوید : مهمات تمام شده.....
خیلی تلفات داریم.......
صدا هایی که بلند است( الله اکبر)
صدای رجز های عربی .....
صدای تانک ها و گلوله ها....
صدای عراقی های تکفیری که شادی میکردن..... چندتا از بچه هارا اسیر کرده بودند.....
پناه گرفتند.....
وصیت نامه می نویسند ......
صدایی که با بغض نوشته اش را میخواند :
شرمنده مادر بی خبر آمدم . اخه نمیخواستم نگران باشی....
شرمنده خانوم تو را با بچه ها تنها گذاشتم......
صدای برخورد گلوله و ترکش......
بعد هم بوی خون و شهادت و باروت......
سال ها گذشت.....
مادر .....
با گریه تعریف کرد:
پسرم به خونت قسم .....
ای به قربانت مادر....
ای به قربان بدن اربا اربا شدت.......
#شهادت
#آرزو
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🌹🌹🌹🌹🌹
دلنوشته ادمین.
کپی ممنوع🚫
.
اگه دلت شکست التماس دعای شهادت ...
@shahidhojajjy
کتاب پایی که جاماند: ۸۰ نفر بودن . جنگ نابرابر عراق و ایران . جوانای در این عملیات خیلی سختی کشیدن
💔
حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد؟
عاقبت با اشک غم، کوه امیدم #آھ شد؟
گفته بودی یوسف گمگشته باز آید، ولی
یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد....
شلمچه ۱۳۶۵
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @shahidhojajjy💕
💔
#قرار_عاشقی
وَ هیچ چیز در دُنیا نمےتَواند
مانَندِ زار زَدن در ایوانِ طلا حالش را جا بیاوَرَد...🙃
#دلمنلڪزدھتاڪنجحرمگریھڪنم..
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @shahidhojajjy💕
🌼 مرحوم آیتالله قندهاری:
فتنههایی میآیند که من در آن زمان نیستم وشماباید سینههایتان راسپر این سید عظیمالشأن(امام خامنهای)کنید. ایشان سپهسالار امام زمان(عج) هستند.
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅ . @shahidhojajjy
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅
سوال : چرا هر مشکلی پیش میاد پای رهبر را میکشیم وسط ؟ همه چیز را به گردن رهبر می اندازیم ؟
جواب👇
@yazinab1
رمان بچه مثبت
#پارت_هشتاد_چهار
.
ریحان:
روز بعد.
🌹🌹🌹
ریحان:
بعد کلاس داشتیم با بچه های گروهمون بحث میکردیم. کوروشم زیادی تو خودش بود.
گوشیم زنگ خورد. ( مائده بود)
ریحان:
جونم ٬ مائده جان....
مائده:
سلام ریحانه خانوم. پارسال دوست امسال آشنا .
ریحان:
سلام خانومی؟ من خوبم . چه خبر؟ حالمم که نپرسیدی.
مائده:
خوبه مزه نریز . سلامتی . کجایی؟
ریحان:
دانشگاه
مائده:
منم بهت نزدیکم . میخوام با متین برم کافی شاپ . تو هم وقت داری بیای؟؟؟
ریحان:
مزاحم که نیستم.
مائده:
وای قربونت برم . تو مراحمی
ریحان:
مرسی.
مائده:
خواهش میکنم. راستی شقایق و یلدا جان هم بیار.
ریحان:
باشه.
.
.ریحان:
گوشی را قطع کردم و روبه بچه ها که تازه جمع شده بودن گفتم:
.....
✍ادامه دارد✍
نویسنده: الف ستاری
تایپ: گمنام.
.
@shahidhojajjy