🌸🍃🌸🍃🌺🌿🌺🌿🌺✨ #سوادزندگي کمی تحمل کن ؛ دردهایی را که هربار با سماجتِ بیشتری ❤️قلبِ آرامشت را نشانه می گیرند غصه هایی😞 را که از در و دیوار ، می بارند و مشکلاتی را که دست از سرِ آسایشت بر نمی دارند . باور کن که اوضاع ، همیشه به یک منوال نمی مانَد شاید امروز همان روزی که می خواستی نبود ، و هیچ چیز ، به گونه ای که تو انتظار داشتی پیش نرفت ولی روزهای خوب ، در راه اند قوی باش و مصمم تر از قبل ، برای حالِ خوب☺️ و آرزوهایت تلاش کن و فراموش نکن که خدا همیشه در اوجِ سختی و مشکلات ، از راه می رسد و برایت معجزه می کند .😍 کمی تحمل کن همه چیز ، درست خواهد شد ...😊 @shahidhojatrahimi

🍃🍂مادری ک خواندن و نوشتن آموخت تا وصیت نامه فرزند شهیدش را روی قالیچه ببافد.☝️ #مادر_شهید #شهید_عزت‌الله_کرمعلی🌷 @shahidhojatrahimi

#پیامکی_از_بهشت رفیق مجازے من حواست باشہ ... رفیق اونـےِ ڪه ما رو بہ امام زمان (عج) برسونہ ، باقیه ش بازیہ ... 👌 🕊 مُجالسة بَعض الأَصدقاء ، تَنقلنا مِن فرش الارض إِلى عَرشِ السَماء 🌱 بعضـی دوستان انسان رو از فـرش بہ عـرش مےبرند🕊 #رفیق_آسمانی_من #شهید_محمودرضا_بیضایی🌷 @shahidhojatrahimi

جـهان با خنده هایتـــــ صورتـــــ زیباتـرے دارد بخنــــــــــد! این خنـده هاے"مـــــاه" کلـے مشتـــری دارد @shahidhojatrahimi

اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ @shahidhojatrahimi

🌷لحظه اعزام به جبهه ی شهید #شعبانعلی_شعبانی و مادری که دستانش را به دور گردن جوونش انداخته و سرش رو به شونه هاش تکیه داده... @shahidhojatrahimi

🌹دائم تو مسیر مزار شهدا موندم 🌹رفتن رفقا و جا موندم 🌹حرفای زیادیہ تو دل واموندم 🎤 سید رضا نریمانی @shahidhojatrahimi

امر به معروف خواهر شهید احمد پلارک ،شهیدی که از مزارش بوی عطر به مشام میرسد: شما پاکین ، جواهرین ... نذارین دلهای آلوده شما رو این جوری ببینن شماها ناموس برادر من هستید من دلم نمیاد حتی یه تار موتو کسی ببینه چون ناموس من هستید. 🌹🍃🌹🍃 @shahidhojatrahimi

🌸🍃🌸🍃 #داستانک_آموزنده 💠 #عارف_و_نانوا 💠 عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود. روزی به آبادی دیگری رفت عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی! ↬ @shahidhojatrahimi •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•

شکار عجیب پهباد جاسوسی حتما نگاه کنید @shahidhojatrahimi