eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#من_قاسم_سلیمانی_هستم ♥️✌️ #پارت_۳۳ سردار سلیمانی در حالی که شهر محاصره ی کامل داعش بود، شبانه و با
♥️✌️ ۳۴ •‌خاطرات شهید سلیمانی، از سردار شهید حاج احمد کاظمی احمد عصاره و خلاصه ای از شخصیت امام خمینی در ابعاد مختلف بود... هیچ جلسه ای، هیچ خلوتی، جلسه رسمی، جلسه دوستانه، جلسه خانوادگی، مسافرتی وجود نداشت که او یاد باکری و خرازی و همت و این شهدا را نکند. هیچ نمازی ندیدم، که احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند و پیوسته این ذکر:" یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی" ورد زبان احمد بود و بعد گریه می کرد... از دست دادن احمد همه را ناراحت کرد، اما آن چیزی که بچه های جبهه با احمد دلخوش بودند و با رفتن او غمگین شدند این بود که، احد تداعی رفتارهای جنگ بود، تداعی خلوص، صفا، پاکی، صداقت بود. وقت سخن با احمد ناخودآگاه آدم را به یاد خرازی می انداخت، به یاد همت می انداخت، حیای احمد آدم را به یاد آن انسان پر از حیای جنگ می انداخت... جلسه ای بود‌ احمد کاظمی، باقر قالیباف، قاسم سلیمانی و همه رفقا بودند. من دیدم که شهید کاظمی گفت گرسنه ام چرا غذا نمی دهند، جلسه هم خیلی مهم بود، وقتی برای غذا رفتیم یک سفره رنگین انداخته بودند و مشخص بود ارتش سنگ تمام گذاشته است. این موضوع مربوط به اوج جنگ یعنی بین سال های ۶۵_۶۴ است. من دیدم احمد کاظمی که از فرماندهان نیروهای زمینی سپاه بود نشست و ظرفی کشید جلو، چند تکه نان و سبزی و پنیر گذاشت جلویش و خورد و بعد هم چیز دیگری نخورد. گفتم این همه غذا هست چرا نمی خوری، احمد آقا گفت نه ما به این سفره ها عادت می کنیم بهتر است از خودمان مراقبت کنیم و از این تشریفات خالی باشیم. آن زمان بچه ها خودشان را حفظ می کردند. این طرف تر آمدم. آقا رحیم را دیدم که ظرفش تمیز تمیز است و هیچ چیز استفاده نکرده، گفت دل درد داشتم نان خوردم و سیر شدم. بعدا از آقا رحیم پرسیدم چرا چیزی نخوردی گفت یاد بچه های خودمان در جنگ که می افتم شرفم اجازه نمی دهد... ... ⛔️کپی بدون لینڪ کانال حرام میباشد⛔️ 👇ʝoɨŋ🌿 https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
روزها‌ مراقبہ / شب‌ها محاسبہ زندگی‌ یعنی‌ همین ! : )🌱
میگفت‌ که : اللهم‌اجعلنےمن‌انصار‌المهدی ولی مامانش‌ بهش‌ میگفت فلان‌ کار و‌ انجام‌ بده، صد تا‌ خونه‌ اونورتر صدایِ‌ غر‌غر کردن‌هاش‌ میرفت !🚫 - به‌ کجا‌ چنین‌ شتابان‌ حاجی ؟ @shahidhojajjy
#غذای‌نذری😇 چــهارشنبہ: ناهار🌈بابـ الحوائج؛امام کاظـــم (درود خدا بر او باد) شـام🌙شـمس الشـموس ؛امام رضا(درود خـدا بر او باد) ❤️یادشہـداباصلوات🌿
🕊زیارتنامه شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائُه، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَصفِیاءَ اللهِ و َاَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ دِینِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسولِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرَالمؤمِنینَ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَآءِ العَالَمین، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلیَّ الوَلیَّ الناصِح، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِالله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمیِّ طِبتُم، وَ طابَتُ الاَرضِ اَلَّتی فِیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزََا عَظیمََا، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزَ مَعَکُم🌹🌱🌹🌱 @shahidhojajjy
. گُم شُد هَم پِلاکَت هَم استُخوانت و هَم آرمانَت و اتوبوس رَد شُد از کوچه‌ای که به نامَت بود..:) . #قدردان‌خون‌شهدا #شہیدگمنام🍃 @shahidhojajjy
🥀💐🌹🌸🌹💐🥀 #مادرانه #دلتنگی با اشک چشم، قبر تو را رنگ می‌زند این مادری که بوسه بر این سنگ می‌زند مادر نبوده‌ای که بدانی چه می‌کشد وز چه به روی صورت خود چنگ می‌زند مادر نبوده‌ای که بدانی غم پسر آتش به جان مادر دلتنگ می‌زند در استوای هجر تو هر چند سوخته اما پر از غرور دم از جنگ می‌زند با اشک‌های شعله‌ورش، دست بر دعا آتش به هر چه فتنه و نیرنگ می‌زند هان ای شهید! زنده تاریخ تا ابد! مرگا بر آن که راه تو را انگ می‌زند در این هوای شرجی دور از تبسمت کم کم تمام آینه‌ها زنگ می‌زند می‌خواستم قصیده بگویم به وصف تو دیدم که پای قافیه ها لنگ می‌زند یاد همه #مادران_آسمانی #صلوات @shahidhojajjy
#رفیـق خدایـے...🍃 ‍ رفاقٺ با بعضے ها پر از برڪٺہ؛ چون براے خداسٺ... رفاقٺ و محبٺ باید براے خدا باشه♥️🍃 @shahidhojajjy
همیشہ میگفت : در زندگی ، آدمی موفق تر است ڪه ⇜ در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشد ⇜ و ڪار بی منطق انجام ندهد و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود :)) ♥️🌱 ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ ♥️ ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ @shahidhojajjy
•💛🌿• یہ‌سیدےمیگفت:↓ تومهدےباڪࢪےبـاش شهادت‌خودش‌میاد وبغلت‌میڪنــھ...🕊✋🏻 ــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ ♥️ ــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ @shahidhojajjy
°•🍃🍃🍃🍃•° اگہ‌یہ‌روزخواستے تعریفےبراے شهید پیداڪنے، بگو یعنے 🌧 حُسْنِ‌باران‌ این‌است ڪه‌زمینےست، ولــے آسمانےشده‌است؛ و بہ‌امدادزمین‌مےآید..."[🙂💛⚡] ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــــ ♥️ ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــــ @shahidhojajjy
تلخ ترین حادثه اسارت💔 🔹 آنقدر با چوب و کابل زدند که نفسی برایش نمانده بود😔. او را به حمام بردند و رویش آب جوش ریختند. جان نداشت تکان بخورد ولی تقلا می کرد که از زیر آب جوش حمام بیرون بیاید که باز آب جوش و همراه با نمک روی او ریختند.😭 🔸 وقتی دیدند هنوز شهید نشده در دهانش صابون گذاشتند. بعد هم پیکرش را روی سیم خاردار گذاشتند😔. از معجزات شهید رضایی این بود که جنازه اش بعد 16 سال سالم به کشور بازگشت. البته از این معجزات در اسارت کم ندیدیم.💔 #شهید_محمد_رضایی🌹🕊 ▫️راوی:آقای هادی پور.(آزادگان دفاع مقدس) @shahidhojajjy
آنهــــا نیامده بودند تا بمانند آمده بودند تا بر دلهای ما گــذری داشته باشند آمده بودند تا بگویند: اگـــر از سرها و بدنهای ما کوه بسازید، نخواهیــــم گذاشت بار ِ دیگر، در تاریخ بنویسند: امام تنها ماند... @shahidhojajjy
رفتی و دل رُبودی یك شهر مبتلا را  تا کی کنیم بی تو ، صبرۍ کھ نیست ما را ... #حاج‌_قاسم @shahidhojajjy
#امروز_به_داد_اموات_برسید #یک_صلوات_زحمت_چندانی_نداره ☘ آیت الله بهجت (ره) : هیچ عملی به اندازه ی #صلوات نمی تواند به اموات کمک کند و به دادِ آن ها برسد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahidhojajjy
✅ *حق الناس در منزل*✅ استادفاطمےنیا میگویند:👇 علت خیلی ازمشکلاتی که مادرخانه هایمان داریم ازقبیل:درگیریها،بداخلاقیها، عصبانیتها،بیحوصلگی ها،غرغرها،دلشکستنهاو ... این است که فرشته هادرخانه مانیستند درخانه مان پرنمیزنند وذکرنمیگویند👼👼 خانه ای که درآن پرازفرشته باشد میشودخودخودبهشت. پرازلطف وصفاوشادی ویادخدا حالاچیکارکنیم که فرشته هامهمون خانه مابشوند؟وچه کارهایی نکنیم که فرشته هارا پرندهیم؟👇 1-حدیث کسا زیادبخوانیم. 2-سعی کنیم نمازهاتاجای ممکن اول وقت باشد 3-نمازقضاداشتن اثرخیلی بدی دارد 4-چیزنجس درخانه نگه نداریم. همه جای خانه همیشه پاک باشد 5-درخانه دادوفریادنزنیم.حتی باصدای بلندهم حرف نزنیم فرشته هاازخانه ایی که درآن باصدای بلندصحبت بشه میروند 6-حرف زشت وغیبت ودروغ وتمسخرواینهاهم که مشخصه 7-سعی کنیم طهارت چشم وگوش وزبان وشکم خودراتاجای ممکن درخانه حفظ کنیم. 8-وقتی واردخونه میشیم باصدای واضح سلام کنیم. حتی اگرهیچکس نیست. چهارذکرقرآنی آرامشبخش که درزندگیت معجزه هامیکند:👇 1- *حسبناالله ونعم الوکیل* (برای وقتهایی که ترس واضطراب داری) 2- *لاإله إلاأنت سبحانک إنی کنت من الظالمین* (وقتی خیلی ناراحتی ودلت گرفته) 3- *افوض أمری إلی الله إن ألله بصیربالعباد*(برای وقتهایی که میخوای خدا مکروحیله دیگران رادرحق توخنثی کند) 4- *ماشاالله لاحول ولاقوه إلابالله* (برای وقتهایی که طالب زیبایی دردنیاهستی) ارسال برای دیگران صدقه جاریه است @shahidhojajjy
خیلی ها بودند که بی نام و نشان بودند خیلی ها بودند اسمشان را خیلی از ما نمی دانیم نه فوتبالیست بودند ، نه بازیگر بودند و نه سیاست مدار فقط قلب بزرگی داشتند ، فقط دل نترسی داشتند می دانی ! برای جاودانه شدن باید قلب و روح بزرگی داشته باشی ... درود بر روح پاک شهدا ـــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــ ♥️ ـــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــ @shahidhojajjy
🔘 شهید گمنام سلام گمنامےیعنی درد ... دردے شیرین ... یعنے با عشـق ‌یڪے شدن ... یعنےاثباٺ ‌اینکہ‌ از همہ‌ چیزت ‌براے معشـوقت گذشتے ... یعنی فقط‌ خُدا را دیدے و رضای او راخواستے نہ تعریف‌وتمجید‌ مردم‌را ... گمنامے اگر ‌برای ‌خداست ‌بگذار‌ گمنام‌ بمانم ... اے ڪاش ‌همہ‌ے ما گمـنام ‌باشیم... @shahidhojajjy
#یآ‌حسین‌موݪا🥀 چشم ها هم دست‌گیر می شوند، وقتی اشک می ریزند برای حسین علیه السلام... #یا_قتیل_العبرات @shahidhojajjy
#بارها_حق_مأموریتش_را_نگرفت 💢به‌شدت روی بیت‌المال و حقوقی که می‌گرفت حساس بود. بارها حق مأموریتش را دریافت نکرد. گاهی هم از جیب خرج می‌کرد و آن را وظیفه خود می‌دانست. سال 94 در یکی از مناطق درگیری شدیدی به‌وجود آمد که مرتضی مجبور به عقب‌نشینی شد. وقتی برگشت به فرمانده‌اش گفتم: «مرتضی 60 روز است که اینجاست. بهتر است به عقب برگردد.»، با برگشتش موافقت شد. نگاهی به ظاهرش انداختم؛ یک لباس جنگی و یک جفت دمپایی تنها چیزی بود که داشت. پرسیدم: «پس وسایلت کو؟» گفت: «حجم آتش اجازه نداد چیزی با خود به عقب بیاوریم.» لباسی نبود که به او بدهیم. کفشی کهنه پیدا کردیم و به او دادیم تا با آن به دمشق برود. مقدار کمی پول به او دادم و گفتم: «به دمشق که رسیدی برای خودت لباس تهیه کن». چند روز بعد یکی از نیروها با پاکتی پول نزد من آمد و گفت: «مرتضی این پول را برگرداند.»، پاکت را باز کردم و دیدم بیشتر از نصف پول را برگردانده، تنها یک شلوار ساده خریده بود و پیراهنی از آن هم ساده‌تر تا بتواند به ایران برگردد، حتی کفش هم نخریده بود. #شهید_مدافع_حرم #فرمانده #مرتضی_حسین_پور @shahidhojajjy
من به صورتش نگاه نمی کردم چون خیلی دوستش داشتم و اگر نگاه میکردم، دلم به حالش می سوخت😞، گفتم حالا بمون اگر نری بهتره، دیدم گریه کرد و به التماس افتاد، من هم گریه‌ام گرفت آخرش نتونستم مقاومت کنم، گفتم باشه ایراد نداره حتی به شوخی هم گفتم نری شهید بشی😒! خند‌ه‌اش گرفت، گفت: نه الان زوده، من میخواهم 30-40 سال خدمت کنم و بعد شهید بشم، با این حرف‌هاش می‌خواست من را آرام کنه، گفت هیچ خطری نیست، نگران نباش اما من می‌دونستم که آقاسجاد ماندنی نیست.🕊 پدر: من هم به خاطر خانومش گفته بودم بمونه، دو روز بعد بره ولی تو وصیت نامه‌اش جمله تکان‌دهنده‌ای نوشته بود؛ نوشته بود که اگر می‌ماندم و بچه‌ام دنیا می‌آمد، احتمال داشت دوست داشتن او مانع رفتنم شود.❗️ می‌تونست بمونه و بعد از تولد فرزندش بره ولی گفته بود من صدای کودکان شیعه سوریه را می شنونم و باید برم... 🌷شهید مدافع حرم سجاد طاهرنیا🌷 @shahidhojajjy
به یکی از مغازه‌دارهای سرکوچه‌مان گفته بود دعا کن شهید شوم. به یکی از همسایه‌هایمان هم که دوستی زیادی داشت گفته بود فلانی من این بار بروم احتمالاً دیگر برنمی‌گردم. سعی کنید اسم کوچه را به نام من بزنید. البته اینها را بعد از شهادتش شنیدم. خودم هم بار آخر در دلم غوغا بود. در پس آن همه مأموریتی که رفته بود فقط همین یک بار به دلم برات شد که نکند شهید شود، اما برخلاف آنچه در دلم می‌گذشت، برای اولین بار در زبان با او مخالفتی نکردم. شاید نمی‌خواستم با دلخوری و ناراحتی از هم جدا شویم. مرتب با خودم می‌گفتم جلویش را بگیر... نگذار برود، اما هر کاری کردم نتوانستم حرف‌هایی که با خودم می‌زدم را به او بگویم. رفت واﺧﺮﻳﻦ ﺩﻳﺪاﺭﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ.. #ﺷﻬﻴﺪﻣﺪاﻓﻊﺣﺮﻡ #ﺷﻬﻴﺪﻋﻠﻲ_ﻧﻆﺮﻱ🌷 @shahodhojajjy
شهید محمودرضا بیضایی قبل از ازدواجش همیشه دوست‌ داشت که در آینده دختری داشته باشه و اسمشو #کوثر بذاره. وقتی خدا بهش‌ دختر داد اسمشو ڪوثر گذاشت. شب یکی از عملیات‌ها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست، نمیخوای صدای کوثر کوچولوت رو بشنوی؟ گفت: #از_کوثرم_گذشتم. . . [خدایا ما را هم این چنین عاشق کن که دیگر جز تو را نبینیم...♥️ @shahidhojajjy
نه شناسایی دارم..🔗 نه شب را می دانــــم.. نه برگشت را می شناسم آوارھ میان مانده ام😞 🍃🌹 اگر به دادم نرسـنــــــــد ازدست رفتھ ام. ••|😔 ..😭💔° @shahidhojajjy